داستان تکان دهنده مسجد بهلول

می گویند: مسجدی می ساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟
گفتند: مسجد می سازیم
گفت: برای چه؟
پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا
.
بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.
.
سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول».
ناراحت شدند؛
بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند .........
و ادامه ماجرا ......
---------------------------------------------------------------------
None of these images, music were created owned by us.
If you (owners) want to remove this video, please CONTACT US DIRECTLY WITH US before doing anything. We will respectfully remove it.
--------------------------------------------------------------------

[@BatisStory]

خسته نباشید🌺🌺🌺🌺

[@hekayat_plus]

مثل همیشه عالی بود خسته نباشی عزیزم🙏🏻❤

[@user-pm5gp7le4p]

Very good

[@hekayatchii]

عالی بود 🌹❤

[@alishariati8073]

Mamnoon babate hekayataye khubetun

[@jfarsi2885]

👏🏼👏🏼👏🏼

[@alishariati8073]

Ali bud

[@jameeshgh]

❤

[@fallehafez]

عالی بود 🙏🏻

[@hp2406]

کاش علی بود خدا کمی عقل بهت بده آگه که باشه که آگه بود الان نیاز به دعا من نبود

[@user-pm5gp7le4p]

👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼