شب عروسی به شوهرم اعتماد کردم" حرفهایی به شوهرم توشب عروسی زدم که......

Sdílet
Vložit
  • čas přidán 3. 06. 2024
  • داستان واقعی دختری که به خاطرعدم صمیمیت باپدر ومادر وشرم وحیا باخواستگارش ازدواج میکنه اما در دلش عشق دیگه ای بوده
    سلام شیرین هستم راوی کانال داستان شب باشیرین😊❤❤
    داستان ازجایی شروع میشه که دختر قصه ی ما خجالت میکشه به پدر ومادرش درموردعشقی که در قلبش هست بگه ازدواج میکنه وداستان جوری رقم میخوره که همه شوکه میشن🤔🤔
    خوشحال میشم اگرازداستانهای ما لذت میبرید
    کانال مارو سابسکرایب کنید نظرات خودتون روباما در میون بگذارید تا خانواده مون روز به روز بزرگتر بشه😊
    دوستتون دارم و ازهمراهی شما سپاسگزارم❤️❤️
    #پادکست
    #داستان
    #حکایت
    #قصه
    داستان
    قصه
    حکایت
    داستان واقعی
    داستان عاشقانه
    داستان های فارسی
    داستانهای واقعی عاشقانه
    داستان های ایرانی واقعی
    داستان کوتاه
    قصه های عاشقانه
    پادکست صوتی
    ردپای شب
    Mastan
    شرقی غمگین
    آوای داستان
    اگر دوست دارین داستان زندگیتون رو با ما درمیون بگذارید با این لینک تلگرام به ما پیام بدین🙏🩷
    Telegram: t.me/Dastanshabbashirin

Komentáře • 4