ﻣﻦ از ﻋﻘﺮب ﻧﻤﯽ ﺗﺮﺳﻢ وﻟﯽ از ﻧﯿﺶ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ

ﻣﻦ از ﻋﻘﺮب ﻧﻤﯽ ﺗﺮﺳﻢ وﻟﯽ از ﻧﯿﺶ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ
ﻧﺪارم ﺷﮑﻮﻩ از ﺑﯿﮕﺎﻧﮕﺎن از ﺧﻮﯾﺶ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ
ﻧﺪارم وﺣﺸﺘﯽ از ﺷﯿﺮ وﺑﺒﺮ و ﺣﻤﻠﻪ ﮔﺮﮔﺎن
از آن ﮔﺮﮔﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﺪ ﻟﺒﺎس ﻣﯿﺶ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ
ﻣﺮا ﺑﺎ ﺟﻮ ﻓﺮوﺷﺎن ﺳﺮﺑﺎزار ﮐﺎری ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﻦ از ﮔﻨﺪم ﻧﻤﺎﯾﺎن ارادت ﮐﯿﺶ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ
ﻧﺪارم وﺣﺸﺖ از ﺟﻨﮓ و ﻧﻔﺎق و ﻗﺘﻞ و ﺧﻮﻧﺮﯾﺰی
ﻣﻦ از اﯾﻦ آﺗﺶ اﻓﺮوزان ﺻﻠﺢ اﻧﺪﯾﺶ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ
ﺑﻪ گفتم من به شیخی چون . چرا ازمی تو می ترسی
بگفتا من زمی خوردن نمی ترسم بل از مستیش می ترسم
ﻣﺮا ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻘﺎﻩ و ﺧﺮﻗﻪ و ﮐﺸﮑﻮل رازی نیست
ﻣﻦ از اﻋﻤﺎل ننگین و بد درویش می ترسم
ﭼﻪ ﺧﻮش ﮔﻔﺖ اﯾﻦ ﺳﺨﻦ ﻣﺮد ﺳﺨﻦ ﺳﻨﺠﯽ
ﻣﺮا ازﻣﺮگ ﺑﺎﮐﯽ ﻧﯿﺴﺖ از ﺳﺨﺘﯿﺶ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ
ﻣﻦ ژوﻟﯿﺪﻩ را ﻧﺒﻮد ﻫﺮاﺳﯽ از ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ
وﻟﯿﮑﻦ از زﺑﺎن ﺧﻮﯾﺶ ﺑﯿﺶ از ﭘﯿﺶ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ

[@a.bahram774]

هم شعر و هم اجرا و هم میکس تصاویر عالی

[@PersianPoetry9]

با تشکر فراوان ازلطف و محبت شما دوست نازنین

[@jafarakbarnezhad3727]

درود ، بسیار عالی ، احسنت مزید تشکر ، اکبرنژاد

[@PersianPoetry9]

با تشکر و احترام فراوان دوست عزیز از تعریف شما بزرگوار

[@mojtabafeili-oj4hk]

❤❤

[@rubystone1555]

مکس تصاویر عالی بدون شک در قشنگی و لذت این شعر قشنگ بی تاثیر نبوده ، ممنون 👍❤️🌹
ندارم شکوه از بیگانگان از خویش میترسم
ندارم وحشتی از شیرو ببرو حمله ای گرگان
از آن گرگی که‌می پوشد لباس میش مترسم
ندارم وحشت از جنگ و ‌نفاق و قتل و خونریزی
من از این آتش افروزان صلح اندیش میترسم

[@user-lg1bw8gc7k]

🎉❤🎉 ‏‪1:09‬‏

[@user-zo1yy7py7s]

انسانم آرزوست 💞

[@PersianPoetry9]

آرزوی همه ما جز این نیست. با تشکر واحترام فراوان