خیلی ممنونم از این ویدئو . تلفیق این مفاهیم که از ذهن روزمره دور هستن در قالب یک روایت و یک محتوا کار فکریه زیادی میبره . ویدئو رو در دو قسمت دیدم چون طولانی بود اما واقعیتش اینه که کوتاهتر اگر بود نمیشد انقدر خوب مطلب رو منتقل کرد .من قبل از این ویدئو نمیدونستم این مفاهیم رو و در موردش فکر نکردم ولی شاید اساسا نمیشه و نباید مطلقا انتزاعی و یا مطلقا انضمامی فکر کرد . وسط باز بودن یک فضیلت در عالم فکر هستش و حقیقت یک چیزی وسط های دو سر یک طیف هستش و عمدتا اگر در یکی از دو سر طیف باشیم از حقیقت دور هستیم
ممنونم از لطفت و اینکه وقت گذاشتی و دیدی منم موافقم. به نظرم هر دوش لازمه. شاید کفه ترازو تو این ویدیو به سمت ابسترکت سنگینی کنه، که نشانی از سوگیریهای منه. دمت گرم.
یک آیه توی قرآن هست که خداوند به پیامبر میگه تیری که از کمان به سمت دشمن می اندازی ، فکر نکن که خودت تیر انداختی من ( خداوند) هستم که تیر می اندازم هیچ کس رو نباید به خاطر اعمال و رفتار بد سرزنش کرد و هر عمل خوبی هم که خودمون انجام می دهیم نباید احساس افتخار کرد. امیر خان لطفا ادامه بده ، ویدیو هر چی طولانی تر بهتر
بسیار عالی. تیم ملی خیلی مثال خوبی بود و مرسی که رک و راست گفتی، خیلی ها هستن که میخوان به عشقشون برگردن ولی میترسن. نکته دوم مثالهای که در مورد کانال یوتیوبت میزنی بعضی وقتا دلهره میگیرم نکنه امیر منصور دلسرد بشه دیگه ویدیو درست نکنه. لطفاً تا اونجا که به خودت خوش میگذره و حالتو خوب میکنه افکارت رو ویدیو کن و در اختیار ما هم بذار❤ ممنون
درود. درسته که انتزاعی حرف زدن، جلوی بعضی از خطاها رو میگیره، ولی بعضی جاها برای تفهیم بیشتر، لازمه که در صحبتهامون مثال هم ذکر کنیم و انضمامی حرف بزنیم.
آقای امیر منصور ممنون واقعا... هر ویدیو این چنل بینهایت ارزش داره... ❤❤❤ یه خواهش دارم اگر امکانش هست یه ویدیو درست کنین در رابطه با نحوه ی تفکر درست و منطقی، از کجا میشه وقتی در رابطه با مسأله ای فکر میکنیم بدونیم که درست فکر میکنیم؟ از کجا میشه فهمید نتیجه ای که از تفکر در رابطه با مسأله ای میگیریم درست یا منطقی است؟ هر ویدیو ای که انتشار دادین قسمتی از جواب های این سوالات هست ولی امکان این هست به صورت یک ویدیو در باره ی این سوالات صحبت کنید؟ شما اینستاگرام یا تويتر فعالت دارین؟ اگر بله لطف کنید آیدی را بگین. خیلی ممنون از شما بابت هر ویدیو واقعا بینهایت ارزش داره و لطفا دلسرد نشین❤❤❤❤ ارادت 🫡🫡
ممنونم از لطفی که دارین راستش مساله تفکر خیلی وسیع و متنوع هست و هر کس از وجهی بهش نظر داره، و هم از توانایی یک ویدیو خارجه، و هم از آگاهی و سواد من بیرون. چیزی که بعنوان تجربه شخصی میتونم بگم، که البته اصلا قابل تعمیم نیست، نگاه و درسهایی هست که دنیل کانمن ارائه کرده، که اگه این بدقولیها و گرفتاریها اجازه بده و عمری باشه، در خصوص کتابش باز صحبت میکنم. راستش توی شبکههای اجتماعی متاسفانه نیستم. بازم ممنونم از محبت شما 🙏🫡
@@skeptichedgehog5509 سلام عرض ادب امیر منصور عزیز جسارتا تلگرامتون رو از دسترس خارج کردید و امکان سوال پرسیدن ازتون نیست لطفاً اگر امکانش هست یک اکانت تلگرام دیگری برای ارتباط با خودتون فراهم کنید 🙏🙏
سلام عرض ادب میشه اینجور گفت توی هرچه انتزاعی تر میشیم از اون طرف توصیه هامون بیشتر negative advise باید باشه و هرچه انضمامی تر میشیم میتونیم positive advise بکنیم یعنی positive advise اصلا برای محیط های انتزاعی کاربرد نداره و نباید استفاده بشه 🤔 شاید بشه این موضوع توی کتاب کانمن دید که یک جمله دنیل کانمن میگه what you see is all there is شاید بشه اینجور گفت دنیل کانمن داره سعی میکنه که بهمون بفهممونه که اگر انتزاعی فکر میکنی نباید positive advise بکنی چون اطلاعات کمی در اختیار داری نظرتون چی هست در این مورد ؟
1:54:25 تیم ملی قرار نیست ملت رو نمایندگی کنه؟ اگه جوابتون به این سوال مثبت باشه، که برای خیلیها هست، اصلا نمیشه اتفاقات مرتبطش رو از نوع اسکیسموژنسیس دونست.
سپاس همیشگی بابت ویدیوهای ارزشمند. حقیقتش برخلاف اکثر ویدیوهای قبلی، خیلی نتونستم با این ویدیو ارتباط برقرار کنم که حتما ناشی از خامی و همچنین سوگیری های خودآگاه و ناخودآگاه بنده است. اما جسارتا کمی هم اون پیکربندی قوی مفاهیم در ویدیوهای قبلی رو احساس میکنم که این ویدیو نداشت. فقط چند چیز خیلی فکرم رو به خودش مشغول کرد. اینکه ما یک ابر جواب داشته باشیم برای همه چیز عقلانی است؟ چرا یک نفر از هاروارد قبول شده است؟ جواب=شانس. حالا اگر همون فرد با همون گذشته قبول نمیشد. دلیل باز هم شانس. این بنظر میاد که یک منطق ابطال ناپذیر هست که در نهایت هیچ چیزی رو هم به ما اضافه نمیکنه. یعنی دلیل اتفاقات شانس است. درمقابل شانس هیچ کاری نمیشه کرد. همه چیز از قبل تعیین شده و قابل پیشبینی(درحالت ایده آل) است. خب حالا چیکار کنیم؟ هیچ. به نظر میاد اوج دستاورد این نوع نگاه چندین نصیحت اخلاقی است که البته بسیار ارزشمند هست اما در اون اندازهای ادعا داره کارکردی نداره. البته این ویدیو من رو یاد مفهوم آنتینومی کانت انداخت. به این شکل که دو جریان جبرگرا و اختیارگرا هردو ادله و نشانه های خودشون رو دارند و به نظر میاد هیچکدوم از نیروها توان غلبه کامل برهم رو ندارند و این بحثها ادامه خواهد داشت. فقط بهتر هست که ما در معرکه به سمتی کاملا سر نخوریم و همون شکاکیت رو داشته باشیم. سپاس مجدد بابت تلاش در راه تقرب به حقیقت❤️
ممنون از نکات مهمی که گفتی شاید حواشی و کانسپتهای متعددی رو گفتم. شکل یک خطیش میشه اینکه ما در روایت انضمامی شانس رو نمیبینیم ولی در انتزاعی راحتتر میشه دیدش. در مورد ابطال ناپذیری باهات موافقم. در مورد اینکه چیزی اضافه نمیکنه هم موافقم. البته چیزی رو «کم» میکنه. میگه چی نیست. نمیگه چی هست. یک جور شکستن روایته، و ادعاهای در پی اون. ویا نگاتیوا. همون جمله ساپولسکی که در انتهای ویدیو گذاشتم. و اما یه نکته دیگه هم گفتی که خیلی مهمه: «از قبل تعیین شده» و «قابل پیشبینی». این دو مفهوم به نظر بهم وصل میان، ولی وصل نیستن. اگه عمری باشه موضوع یکی از ویدیوهای بعدیه. فقط جهت توضیح کوچک: سیستمهای پیچیده. دمت گرم و ممنون که دیدی و نکات مهمی که گفتی. 🙏🫡
خیلی جالب بود میشه این مثال سندل را به عقب برد و وقتی بچه ها به دنیا میان قرعه کشی کرد و اونها را بین خانواده تقسیم کرد چون نقش خانواده شاید از دانشگاه هم مهم تر باشه قبل ازتر به دنیا آمدن ژنتیک را داریم که گویا به صورت تصادفی بهمون میرسه البته بازار شایسته سالاری را تحمیل میکنه مثلا من و شما وقتی می خواهیم پرتقال بخریم بین پرتقال فروش ها قرعه کشی نمی کنیم و پرتقال هایی را انتخاب می کنیم که با معیار ما بهترن
درسته. در دفاع از شایستهسالاری و در ادامه مثالی که زدی، من ترجیح میدم کسی مدیر یک مجموعه باشه که شانسش زده باشه و مدیریت رو یاد گرفته باشه. البته بدون اینکه دچار اثر هالهای بشه و این برتری به جاهای دیگه ببره. دمت گرم 🫡🙏
سلام شب دیروقته و شاید نتونم همهی ویدیو 2 ساعت و 17 دقیقهای رو ببینم ولی گفتم تشکر کنم از محتوایی که هنوز ندیدهام ولی میدونم که کانال خوبیه و حتما مفیده از نظر من.
ممنون از ویدیوی خیلی خوبت. اول اینکه باید تحسین کنم که جرات کافی برای اعتراف به دلایل استفاده از نگاه انتزاعی رو داری. آفرین. دوم این دو تا نگاه رو توی دوتا از شاعرای معروف فارسی زبان می شه دید. حافظ ته انتزاعی حرف زدن و خلق یه سری شخصیت به نام های ایکس و وای هست و مولانا ته تعریف یک داستان انضمامی و تقاضای بسط اون به مفاهیم انتزاعیه. دقیقا هر کسی از حافظ برداشت خودش رو داره و معمولا آدم ها درگیر جزییات داستان های مولانا میشن و به مفهوم انتزاعی پشتش نمی رسن. سوالی که برای ما پیش میاد اینه که اگر من تلاش کنم که این ابزار مغز و استدلالی رو که در اختیار دارم کالیبره کنم و بر عملکردش نظارت کنم بازهم باید از خودش استفاده کنم و این یعنی گریزی از خطا ندارم. از طرفی آیینه ی دیگران هم به همون دلیل قابل اعتماد نیست. چاره چیه؟ تشکر مجدد
خیلی ممنون از لطفت مثال حافظ و مولانا بسیار بسیار جالب بود. اصلا همچین چیزی به ذهنم خطور نکرده بود. اما سوالی که گفتی، و خیلی دقیق صورتبندی کردی: حقیقتش اینه که سوالی بنیادینه. شاید بشه گفت نگاه معطوف به «وظیفه» در پاسخ به همین اشکال شکل گرفته، که وقتی میدونیم در محاسبات اشتباه میکنیم، اساسا محاسبه نکنیم و تسلیم باشیم. البته نقدهای بسیاری هم بهش وارده و خطرات بزرگی رو میتونه در پی داشته باشه. ولی چیزی که به ذهن من میرسه، نتیجه منطقی نوشته خودته: ما نهتنها کامل نمیدونیم، بلکه اصلا نمیتونیم که بدونیم. پس «شک» داشتن به هر موضعی شاید منطقیترین حالت باشه. البته اون هم آسیبهای خودش رو داره که… مخلص 🙏🫡
امیر منصور عزیز، تو کتاب بازی های اثر اریک برن بازی وجود داره به اسم اگه به خاطر تو نبود، احتمالا باهاش آشنایی داری ، تو این بازی میگه شما میتونی نقش عوامل بیرونی به عنوان بهانه ای برای عدم موفقیت خودت مطرح کنی و از خودت رفع مسولیت کنی و بگی اگه وضع زندگی من فشله به خاطر شرایط کشور هستش،به خاطر برادرم هستش و ....، هدف این بازی هم اینه که مسولیت خودت رو نادیده بگیری و شرایط بیرونی رو مقصرعدم موفقیت خودت بدونی ولی حالا به نظر میشه گفت: ``آقای برن شما داری چرت میگی من اگه به جایی نرسیدم به خاطر شانس منه اصلا هم بهانه نیست، و من هیچ تاثیرو نقشی تو عدم موفقیت خودم ندارم`` این حرف چقدر درسته ؟
بله با کتاب برن آشنایی دارم. و نکته جالبی رو اشاره کردی. البته کتاب برن در حیطه روانشناسی و رفتار ماست، درحالیکه بحث ساپولسکی کمی فلسفیتره. حرف ساپولسکی اینه که اگه شرایط محیطی، ژنتیکی، جغرافیایی، خانوادگی، … رو جمع کنی دیگه عملا چیزی به عنوان اراده آزاد نمیمونه. و طنز ماجرا اینه که حتی آشنایی ما با اریک برن هم شانسی رخ داده. و اگه خوندن کتابش به ما قدرت و توانایی و انگیزه عمل کردن رو بده، که خیلی وقتها میده، خود این خوندن تصادفی اتفاق افتاده.
سلام امیر منصور عزیز،شما ترجمه مناسبی از تفکر سریع و آهسته سراغ دارید که معرفی کنید؟ و ایا با پادکست باران آشنایی دارید چون همین کتاب رو دارن کار میکنن؟
سلام راستش در خصوص ترجمهها خیلی اطلاعی ندارم چون جدیدا آپدیت نیستم. باران رو هم نمیشناختم، با پیام شما یه کم گوش کردم. کارشون خیلی خوبه و بعدا هم گوش میدم. ممنون که معرفی کردی. دمت گرم 🙏🫡
خیلی ممنون مثل همیشه عالی بود خسته نباشید سوال من اینه که ما در جامعه با امکانات نابرابر مواجه هستیم ودر نتیجه امکان شانس بیشتر برای یک عده فراهم میشود برای بقیه بیشتر مواقع قوی سیاه است .
ممنون که دیدین و از نکاتی که بهشون اشاره کردین. فهرستوار و خلاصه نکاتی به ذهنم میرسه. 1. واقعا ممکنه اشتباه کرده باشم، کاملا محتمله، هم در مفاهیم، و همینطور در مصادیق. 2. حدس میزنم من و شما در یک سری ارزشهای اجتماعی توافق داریم، ولی بکار بردن الفاظ «ملت» و «مردم» به نظرم بیاحتیاطیه. دیگرانی هم هستند که مثل ما فکر نمیکنند و جزء ملت هستند. به نظرم دچار سممپلینگ بایاس ممکنه بشیم. 3. اسکیسموجنتیک رفتار کردن بخشی از مردم خودش محصول شانسه. درطول اونه. کما اینکه در برخی امور دیگه اینطور رفتار نمیشه. مثل علاقه ما به بسکتبال که شانسیه. 4. تیم ملی از نظر من فقط باید خوب «فوتبال» بازی کنه. اوایل انقلاب بحث مفصلی بود درباره «تخصص» و «تعهد». در این نگاه پزشک جراح لازم بود «علاوه بر» اینکه جراح خوبیه، متعهد هم باشه. و حتی دومی مهمتر از اولی بود. که البته بعدا هوا شد و ما از جراح چیز بیشتری جز کار خوب نمیخواهیم. شاید بشه گفت پارسال هم توقعات بیش از اندازهای از یک گروه فوتبالیست داشتیم، یا دچار اسکیسموجنسیس شدیم.
@@skeptichedgehog5509 اینو اول بگم که من اصلا فوتبالی و تیمملیای نیستم و هیچ ارتباطی با موضوع برقرار نمیکنم، اما وا نمیدم و بازم حرفامو میزنم :)) در مورد نکتهی دوم، بله حق با شماست و من از عبارت اشتباهی استفاده کردم. اما منظورم این بود که احتمالش هست که اون "بخشی" از مردم که فوتبال رو در اون مدت بایکوت کردن، دلیلشون ایجاد زاویه با گروه مخالف نبوده باشه. صرفا دیگه اون تیم رو نمایندهی خودشون نمیدونستن. کمی بی|باربط به این نکتهای که گفتین، من گاهی فکر میکنم در مورد وقایع ۸۸، احتمالش هست که دچار سمپلینگبایاس شده بوده باشیم. در مورد نکتهی چهارم، دو تا نکته. ۱. به نظرم جراح و فوتبالیست تفاوت ماهوی با هم دارن :)) البته که جفتشون هم باز حاصل شانسن و قصدم اصلا ارزشگذاری نیست. صرفا اینکه فوتبالیست رابطهی کمواسطهتری با جامعه داره. بدهبستون بین جامعه و فوتبالیست به نظر من اصلا قابل مقایسه با بحث تعهد و تخصص جراح نیست. ۲. من فک میکنم هرچقدر یک حرفه به سلبریتی بودن نزدیکتر میشه اون بخشی که "فقط" باید کارش رو "خوب" انجام بده کمرنگتر میشه. شاید یه جراح فقط لازم باشه که خوب "جراحی" کنه، اما فوتبالیستا همونطور که گفتین هابن. "فقط" خوب "فوتبال" بازیکردن واقعا کافی نیست.
نکات بسیار جالبی رو گفتین 1. موافقم، شاید نشه گفت برای همه مخالفین اسکیسموجنسیس رخ داده. شاید برای کسانی که من دیدم اینطور باشه. یک جور ناراحتی از اشتراک داشتن چیزی با کسی که ازش خوشمون نمیاد. 2. اشارهتون به ۸۸ حیرت انگیز بود. و شجاعانه. کاملا با شما موافقم. گرفتار سمپلینگ بایاس شدیم. یک اشاره دیگه: یک کانسپیریسی تئوری بزرگ، وقتی پس از سالها رو نمیشه، و کسی سوتزن براش پیدا نمیشه، یعنی اصولا توهم بوده. در یک ویدیو اشارهای بهش کردم. این هم به اشاره شما به اون سالها میخوره. بارها خواستم راجع بهش حرف بزنم، و خود سانسوری کردم. 3. تقسیم بندیتون در ارتباط با واسطه و بیواسطه با مردم جالبه. و میشه در موردش خیلی فکر کرد. نکته مهمیه. و ممنون.
پر مغز و آموزنده❤️
خیلی عالی مفهوم انتزاعی و انضمامی بیان کردین بالاخره فهمدمش🙏
مخلص 🙏🫡
اقا شما عجب معلم درجه یکی هستی....ممنون از زحماتت❤❤❤❤
لطف داری، ممنون 🫡🙏
خیلی ممنونم از این ویدئو . تلفیق این مفاهیم که از ذهن روزمره دور هستن در قالب یک روایت و یک محتوا کار فکریه زیادی میبره . ویدئو رو در دو قسمت دیدم چون طولانی بود اما واقعیتش اینه که کوتاهتر اگر بود نمیشد انقدر خوب مطلب رو منتقل کرد .من قبل از این ویدئو نمیدونستم این مفاهیم رو و در موردش فکر نکردم ولی شاید اساسا نمیشه و نباید مطلقا انتزاعی و یا مطلقا انضمامی فکر کرد . وسط باز بودن یک فضیلت در عالم فکر هستش و حقیقت یک چیزی وسط های دو سر یک طیف هستش و عمدتا اگر در یکی از دو سر طیف باشیم از حقیقت دور هستیم
ممنونم از لطفت و اینکه وقت گذاشتی و دیدی
منم موافقم. به نظرم هر دوش لازمه. شاید کفه ترازو تو این ویدیو به سمت ابسترکت سنگینی کنه، که نشانی از سوگیریهای منه. دمت گرم.
Nice
عجب مطالب خوبی به اشتراک میراین ❤
🙏🫡
یک آیه توی قرآن هست که خداوند به پیامبر میگه تیری که از کمان به سمت دشمن می اندازی ، فکر نکن که خودت تیر انداختی من ( خداوند) هستم که تیر می اندازم
هیچ کس رو نباید به خاطر اعمال و رفتار بد سرزنش کرد
و هر عمل خوبی هم که خودمون انجام می دهیم نباید احساس افتخار کرد.
امیر خان لطفا ادامه بده ، ویدیو هر چی طولانی تر بهتر
خیلی کار سختیه البته
«که هیچکس رو سرزنش نکنیم»
ولی درستش همینه انگار
دمت گرم 🙏🫡
بسیار عالی. تیم ملی خیلی مثال خوبی بود و مرسی که رک و راست گفتی، خیلی ها هستن که میخوان به عشقشون برگردن ولی میترسن.
نکته دوم مثالهای که در مورد کانال یوتیوبت میزنی بعضی وقتا دلهره میگیرم نکنه امیر منصور دلسرد بشه دیگه ویدیو درست نکنه. لطفاً تا اونجا که به خودت خوش میگذره و حالتو خوب میکنه افکارت رو ویدیو کن و در اختیار ما هم بذار❤
ممنون
خیلی ممنون از لطفت
دمت گرم واقعا 🫣🙏🫡
درود. درسته که انتزاعی حرف زدن، جلوی بعضی از خطاها رو میگیره، ولی بعضی جاها برای تفهیم بیشتر، لازمه که در صحبتهامون مثال هم ذکر کنیم و انضمامی حرف بزنیم.
سلام. دقیقا. نمیشه تماما و منحصرا به یکی چسبید. هر دو لازمه.ممنون.
you are wonderful
🙏🫡
آقای امیر منصور ممنون واقعا... هر ویدیو این چنل بینهایت ارزش داره... ❤❤❤
یه خواهش دارم اگر امکانش هست یه ویدیو درست کنین در رابطه با نحوه ی تفکر درست و منطقی، از کجا میشه وقتی در رابطه با مسأله ای فکر میکنیم بدونیم که درست فکر میکنیم؟ از کجا میشه فهمید نتیجه ای که از تفکر در رابطه با مسأله ای میگیریم درست یا منطقی است؟
هر ویدیو ای که انتشار دادین قسمتی از جواب های این سوالات هست ولی امکان این هست به صورت یک ویدیو در باره ی این سوالات صحبت کنید؟
شما اینستاگرام یا تويتر فعالت دارین؟ اگر بله لطف کنید آیدی را بگین.
خیلی ممنون از شما بابت هر ویدیو واقعا بینهایت ارزش داره و لطفا دلسرد نشین❤❤❤❤
ارادت 🫡🫡
ممنونم از لطفی که دارین
راستش مساله تفکر خیلی وسیع و متنوع هست و هر کس از وجهی بهش نظر داره، و هم از توانایی یک ویدیو خارجه، و هم از آگاهی و سواد من بیرون. چیزی که بعنوان تجربه شخصی میتونم بگم، که البته اصلا قابل تعمیم نیست، نگاه و درسهایی هست که دنیل کانمن ارائه کرده، که اگه این بدقولیها و گرفتاریها اجازه بده و عمری باشه، در خصوص کتابش باز صحبت میکنم.
راستش توی شبکههای اجتماعی متاسفانه نیستم.
بازم ممنونم از محبت شما 🙏🫡
سلام و عرض ادب
بسیار زیبا و دقیق بی تعصب بودن و نقاد بودن را آموزش می دهید.
بسیار سپاسگزارم
بی صبرانه منتظر ویدیوی های بعدی هستم
سلام، ممنون حمید عزیز
مثل همیشه لطف داری
دمت گرم 🙏🫡
مثل همیشه عالی و پر از مثالها و ارجاعهای جذاب 👏🏻
ممنون که دیدی 🙏🫡
جناب امیر منصور مثل همیشه عالی بود🌹🌹🙏
ممنونم ازتون
سعید جان ممنون که دیدی 🙏🫡
@@skeptichedgehog5509 سلام عرض ادب
امیر منصور عزیز جسارتا تلگرامتون رو از دسترس خارج کردید و امکان سوال پرسیدن ازتون نیست
لطفاً اگر امکانش هست یک اکانت تلگرام دیگری برای ارتباط با خودتون فراهم کنید 🙏🙏
سلام عرض ادب
میشه اینجور گفت توی هرچه انتزاعی تر میشیم از اون طرف توصیه هامون بیشتر negative advise باید باشه و هرچه انضمامی تر میشیم میتونیم positive advise بکنیم
یعنی positive advise اصلا برای محیط های انتزاعی کاربرد نداره و نباید استفاده بشه 🤔
شاید بشه این موضوع توی کتاب کانمن دید که یک جمله دنیل کانمن میگه what you see is all there is
شاید بشه اینجور گفت دنیل کانمن داره سعی میکنه که بهمون بفهممونه که اگر انتزاعی فکر میکنی نباید positive advise بکنی چون اطلاعات کمی در اختیار داری
نظرتون چی هست در این مورد ؟
بی نظیر 👍👍👍
🫡🙏
ممنون امیر منصور جان...
❤❤❤❤❤❤❤
🙏🫡
1:54:25 تیم ملی قرار نیست ملت رو نمایندگی کنه؟ اگه جوابتون به این سوال مثبت باشه، که برای خیلیها هست، اصلا نمیشه اتفاقات مرتبطش رو از نوع اسکیسموژنسیس دونست.
سپاس همیشگی بابت ویدیوهای ارزشمند.
حقیقتش برخلاف اکثر ویدیوهای قبلی، خیلی نتونستم با این ویدیو ارتباط برقرار کنم که حتما ناشی از خامی و همچنین سوگیری های خودآگاه و ناخودآگاه بنده است. اما جسارتا کمی هم اون پیکربندی قوی مفاهیم در ویدیوهای قبلی رو احساس میکنم که این ویدیو نداشت.
فقط چند چیز خیلی فکرم رو به خودش مشغول کرد. اینکه ما یک ابر جواب داشته باشیم برای همه چیز عقلانی است؟ چرا یک نفر از هاروارد قبول شده است؟ جواب=شانس. حالا اگر همون فرد با همون گذشته قبول نمیشد. دلیل باز هم شانس. این بنظر میاد که یک منطق ابطال ناپذیر هست که در نهایت هیچ چیزی رو هم به ما اضافه نمیکنه. یعنی دلیل اتفاقات شانس است. درمقابل شانس هیچ کاری نمیشه کرد. همه چیز از قبل تعیین شده و قابل پیشبینی(درحالت ایده آل) است. خب حالا چیکار کنیم؟ هیچ. به نظر میاد اوج دستاورد این نوع نگاه چندین نصیحت اخلاقی است که البته بسیار ارزشمند هست اما در اون اندازهای ادعا داره کارکردی نداره.
البته این ویدیو من رو یاد مفهوم آنتینومی کانت انداخت. به این شکل که دو جریان جبرگرا و اختیارگرا هردو ادله و نشانه های خودشون رو دارند و به نظر میاد هیچکدوم از نیروها توان غلبه کامل برهم رو ندارند و این بحثها ادامه خواهد داشت. فقط بهتر هست که ما در معرکه به سمتی کاملا سر نخوریم و همون شکاکیت رو داشته باشیم.
سپاس مجدد بابت تلاش در راه تقرب به حقیقت❤️
ممنون از نکات مهمی که گفتی
شاید حواشی و کانسپتهای متعددی رو گفتم.
شکل یک خطیش میشه اینکه ما در روایت انضمامی شانس رو نمیبینیم ولی در انتزاعی راحتتر میشه دیدش.
در مورد ابطال ناپذیری باهات موافقم.
در مورد اینکه چیزی اضافه نمیکنه هم موافقم. البته چیزی رو «کم» میکنه. میگه چی نیست. نمیگه چی هست. یک جور شکستن روایته، و ادعاهای در پی اون. ویا نگاتیوا. همون جمله ساپولسکی که در انتهای ویدیو گذاشتم.
و اما یه نکته دیگه هم گفتی که خیلی مهمه: «از قبل تعیین شده» و «قابل پیشبینی». این دو مفهوم به نظر بهم وصل میان، ولی وصل نیستن. اگه عمری باشه موضوع یکی از ویدیوهای بعدیه. فقط جهت توضیح کوچک: سیستمهای پیچیده.
دمت گرم و ممنون که دیدی و نکات مهمی که گفتی. 🙏🫡
ممنون از شما 👌🏼
من ممنونم که دیدی 🙏
بسیار جذاب و شنیدنی بود
بسیار ممنون از وقتی ک میگذارید
حیف که نمیشه با مخاطب در ایران به اشتراک گذاشت
ممنون از لطفت
راستش فکر کنم با وپان میتونن ببینن 🙏🫡
این وپ آن رو نمیشناسم. میشه لاتین بنویس لطفا
ببخشید بد نوشتم
VPN
مثل همیشه عالی
مخلص 🫡🙏
🎉🎉
Perfect 😃👍
خیلی جالب بود میشه این مثال سندل را به عقب برد و وقتی بچه ها به دنیا میان قرعه کشی کرد و اونها را بین خانواده تقسیم کرد چون نقش خانواده شاید از دانشگاه هم مهم تر باشه
قبل ازتر به دنیا آمدن ژنتیک را داریم که گویا به صورت تصادفی بهمون میرسه
البته بازار شایسته سالاری را تحمیل میکنه مثلا من و شما وقتی می خواهیم پرتقال بخریم بین پرتقال فروش ها قرعه کشی نمی کنیم و پرتقال هایی را انتخاب می کنیم که با معیار ما بهترن
درسته. در دفاع از شایستهسالاری و در ادامه مثالی که زدی، من ترجیح میدم کسی مدیر یک مجموعه باشه که شانسش زده باشه و مدیریت رو یاد گرفته باشه. البته بدون اینکه دچار اثر هالهای بشه و این برتری به جاهای دیگه ببره.
دمت گرم 🫡🙏
@@skeptichedgehog5509 مرسی. پست هات چالش فکری برام ایجاد میکنه الان فکر می کنم اگه همه چی قرعه کشی تقسیم میشد چی می شد
دمت گرم
کاش بجای کلمهی وسطباز که بار منفی داره از کلمهی میانهرو استفاده کنید
سلام شب دیروقته و شاید نتونم همهی ویدیو 2 ساعت و 17 دقیقهای رو ببینم ولی گفتم تشکر کنم از محتوایی که هنوز ندیدهام ولی میدونم که کانال خوبیه و حتما مفیده از نظر من.
امیدوارم ارزش وقت رو داشته باشه.
دمت گرم 🙏🫡
@@skeptichedgehog5509 حتما داره.
ممنون از ویدیوی خیلی خوبت.
اول اینکه باید تحسین کنم که جرات کافی برای اعتراف به دلایل استفاده از نگاه انتزاعی رو داری. آفرین.
دوم این دو تا نگاه رو توی دوتا از شاعرای معروف فارسی زبان می شه دید. حافظ ته انتزاعی حرف زدن و خلق یه سری شخصیت به نام های ایکس و وای هست و مولانا ته تعریف یک داستان انضمامی و تقاضای بسط اون به مفاهیم انتزاعیه. دقیقا هر کسی از حافظ برداشت خودش رو داره و معمولا آدم ها درگیر جزییات داستان های مولانا میشن و به مفهوم انتزاعی پشتش نمی رسن.
سوالی که برای ما پیش میاد اینه که اگر من تلاش کنم که این ابزار مغز و استدلالی رو که در اختیار دارم کالیبره کنم و بر عملکردش نظارت کنم بازهم باید از خودش استفاده کنم و این یعنی گریزی از خطا ندارم. از طرفی آیینه ی دیگران هم به همون دلیل قابل اعتماد نیست. چاره چیه؟
تشکر مجدد
خیلی ممنون از لطفت
مثال حافظ و مولانا بسیار بسیار جالب بود. اصلا همچین چیزی به ذهنم خطور نکرده بود.
اما سوالی که گفتی، و خیلی دقیق صورتبندی کردی: حقیقتش اینه که سوالی بنیادینه. شاید بشه گفت نگاه معطوف به «وظیفه» در پاسخ به همین اشکال شکل گرفته، که وقتی میدونیم در محاسبات اشتباه میکنیم، اساسا محاسبه نکنیم و تسلیم باشیم. البته نقدهای بسیاری هم بهش وارده و خطرات بزرگی رو میتونه در پی داشته باشه.
ولی چیزی که به ذهن من میرسه، نتیجه منطقی نوشته خودته: ما نهتنها کامل نمیدونیم، بلکه اصلا نمیتونیم که بدونیم. پس «شک» داشتن به هر موضعی شاید منطقیترین حالت باشه. البته اون هم آسیبهای خودش رو داره که…
مخلص 🙏🫡
امیر منصور عزیز، تو کتاب بازی های اثر اریک برن بازی وجود داره به اسم اگه به خاطر تو نبود، احتمالا باهاش آشنایی داری ، تو این بازی میگه شما میتونی نقش عوامل بیرونی به عنوان بهانه ای برای عدم موفقیت خودت مطرح کنی و از خودت رفع مسولیت کنی و بگی اگه وضع زندگی من فشله به خاطر شرایط کشور هستش،به خاطر برادرم هستش و ....، هدف این بازی هم اینه که مسولیت خودت رو نادیده بگیری و شرایط بیرونی رو مقصرعدم موفقیت خودت بدونی
ولی حالا به نظر میشه گفت: ``آقای برن شما داری چرت میگی من اگه به جایی نرسیدم به خاطر شانس منه اصلا هم بهانه نیست، و من هیچ تاثیرو نقشی تو عدم موفقیت خودم ندارم``
این حرف چقدر درسته ؟
بله با کتاب برن آشنایی دارم. و نکته جالبی رو اشاره کردی. البته کتاب برن در حیطه روانشناسی و رفتار ماست، درحالیکه بحث ساپولسکی کمی فلسفیتره.
حرف ساپولسکی اینه که اگه شرایط محیطی، ژنتیکی، جغرافیایی، خانوادگی، … رو جمع کنی دیگه عملا چیزی به عنوان اراده آزاد نمیمونه.
و طنز ماجرا اینه که حتی آشنایی ما با اریک برن هم شانسی رخ داده. و اگه خوندن کتابش به ما قدرت و توانایی و انگیزه عمل کردن رو بده، که خیلی وقتها میده، خود این خوندن تصادفی اتفاق افتاده.
سلام امیر جان
با این ویدیو مغز توهم اراده آزاد رو فهمیدم
ممنونم که وقت گذاشتی و دیدی 🙏🫡
یهووووووو این خوشحالی قبل گل(قبل ویدیو)
این مال قبلشه، بعدش احتمالا بد و بیراه 🫣 😁
سلام امیر منصور عزیز،شما ترجمه مناسبی از تفکر سریع و آهسته سراغ دارید که معرفی کنید؟
و ایا با پادکست باران آشنایی دارید چون همین کتاب رو دارن کار میکنن؟
سلام
راستش در خصوص ترجمهها خیلی اطلاعی ندارم چون جدیدا آپدیت نیستم.
باران رو هم نمیشناختم، با پیام شما یه کم گوش کردم. کارشون خیلی خوبه و بعدا هم گوش میدم. ممنون که معرفی کردی.
دمت گرم 🙏🫡
@@skeptichedgehog5509 اگه ادامه دادین منتظر نظرتون هستم🙏
Finally.😍
خیلی ممنون مثل همیشه عالی بود خسته نباشید
سوال من اینه که ما در جامعه با امکانات نابرابر مواجه هستیم ودر نتیجه امکان شانس بیشتر برای یک عده فراهم میشود برای بقیه بیشتر مواقع قوی سیاه است .
بله درسته. و از اون بدتر اینه که شانس بصورت تجمعی افزایش پیدا میکنه. همون مفهوم اثر ماتیو که راجع بهش زیاد صحبت شده.
دمت گرم و ممنون از لطفت 🙏🫡
علاوه بر اون، اسکیسموژنسیس حساب کردن ریاکشن مردم با چیزایی که اول ویدیو در مورد مایکل جردن گفتی هم در تناقضه.
ممنون که دیدین و از نکاتی که بهشون اشاره کردین. فهرستوار و خلاصه نکاتی به ذهنم میرسه.
1. واقعا ممکنه اشتباه کرده باشم، کاملا محتمله، هم در مفاهیم، و همینطور در مصادیق.
2. حدس میزنم من و شما در یک سری ارزشهای اجتماعی توافق داریم، ولی بکار بردن الفاظ «ملت» و «مردم» به نظرم بیاحتیاطیه. دیگرانی هم هستند که مثل ما فکر نمیکنند و جزء ملت هستند. به نظرم دچار سممپلینگ بایاس ممکنه بشیم.
3. اسکیسموجنتیک رفتار کردن بخشی از مردم خودش محصول شانسه. درطول اونه. کما اینکه در برخی امور دیگه اینطور رفتار نمیشه. مثل علاقه ما به بسکتبال که شانسیه.
4. تیم ملی از نظر من فقط باید خوب «فوتبال» بازی کنه. اوایل انقلاب بحث مفصلی بود درباره «تخصص» و «تعهد». در این نگاه پزشک جراح لازم بود «علاوه بر» اینکه جراح خوبیه، متعهد هم باشه. و حتی دومی مهمتر از اولی بود. که البته بعدا هوا شد و ما از جراح چیز بیشتری جز کار خوب نمیخواهیم. شاید بشه گفت پارسال هم توقعات بیش از اندازهای از یک گروه فوتبالیست داشتیم، یا دچار اسکیسموجنسیس شدیم.
@@skeptichedgehog5509 اینو اول بگم که من اصلا فوتبالی و تیمملیای نیستم و هیچ ارتباطی با موضوع برقرار نمیکنم، اما وا نمیدم و بازم حرفامو میزنم :))
در مورد نکتهی دوم، بله حق با شماست و من از عبارت اشتباهی استفاده کردم. اما منظورم این بود که احتمالش هست که اون "بخشی" از مردم که فوتبال رو در اون مدت بایکوت کردن، دلیلشون ایجاد زاویه با گروه مخالف نبوده باشه. صرفا دیگه اون تیم رو نمایندهی خودشون نمیدونستن. کمی بی|باربط به این نکتهای که گفتین، من گاهی فکر میکنم در مورد وقایع ۸۸، احتمالش هست که دچار سمپلینگبایاس شده بوده باشیم.
در مورد نکتهی چهارم، دو تا نکته.
۱. به نظرم جراح و فوتبالیست تفاوت ماهوی با هم دارن :)) البته که جفتشون هم باز حاصل شانسن و قصدم اصلا ارزشگذاری نیست. صرفا اینکه فوتبالیست رابطهی کمواسطهتری با جامعه داره. بدهبستون بین جامعه و فوتبالیست به نظر من اصلا قابل مقایسه با بحث تعهد و تخصص جراح نیست.
۲. من فک میکنم هرچقدر یک حرفه به سلبریتی بودن نزدیکتر میشه اون بخشی که "فقط" باید کارش رو "خوب" انجام بده کمرنگتر میشه. شاید یه جراح فقط لازم باشه که خوب "جراحی" کنه، اما فوتبالیستا همونطور که گفتین هابن. "فقط" خوب "فوتبال" بازیکردن واقعا کافی نیست.
نکات بسیار جالبی رو گفتین
1. موافقم، شاید نشه گفت برای همه مخالفین اسکیسموجنسیس رخ داده. شاید برای کسانی که من دیدم اینطور باشه. یک جور ناراحتی از اشتراک داشتن چیزی با کسی که ازش خوشمون نمیاد.
2. اشارهتون به ۸۸ حیرت انگیز بود. و شجاعانه. کاملا با شما موافقم. گرفتار سمپلینگ بایاس شدیم. یک اشاره دیگه: یک کانسپیریسی تئوری بزرگ، وقتی پس از سالها رو نمیشه، و کسی سوتزن براش پیدا نمیشه، یعنی اصولا توهم بوده. در یک ویدیو اشارهای بهش کردم. این هم به اشاره شما به اون سالها میخوره. بارها خواستم راجع بهش حرف بزنم، و خود سانسوری کردم.
3. تقسیم بندیتون در ارتباط با واسطه و بیواسطه با مردم جالبه. و میشه در موردش خیلی فکر کرد. نکته مهمیه. و ممنون.
@@skeptichedgehog5509 ارادت
ذیل اثر قربانی قابل تشخیص این حرف بزرگوار استالین میشینه که مرگ یک نفر تراژدیست و مرگ هزاران نفر آمار
دقیقا، استاد قضیه رو خوب درک کرده بوده
راستش تو اسلایدها بود که بگم و یادم رفت
ممنون 🫡🙏
41:25 بابا CEO که خوبه. اینفلوئنسر اینستاگرام رو کجای دلم بذارم؟!
دقیقا، حرف حساب. 🙏🫡👍