بگذر شبی به خلوت این همنشین درد تا شرح ان دهم که غمت با دلم چه کرد خون میرود نهفته از این زخم اندرون ماندم خموش و اه که فریاد داشت درد این طرفه بین که با همه سیل بلا که ریخت داغ محبت تو به دلها نگشت سرد من برنخیزم از سر راه وفای تو از هستی ام اگر چه بر انگیختندگرد روزی که جان فدا کنمت باورت شود دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد در کوی او که جز دل بیدار ره نیافت کی می رسند خانه برستان خوابگرد خونی که ریخت از دل ما سایه حیف نیست گر زین میانه اب خورد تیغ هم نبردبگذر شبی به خلوت این همنشین درد تا شرح ان دهم که غمت با دلم چه کرد خون میرود نهفته از این زخم اندرون ماندم خموش و اه که فریاد داشت درد این طرفه بین که با همه سیل بلا که ریخت داغ محبت تو به دلها نگشت سرد من برنخیزم از سر راه وفای تو از هستی ام اگر چه بر انگیختندگرد روزی که جان فدا کنمت باورت شود دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد در کوی او که جز دل بیدار ره نیافت کی می رسند خانه برستان خوابگرد خونی که ریخت از دل ما سایه حیف نیست گر زین میانه اب خورد تیغ هم نبرد
چرا به من میگن باز نگشتی؟! مگر می شود من از من جدا باشد؟! و یا ز متضاد من اقتضا شوم جور دیگر؟ بی هیچ استناد و صورت علمی مبحثی را گسترش دادند در ذهن های آدمیان که انگار، چرا به سایه ی انسان زندگی ندارند و روح را فقط به مرگ خلاصه دارند به بعد؟! و بتهون را حاضر می بینند یا سایه و روحی را که به عالم معلومات از دست خدا گرفته اند باطن و نوالم و نبشته نت ها و اشیاء را مخلوق پوشاندند به ظاهر من تنی که عامل و حاضر به تصدیق خدا به راست انگاری مقصودم که نشود خطای چشمی که خدای را بتهون نبینی ی موقع!
آه از آن رفتگان بی برگشت 💔🥺
بیار ساقی از بهر دفع خمار
شراب از خمی ده بمستان زار.
یادش پایدار
قلب گفت استاد از اندرون غم قلبش میسراید و چه زیبا میگوید....
یک دنیا ممنون بخاطر آپلود این شعر و دکلمه ی زیبا
با سپاس فر وان إستاد از إشعار زيبا وصد ا دلنشين شما إستاد بز ر گر وار
وای من خیلی اشعارشونو دوست دارم
چه صدای قشنگی حیف که خوبان همه رفتند ما هم که نتوانستیم با خفاشان همنشین شده ایم ای وای وای وای
بابا ایشون هنوز زنده هستن
درود بی پایان بر شما برای اشتراک گذاری
سالها بود که به دنبال این اثر بودم
جاوید باشید
Drod bar shuma ,ustad buzurgwar ❤️
Payande va sarfaraz bashid ba drood az shoma va soryaned bozorg jenabe Sayeh.
اوایل دهه شصت هم البوم نوار دو کاسته ای بنام تا صبح شب یلدا پنتشر گشت .
درود بر حضرت غزل ، پاینده باشید استاد
سپاس
Young voice
Thanks Ustad
zende baad
extremely beautiful, thanks for the upload.
🌿💐🌿💐🌿💐🌙
بگذر شبی به خلوت این همنشین درد
تا شرح ان دهم که غمت با دلم چه کرد
خون میرود نهفته از این زخم اندرون
ماندم خموش و اه که فریاد داشت درد
این طرفه بین که با همه سیل بلا که ریخت
داغ محبت تو به دلها نگشت سرد
من برنخیزم از سر راه وفای تو
از هستی ام اگر چه بر انگیختندگرد
روزی که جان فدا کنمت باورت شود
دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد
در کوی او که جز دل بیدار ره نیافت
کی می رسند خانه برستان خوابگرد
خونی که ریخت از دل ما سایه حیف نیست
گر زین میانه اب خورد تیغ هم نبردبگذر شبی به خلوت این همنشین درد
تا شرح ان دهم که غمت با دلم چه کرد
خون میرود نهفته از این زخم اندرون
ماندم خموش و اه که فریاد داشت درد
این طرفه بین که با همه سیل بلا که ریخت
داغ محبت تو به دلها نگشت سرد
من برنخیزم از سر راه وفای تو
از هستی ام اگر چه بر انگیختندگرد
روزی که جان فدا کنمت باورت شود
دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد
در کوی او که جز دل بیدار ره نیافت
کی می رسند خانه برستان خوابگرد
خونی که ریخت از دل ما سایه حیف نیست
گر زین میانه اب خورد تیغ هم نبرد
عالی ممنونم
چرا به من میگن باز نگشتی؟!
مگر می شود من از من جدا باشد؟! و یا ز متضاد من اقتضا شوم جور دیگر؟
بی هیچ استناد و صورت علمی مبحثی را گسترش دادند در ذهن های آدمیان که انگار،
چرا به سایه ی انسان زندگی ندارند و روح را فقط به مرگ خلاصه دارند به بعد؟!
و بتهون را حاضر می بینند یا سایه و روحی را که به عالم معلومات از دست خدا گرفته اند باطن و نوالم و نبشته نت ها و اشیاء را مخلوق پوشاندند به ظاهر من تنی که عامل و حاضر به تصدیق خدا به راست انگاری مقصودم که نشود خطای چشمی که خدای را بتهون نبینی ی موقع!
این که صدای سایه نیست
صدای ایام جوانی ایشون هست .