Mina Akbari poems & words of wisdom
Mina Akbari poems & words of wisdom
  • 94
  • 7 883
#سعدی#غزل دیدار یار غایب
دیدار یار غایب، دانی چه ذوق دارد؟
ابری که در بیابان بر تشنه‌ای ببارد
ای بوی آشنایی! دانستم از کجایی
پیغام وصلِ جانان پیوند روح دارد
سودای عشق پختن، عقلم نمی‌پسندد
فرمان عقل بردن، عشقم نمی‌گذارد
زهرم چو نوش‌دارو از دست یار، شیرین
بر دل خوش است نوشم، بی‌او نمی‌گوارد
پایی که برنیارد روزی به سنگِ عشقی
گوییم جان ندارد یا دل نمی‌سپارد
بی‌حاصل است یارا، اوقات زندگانی
الّا دمی که یاری با همدمی برآرد
سعدی
Faramarz Payvar_04_Avaz-e-Afshari.mp3
zhlédnutí: 16

Video

خیال خوش
zhlédnutí 161Před 14 dny
شعر : حسین غیاثی بهانه ی من بغض خانه ی من؛ گرفته دلم گریه میخواهم خیال خوش عاشقانه ی من؛ همیشه تویی آخرین راهم… بهانه ی من بغض خانه ی من؛ گرفته دلم گریه میخواهم! خیال خوش عاشقانه ی من؛ همیشه تویی آخرین راهم! صدای توام پا به پای توام؛ تو میبری ام رو به خاموشی غریبه ترین آشنای توام؛ که میکشدم این فراموشی… تمام منی ناتمام منی؛ چه بغض بدی در گلو دارم! بیا و بگو فکر حال منی؛ ببین که هنوز آرزو دارم ب...
غم دوری
zhlédnutí 189Před 14 dny
#غم_دوری ای دل از نارِغمت، سینه ی سوزان دارم بعدِ تو زندگیِ بی سر و سامان دارم پاره کردی ز دلم رشته ی امیدم را اشکِ هجرانِ تو، از دیده به دامان دارم از سپهرِ نظرم کرده چو سیّاره افول دل ز غم گشته غمین حالِ پریشان دارم بعدِ تو نای نماند ست، برایِ دلِ من از غمت ناله کنان شکوه به جانان دارم کشتیِ صبرِمن آخرکه نشسته ست به گِل در یَمِ دیده بَسا موج، ز طوفان دارم نامِ تو وِردِ زبان است، مرا شام وسحر ...
وطن # ابوالقاسم لاهوتی
zhlédnutí 38Před 21 dnem
وطن ویرانه از یار است یا اغیار یا هر دو؟ مصیبت از مسلمان‌هاست یا کفار یا هر دو؟ همه داد وطن‌خواهی زنند اما نمی‌دانم وطن‌خواهی به گفتار است یا کردار یا هر دو؟ وطن را فتنهٔ مَسندنشینان داد بر دشمن و یا این مردم بی‌دانش بازار یا هر دو؟ کمند بندگی بر گردن بیچارگان، محکم ز بند سبحه شد یا رشتهٔ زنار یا هر دو؟ وکیل از خدمت ملت تغافل می‌کند عمداً و یا باشد وزیر از مملکت بیزار یا هر دو؟ وکیلان و وزیران‌...
اکنون تو اینجایی # فروغ_فرخزاد
zhlédnutí 91Před 21 dnem
اکنون تو اینجایی گسترده چون عطر اقاقی‌ها در کوچه‌های صبح بر سینه‌ام، سنگین در دست‌هایم، داغ در گیسوانم رفته از خود، سوخته، مدهوش اکنون تو اینجایی چیزی وسیع و تیره و انبوه چیزی مشوش چون صدای دوردست روز بر مردمک‌های پریشانم می‌چرخد و می‌گسترد خود را شاید مرا از چشمه می‌گیرند شاید مرا از شاخه می‌چینند شاید مرا مثل دری بر لحظه‌های بعد می‌بندند شاید... دیگر نمی‌بینم. #فروغ_فرخزاد Bayate tork
قرعه قسمت
zhlédnutí 55Před 21 dnem
تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم با آسمان مفاخره کردیم تا سحر او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم او با شهاب بر شب تب کرده خط کشید من برق چشم ملتهبت را رقم زدم تا کور سوی اخترکان بشکند همه از نام تو به بام افق ها ،‌ علم زدم هر نامه را به نام و به عنوان هر که بود تنها به شوق از تو نوشتن قلم زدم تا عشق چون نسیم به خاکسترم وزد شک از تو وام کردم و در باورم زدم از شادی...
what do you seeچه می بینی؟
zhlédnutí 31Před měsícem
درون آینه رو به رو، چه می بینی؟ درون آینه رو به رو ،چه می بینی؟ تو ترجمان جهانی بگو، چه می بینی؟ تویی برابر تو، چشم در برابر چشم در آن دو چشم پر از گفت و گو، چه می بینی؟ تو هم شراب خودی، هم شراب خواره خود سوای خون دلت، سوای خون دلت در سبو چه می بینی؟ بگو چه می بینی؟ در آن گلوله آتش گرفته ای، که دل است در آن گلوله آتش گرفته ای، که دل است و باد می بردش، و باد می بردش سو به سو چه می بینی؟ چه می بی...
ای مهربانتر از من با من
zhlédnutí 31Před měsícem
ای مهربان تر از من با من در دستهای تو آیا کدام رمز بشارت نهفته بود کز من دریغ کردی تنها تویی مثل پرنده های بهاری در آفتاب مثل زلال قطره باران صبحدم مثل نسیم سرد سحر مثل سحر آب آواز مهربانی تو با من در کوچه باغهای محبت مثل شکوفه های سپید ایثار سادگی است افسوس آیا چه کسی تو را از مهربان شدن با من مایوس می کند؟؟ حمید مصدق sunset at coast of the lake. Nature landscape. Nature in northern Europe. re...
فروغی بسطامی
zhlédnutí 21Před měsícem
چه خلاف سر زد از ما که در سرای بستی برِ دشمنان نشستی، دل دوستان شکستی سر شانه را شکستم به بهانهٔ تطاول که به حلقه حلقه زلفت نکند درازدستی ز تو خواهش غرامت نکند تنی که کشتی ز تو آرزوی مرهم نکند دلی که خستی کسی از خرابهٔ دل نگرفته باج، هرگز تو بر آن خراج بستی و به سلطنت نشستی به کمال عجز گفتم که به لب رسیده جانم ز غرور ناز گفتی که مگر هنوز هستی؟! ز طواف کعبه بگذر، تو که حق نمی‌شناسی به در کنشت من...
روز مادر بر تمامی مادران زمینی و آسمانی مبارک (Mother) (مادر)
zhlédnutí 28Před 2 měsíci
تاج از فرق فلک برداشتن جاودان آن تاج بر سرداشتن در بهشت آرزو ره یافتن هر نفس شهدی به ساغر داشتن روز در انواع نعمت‌ها و ناز شب بتی چون ماه در بر داشتن صبح از بام جهان چون آفتاب روی گیتی را منور داشتن شامگه چون ماه رویا آفرین ناز بر افلاک اختر داشتن چون صبا در مزرع سبز فلک بال در بال کبوتر داشتن حشمت و جاه سلیمان یافتن شوکت و فر سکندر داشتن تا ابد در اوج قدرت زیستن ملک هستی را مسخر داشتن بر تو ار...
حرف عشق
zhlédnutí 22Před 2 měsíci
خانه پر بود از متاع صبر این دیوانه را سوخت عشق خانه‌سوز اول متاع خانه را خواه آتش گوی و خواهی قرب، معنی واحد است قربِ شمع است آنکه خاکستر کند پروانه را هرچه گویی آخری دارد به‌ غیر از حرف عشق کاین‌همه گفتند و آخر نیست این افسانه را گرد ننشیند به طرف دامن آزادگان گر براندازد فلک بنیاد این ویرانه را می ز رطل عشق خوردن کار هر بی‌ظرف نیست وحشی‌ای باید که بر لب گیرد این پیمانه را #وحشی_بافقی Beautifu...
نو بهار است
zhlédnutí 68Před 3 měsíci
غزلی از حافظ نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی چنگ در پرده همین می‌دهدت پند ولی وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است حیف باشد که ز کار همه غافل باشی نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف گر شب و روز در این قصه مشکل باشی گرچه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست رفتن آس...
دل مدام از خط و زلف یار میگوید سخن
zhlédnutí 36Před 4 měsíci
دل مدام از خط و زلف یار می‌گوید سخن هرکه سودایی شود بسیار می‌گوید سخن نیست مانع چشم او را خواب ناز از گفتگو آنچنان کز بیخودی بیمار می‌گوید سخن در صف آزادمردان کمترست از جوز پوچ هر سبک‌مغزی که از دستار می‌گوید سخن پیش رخساری که می‌لغزد بر او پای نگاه ساده‌لوح آن‌کس که از گلزار می‌گوید سخن با پشیمانی نگردد قدرت گفتار جمع نیست نادم هرکه ز استغفار می‌گوید سخن هرکه گرد حرف حرف خود نگردد بارها گر بود...
آتش آه
zhlédnutí 23Před 5 měsíci
آتش آه
به موی تو آشفته‌ام
zhlédnutí 38Před 6 měsíci
به موی تو آشفته‌ام
جان مریم با صدای امیرعلی
zhlédnutí 37Před 6 měsíci
جان مریم با صدای امیرعلی
در حقیقت عشق
zhlédnutí 25Před 6 měsíci
در حقیقت عشق
یلدا
zhlédnutí 16Před 7 měsíci
یلدا
عشق را...
zhlédnutí 28Před 7 měsíci
عشق را...
رسوا
zhlédnutí 22Před 7 měsíci
رسوا
تو مثل منی برف
zhlédnutí 161Před 7 měsíci
تو مثل منی برف
انهدام
zhlédnutí 26Před 7 měsíci
انهدام
زندگی یعنی چه؟ سهراب سپهری
zhlédnutí 55Před 8 měsíci
زندگی یعنی چه؟ سهراب سپهری
سه قطعه در یک قطعه
zhlédnutí 38Před 8 měsíci
سه قطعه در یک قطعه
عقل و جهل
zhlédnutí 26Před 9 měsíci
عقل و جهل
صاحب درد
zhlédnutí 17Před 9 měsíci
صاحب درد
زنی چراغ بدست
zhlédnutí 21Před 9 měsíci
زنی چراغ بدست
تشنه کام
zhlédnutí 74Před 10 měsíci
تشنه کام
به تنهایی گرفتارند مشتی بی پناه اینجا
zhlédnutí 34Před 10 měsíci
به تنهایی گرفتارند مشتی بی پناه اینجا
سنگ حادثه
zhlédnutí 29Před 10 měsíci
سنگ حادثه

Komentáře