درود بر استاد بزرگوار... در خصوص ضمیر ناخودآگاه.چه بسیارند افعالی که ابتدا آگاهانه بوده و پس از عادت شدن در ذهن و حافظه ناخودآگاه تکرار شدن و اینکه ذرات بنیادی مثل فوتون که هم ماده هست و هم انرژی چه نقشی در تفکر و ادراک می تونن داشته باشند.مضاف براینکه جناب صدرا جان را در حدوث مادی دانستن ولی در بقا روحانی... بسیار سپاسگزار از تلاش جنابعالی در انتقال دانش خود به دوستداران خود... 🙏🌹🌹🌹
استاد گرامی درود بر شما! نکاتی آموزشی که مطرح کردید هم علمي بود و هم بسیار شنیدنی ،واضح و دقیق فکر میکنم که جواب زیاد سوالاتی که در ذهنم بود با کمک این دو جلسه توانستم پیدا کنم . قدردانی میکنم از زهمات شما. موفق باشید. بهروز.
درود بی پایان به جناب دکتر باقری.... با سپاس فراوان از لطف و زحمات بی شائبه حضرتعالی در جهت افزایش علم و آگاهی و دانش..... این حقیر علاقه زیادی به فلسفه بخصوص فلسفه معرفت شناسی و اداراک دارم اگر ممکن هست یک یا چند ویدئو از منظر خودتان در این خصوص بارگذاری نمایید تا بنده اطلاعات بیشتری دریافت کنم
ضمن احترام به شما جناب دکتر باقری بزرگوار ، صحبت های شما بسیار با حکمت و فهم بسیار ویژه بیان شده و با شناختی نسبی که از آموزش های شما از جنابعالی دارم ، امیدوارم که آموزش های شما کامل تر و حکیمانه تر ادامه یابد ، و ضمنا اگر از نظر شما امکان دارد ، همه دروس گذشته را همچنین به زبان انگلیسی تدریس نمایید ، تا انسانهایی بیشتری از بیاناتتان بهره کامل را ببرند . زنده تندرست و شاد باشین . آزاد
سلام و سپاس. بسیار از بیانات شما هم در اینجا و هم بویزه کلیپهای فلسفی شما استفداده کرده و بویژه انچه در ابن کلیپ بر مبنای اورده های علمی گفتید درسته اما یک نکته مهم که مغفول ماند این است که بلخاظ تحربی و درنتیجه علمی در طول تاریخ بشر اثبات شده که در ادمی این توان وجود دارد که بمجرد اگاهی یافتن به پدیده ای میتواند در صدد تغییر ان براید که نمونه های فردی و هم اجتماعی ان در طول تاریخ بسیار است. بعنی انسانهای بسیاری در طول تاریخ بعد از سالیان دراز که تحت تاثیر تفکری بوده اند در مدت کوتاهی تغییر مسیر داده اند.و علت ان صرفا (اگاهی یافتن) بوده است.اما اینکه این تغییر مسیر همراه با چه انگیزه ای بوده است از حوصله این نوشته بیرون است. فقط میخواستم متذکر شوم که در انسان این توانایی هست که با دستیابی به( اگاهی) ( فارغ از ارزش گذاری) ان مسیر خود را عوض کرده که برای مثال خودتان به نمونه ایرانی ان (جلاال ال احمد) و در نمونه خارجی ان به وینکشتاین) اشاره کردید ولی نمونه ها بسیار است هم در بعد تغییر جهت اجتماعی و هم فردی در رمان کوتاه . موفق باشید و ایام بکام .
جناب دکتر . ابتدا از شما سپاسگذارم .تعدادی از ویدیوهای شما را دنبال کردم و بقیه را تا پایان خواهم دید . از شما خواهش می کنم پست مدرنیزم را هم تشریح نمایید .
با سلام و احترام استاد عزیز برای من هنوز این مسأله حل نشده تا بدانم چگونه واقعیتی که خارج از ذهن کسی است با آموزش میتوانم آنها را آگاه کرد چون مخالفت میکنند و همکاری نمی کنند .
اگر اجازه بفرمایید در ویدیوهایی آتی به رابطه زبان و تفکر خواهیم پرداخت. اینکه اندیشه خود نوعی زبان است امروزه مورد توجه قرار گرفته و پروژه تحقیقاتی ایلان ماسک که میخواهد مغز انسان را به کامپیوتر وصل کند بر پایه همین نظریه است. اینها به زبان ذهن در انگلیسی mentalese میگویند به معنی The language of Thought اگر صبر کنید همه این مطالب را در کانال خواهم گذاشت. در کنار اینها نظریه ویتگنشتاین هم بسیار بسیار مهم است
Mind begins at the level of feeling😅 Then what happen if first we feel and after we thinks..خودتون به درستی اشاره فرمودید که گاهی هم ما اول احساس می کنیم و بعد به فکر و تشخیص می رسیم...مثل زمانی که اول عصبانی یا ناراحت می شویم ولی بعد خودمون رو کنترل می کنیم و حتی می خندیم..یا همان هنرپیشه ای که خنده اش گرفته توی دلش ولی با قدرت تفکر وتلقین صورتش رو ناراحت و حتی با چشمانی اشکبار نشان میده....اینجا تفكر اول هست و احساس دوم ...یعنیfeeling begins at level of mind... 😅 دانشمندان ایدوئولوژیک از مشکلات جامعه هستند.کسی که با چهارتا آزمایش بخواد دوالیسم رو زیر سوال ببره...شما چه کار داری (آقای دانشمند رو میگم) به دوالیسم🙄 بگو من این تحقیق رو کردم و برو...این بر عهده فیلسوف هست که ببینه آیا از این آزمایش میشه تحلیلی بر علیه دوالیسم کرد یا نه...علم را به پای ایدئولوژی نباید کشید ،آمدیم و دوسال دیگه دستگاه پیشرفته ای اختراع شد و نشان داد که حرکت نورونها علت دیگری داشته غیر از emotion...مثلا گرما و سرمای هوا هم مؤثر بوده یا بویی که در محل به مشام می رسیده غیر از اون صحنه ای که طرف دیده...بعد ایشون چطور مطالب کتابی که در رد دکارت نوشته می خواد جمع کنه😮...دانشمند ایدئولوگ مشکل ساز هست وباید ازش فاصله گرفت
دانشمند طبق وظیفه و فلسفه وجودی که داره نمیتونه ایدئولوگ باشه عزیزم. اون کسی که دانشمند هست ایدئولوژیست نیست و آن کسی که ایدئولوژیست هست دیگه دانشمند نیست بلکه فیلسوف هست،ایدئولوگ هست،روشنفکر هست،تئوریسین هست، انقلابی و ساختار شکن هست و.... اما یک کاراکتر دیگه داریم که هم دانشمند هست و هم دارنده ایدئولوژی. این کاراکتر سوم را باید درست و دقیق و موشکافانه و با احتیاط شناسایی کرد و از کنارش گذشت. یعنی تا جایی که علمی کار کرده و علمی بیان کرده باید بعنوان دانشمندی که یک سری گزاره های علمی را مطرح کرده نگاه کرد و به آن قسمت از افکار و بیاناتش که جنبه ایدئولوژیکی داره باید به عنوان افکار ایدئولوژیکی بررسی کرد و نه برعکس.یعنی این من و تو ناظر یا مخاطب هستیم که برای وصول به یک برداشت و تفسیر درست این دو نگره را با هم خلط نکنیم وگرنه گناه او نیست.
س، ممنون از اینکه به کامنتها توجه میکنی استاد. اما این کافی نیست. بهتره در جاهایی که لازمه پاسخ بدید . بحث کنید تا یک ارتباط دیالکتیکی برقرار بشه. تعداد شرکت کنندگان در این کانال شما متاسفانه بسیار کم است پس شما اگر بخواهید می توانید به همه نقدها ایرادات و سوالات و درخواستها جواب بدید. من بشخصه در چند برنامه شما با موضوعات هایدگر، هرمنوتیک و پوزیتیویسم بحث راه انداختم ولی سعادت پاسخ شنیدن از جانب حضرتعالی را نداشتم!
درود بر شما. گاهی به دلیل مشغله های کاری و وظایف دیگری که بر عهده اینجانب است امکان پرداختن به همه کامنت ها میسر نمی‌شود. البته صحبت شما متین است. باید بیشتر توجه نشان داده شود. مانا باشید
مسئله دومی که می خواستم بهش اشاره کنم مشکل مرجع سازی هست...اینکه بگیم طرف چون دانشمند بزرگی هست ورئیس فلان مرکز معتبر هست دیگه هر کس می خواد بهش انتقاد کنه خودش باید از نظر علمی در اون حد باشد..این مرجع سازی هست که اندیشمندان اروپا صدها سال با اون مبارزه کردند که بگن اگر کسی حرفی زد که با عقل ویا احساس شما مخالف بود حق دارید با او مخالفت کنید و به مقام و مرجعیت او توجه نکنید...امام علی هم گفتند به سخن توجه کنید نه به گوینده سخن ..اين كه mind begins at the leve of feeling همه جا درست نیست..یعنی حداقل با تجربه شخصی من نمی خونه...خیلی از افکار بعد از احساسات شروع میشه و خیلی وقتها هم اول افکار هست وبعد احساسات از اونها نشات میگیره ...بر عهده دانشمند نیست که حکم بده..بر عهده دانشمند هست که نظریه بده و بعد خودش سعی در ابطالش داشته باشه نه این که نظریه اش رو مسلم فرض کنه و بره در رد دکارت کتاب بنویسه و غصه هم بخوره که چرا حرف دکارت بیشتر جدی گرفته میشه😅
منم در این مورد با شما موافقم. معتقدم فکر و اندیشه مقدم است بر شخص.ولی باید قبول کرد که دانشمندی که فکر و نظریه ای را ارائه کرده تا جایی که تخصصی و فنی هست نقد، رد یا پذیرش آن هم مربوط به متخصصان این امر است و عمومی نیست که عموم مردم در موردش نقد کنند یا ردش بکنند یا قبولش کنند. نظریه علمی و فلسفی را فقط با نظریه و زبان خاص خودش که در حوزه تخصص هست میشه بررسی کرد رد یا قبول کرد. اما تا جایی که نظریه یک فیلسوف یا دانشمند جنبه عمومی دارد و از زبان عامه فهم استفاده شده و مخاطب آن عموم مردم باسواد و اهل مطالعه و فکور هست اون قسمتش دیگه فرق میکنه و ما هم میتونیم نظر شخصی خودمون را بگیم. البته بهتره این نظر شخصی هم حداقل از روی عقل و تجربه شخصی و منطقی باشه
استاد عزیز ضمن احترام به شما میخواهم چند نکته انتقادی و چند نکته محتوایی را خدمتتان عرض کنم، هر چند با اکراه و عرض معذرت، و امیدوارم که ناراحت نشوید. ۱. بنظرم ورود به مسایل پزشکی برای افرادی که تخصص لازم در آن حوزه را ندارند مناسب نیست و این‌مطالب اگر هم قرار است توضیح داده شوند بهتر است توسط کسانی توضیح داده شوند که تخصص لازم در آن حوزه را دارند، در این مورد خاص، مثلا یک نورولوژیست. ۲. در اوایل ویدیوی قبلی فرمودید مباحث تفکر را در دو ویدیو و از دیدگاه دو دانشمند، لیکاف و داماسیو، توضیح خواهید داد ولی بجز همان یکی دو جمله من دیگر چیزی از لیکاف نشنیدم. ۳. شما در ۱۵ دقیقه اول ویدیو کامنت نویسان را به بی اطلاعی متهم می کنید و می فرمایید شما باید امکان انجام تحقیقاتی در حد داماسیو را داشته باشید تا بتوانید نظریات او را بفهمید و راجع به آنها صحبت کنید (یا چیزی با این مضمون). این جملات بنظرمن با روح کانال شما که تفکر انتقادی و پرسشگری را تشویق می کند سازگار نیست. ۴. توضیحات شما در باره تفکر بیشتر شبیه مفهوم رفلکس یا ری اکشن است که بصورت غریزی اتفاق می افتد، هرچند میفرمایید که منظور داماسیو از تفکر همین رفتار اتوماتیک است. بنظر من این اتفاق به این خاطر می افتد که شما تفاوتی بین تفکر سطح پایین و تفکر سطح بالا قائل نمی شوید (higher order vs. Lower order). ۵. شما تفکر را با زبان مقایسه می کنید که باز هم بنظر من دارای اشکال است. زبان وقتی اتوماتیک شد کاملا حافظه-محور است ولی تفکر سطح بالا، که من در کامنت قبلی ام به مواردی از آن اشاره کرده بودم، هر چند بعنوان بن مایه نیازمند حافظه است، ولی در عین حال همواره نیازمند توجه دقیق و تمرکز دائمی است. از سوی دیگر، همه افراد جامعه در نهایت از نظر زبانی به یک حد تقریبا یکسانی می رسند ولی تفکر اینگونه نیست.
درود بر استاد بزرگوار... در خصوص ضمیر ناخودآگاه.چه بسیارند افعالی که ابتدا آگاهانه بوده و پس از عادت شدن در ذهن و حافظه ناخودآگاه تکرار شدن و اینکه ذرات بنیادی مثل فوتون که هم ماده هست و هم انرژی چه نقشی در تفکر و ادراک می تونن داشته باشند.مضاف براینکه جناب صدرا جان را در حدوث مادی دانستن ولی در بقا روحانی... بسیار سپاسگزار از تلاش جنابعالی در انتقال دانش خود به دوستداران خود... 🙏🌹🌹🌹
سپاس فراوان از زحمت وهدف شما
موفق باشید
فن بیان عالی
انسان محترم وشریفی هستید
باعلاقه واشتیاق دانسته هایتان را در اختیار مخاطب میگذارید واین نشان از بزرگواری شماست
تشکر
عالی❤
very useful thanks
❤❤❤
♥️🌹🙏
استاد گرامی درود بر شما!
نکاتی آموزشی که مطرح کردید
هم علمي بود و هم بسیار شنیدنی ،واضح و دقیق
فکر میکنم که جواب زیاد سوالاتی که در ذهنم بود با کمک این دو جلسه توانستم پیدا کنم . قدردانی میکنم از زهمات شما. موفق باشید. بهروز.
درود بر شما
درود بی پایان به جناب دکتر باقری.... با سپاس فراوان از لطف و زحمات بی شائبه حضرتعالی در جهت افزایش علم و آگاهی و دانش.....
این حقیر علاقه زیادی به فلسفه بخصوص فلسفه معرفت شناسی و اداراک دارم
اگر ممکن هست یک یا چند ویدئو از منظر خودتان در این خصوص بارگذاری نمایید تا بنده اطلاعات بیشتری دریافت کنم
درود استاد عزیز بحث را دارید بسیار جالب و عالیتر ادامه میدهید منتظر قسمت های بعدی هستیم . کامگار باشید🎉
ممنون از لطف شما
That is good and useful
Thanks
ضمن احترام به شما جناب دکتر باقری بزرگوار ، صحبت های شما بسیار با حکمت و فهم بسیار ویژه بیان شده و با شناختی نسبی که از آموزش های شما از جنابعالی دارم ، امیدوارم که آموزش های شما کامل تر و حکیمانه تر ادامه یابد ، و ضمنا اگر از نظر شما امکان دارد ، همه دروس گذشته را همچنین به زبان انگلیسی تدریس نمایید ، تا انسانهایی بیشتری از بیاناتتان بهره کامل را ببرند . زنده تندرست و شاد باشین . آزاد
بزودی درسگفتارها را به زبان انگلیسی هم خواهیم داشت
سلام و سپاس. بسیار از بیانات شما هم در اینجا و هم بویزه کلیپهای فلسفی شما استفداده کرده و بویژه انچه در ابن کلیپ بر مبنای اورده های علمی گفتید درسته اما یک نکته مهم که مغفول ماند این است که بلخاظ تحربی و درنتیجه علمی در طول تاریخ بشر اثبات شده که در ادمی این توان وجود دارد که بمجرد اگاهی یافتن به پدیده ای میتواند در صدد تغییر ان براید که نمونه های فردی و هم اجتماعی ان در طول تاریخ بسیار است. بعنی انسانهای بسیاری در طول تاریخ بعد از سالیان دراز که تحت تاثیر تفکری بوده اند در مدت کوتاهی تغییر مسیر داده اند.و علت ان صرفا (اگاهی یافتن) بوده است.اما اینکه این تغییر مسیر همراه با چه انگیزه ای بوده است از حوصله این نوشته بیرون است. فقط میخواستم متذکر شوم که در انسان این توانایی هست که با دستیابی به( اگاهی) ( فارغ از ارزش گذاری) ان مسیر خود را عوض کرده که برای مثال خودتان به نمونه ایرانی ان (جلاال ال احمد) و در نمونه خارجی ان به وینکشتاین) اشاره کردید ولی نمونه ها بسیار است هم در بعد تغییر جهت اجتماعی و هم فردی در رمان کوتاه . موفق باشید و ایام بکام .
بله صحیح میفرمایید
جناب دکتر . ابتدا از شما سپاسگذارم .تعدادی از ویدیوهای شما را دنبال کردم و بقیه را تا پایان خواهم دید . از شما خواهش می کنم پست مدرنیزم را هم تشریح نمایید .
بله حتما به پست مدرنیسم خواهیم پرداخت
با سلام و احترام استاد عزیز برای من هنوز این مسأله حل نشده تا بدانم چگونه واقعیتی که خارج از ذهن کسی است با آموزش میتوانم آنها را آگاه کرد چون مخالفت میکنند و همکاری نمی کنند .
Thanks
Sorry if I used English. I don't have farsi type
Most welcome
درود به استاد باقری بسیار عزیز
نظرتان را درباره ی این موضوع که اندیشه نوعی زبان است و گاها خود مغز را به خطا می اندازد بفرمایید.
اگر اجازه بفرمایید در ویدیوهایی آتی به رابطه زبان و تفکر خواهیم پرداخت.
اینکه اندیشه خود نوعی زبان است امروزه مورد توجه قرار گرفته و پروژه تحقیقاتی ایلان ماسک که میخواهد مغز انسان را به کامپیوتر وصل کند بر پایه همین نظریه است. اینها به زبان ذهن در انگلیسی mentalese میگویند به معنی
The language of Thought
اگر صبر کنید همه این مطالب را در کانال خواهم گذاشت.
در کنار اینها نظریه ویتگنشتاین هم بسیار بسیار مهم است
@@drbagheri.critical.thinking ممنون که اطلاعات بروز رو بهمون منتقل میکنید
Mind begins at the level of feeling😅
Then what happen if first we feel and after we thinks..خودتون به درستی اشاره فرمودید که گاهی هم ما اول احساس می کنیم و بعد به فکر و تشخیص می رسیم...مثل زمانی که اول عصبانی یا ناراحت می شویم ولی بعد خودمون رو کنترل می کنیم و حتی می خندیم..یا همان هنرپیشه ای که خنده اش گرفته توی دلش ولی با قدرت تفکر وتلقین صورتش رو ناراحت و حتی با چشمانی اشکبار نشان میده....اینجا تفكر اول هست و احساس دوم ...یعنیfeeling begins at level of mind...
😅 دانشمندان ایدوئولوژیک از مشکلات جامعه هستند.کسی که با چهارتا آزمایش بخواد دوالیسم رو زیر سوال ببره...شما چه کار داری (آقای دانشمند رو میگم) به دوالیسم🙄 بگو من این تحقیق رو کردم و برو...این بر عهده فیلسوف هست که ببینه آیا از این آزمایش میشه تحلیلی بر علیه دوالیسم کرد یا نه...علم را به پای ایدئولوژی نباید کشید ،آمدیم و دوسال دیگه دستگاه پیشرفته ای اختراع شد و نشان داد که حرکت نورونها علت دیگری داشته غیر از emotion...مثلا گرما و سرمای هوا هم مؤثر بوده یا بویی که در محل به مشام می رسیده غیر از اون صحنه ای که طرف دیده...بعد ایشون چطور مطالب کتابی که در رد دکارت نوشته می خواد جمع کنه😮...دانشمند ایدئولوگ مشکل ساز هست وباید ازش فاصله گرفت
دانشمند طبق وظیفه و فلسفه وجودی که داره نمیتونه ایدئولوگ باشه عزیزم. اون کسی که دانشمند هست ایدئولوژیست نیست و آن کسی که ایدئولوژیست هست دیگه دانشمند نیست بلکه فیلسوف هست،ایدئولوگ هست،روشنفکر هست،تئوریسین هست، انقلابی و ساختار شکن هست و.... اما یک کاراکتر دیگه داریم که هم دانشمند هست و هم دارنده ایدئولوژی. این کاراکتر سوم را باید درست و دقیق و موشکافانه و با احتیاط شناسایی کرد و از کنارش گذشت. یعنی تا جایی که علمی کار کرده و علمی بیان کرده باید بعنوان دانشمندی که یک سری گزاره های علمی را مطرح کرده نگاه کرد و به آن قسمت از افکار و بیاناتش که جنبه ایدئولوژیکی داره باید به عنوان افکار ایدئولوژیکی بررسی کرد و نه برعکس.یعنی این من و تو ناظر یا مخاطب هستیم که برای وصول به یک برداشت و تفسیر درست این دو نگره را با هم خلط نکنیم وگرنه گناه او نیست.
س، ممنون از اینکه به کامنتها توجه میکنی استاد. اما این کافی نیست. بهتره در جاهایی که لازمه پاسخ بدید . بحث کنید تا یک ارتباط دیالکتیکی برقرار بشه. تعداد شرکت کنندگان در این کانال شما متاسفانه بسیار کم است پس شما اگر بخواهید می توانید به همه نقدها ایرادات و سوالات و درخواستها جواب بدید. من بشخصه در چند برنامه شما با موضوعات هایدگر، هرمنوتیک و پوزیتیویسم بحث راه انداختم ولی سعادت پاسخ شنیدن از جانب حضرتعالی را نداشتم!
درود بر شما. گاهی به دلیل مشغله های کاری و وظایف دیگری که بر عهده اینجانب است امکان پرداختن به همه کامنت ها میسر نمی‌شود. البته صحبت شما متین است. باید بیشتر توجه نشان داده شود. مانا باشید
مسئله دومی که می خواستم بهش
اشاره کنم مشکل مرجع سازی هست...اینکه بگیم طرف چون دانشمند بزرگی هست ورئیس فلان مرکز معتبر هست دیگه هر کس می خواد بهش انتقاد کنه خودش باید از نظر علمی در اون حد باشد..این مرجع سازی هست که اندیشمندان اروپا صدها سال با اون مبارزه کردند که بگن اگر کسی حرفی زد که با عقل ویا احساس شما مخالف بود حق دارید با او مخالفت کنید و به مقام و مرجعیت او توجه نکنید...امام علی هم گفتند به سخن توجه کنید نه به گوینده سخن ..اين كه mind begins at the leve of feeling همه جا درست نیست..یعنی حداقل با تجربه شخصی من نمی خونه...خیلی از افکار بعد از احساسات شروع میشه و خیلی وقتها هم اول افکار هست وبعد احساسات از اونها نشات میگیره ...بر عهده دانشمند نیست که حکم بده..بر عهده دانشمند هست که نظریه بده و بعد خودش سعی در ابطالش داشته باشه نه این که نظریه اش رو مسلم فرض کنه و بره در رد دکارت کتاب بنویسه و غصه هم بخوره که چرا حرف دکارت بیشتر جدی گرفته میشه😅
منم در این مورد با شما موافقم. معتقدم فکر و اندیشه مقدم است بر شخص.ولی باید قبول کرد که دانشمندی که فکر و نظریه ای را ارائه کرده تا جایی که تخصصی و فنی هست نقد، رد یا پذیرش آن هم مربوط به متخصصان این امر است و عمومی نیست که عموم مردم در موردش نقد کنند یا ردش بکنند یا قبولش کنند. نظریه علمی و فلسفی را فقط با نظریه و زبان خاص خودش که در حوزه تخصص هست میشه بررسی کرد رد یا قبول کرد. اما تا جایی که نظریه یک فیلسوف یا دانشمند جنبه عمومی دارد و از زبان عامه فهم استفاده شده و مخاطب آن عموم مردم باسواد و اهل مطالعه و فکور هست اون قسمتش دیگه فرق میکنه و ما هم میتونیم نظر شخصی خودمون را بگیم. البته بهتره این نظر شخصی هم حداقل از روی عقل و تجربه شخصی و منطقی باشه
استاد عزیز ضمن احترام به شما میخواهم چند نکته انتقادی و چند نکته محتوایی را خدمتتان عرض کنم، هر چند با اکراه و عرض معذرت، و امیدوارم که ناراحت نشوید.
۱. بنظرم ورود به مسایل پزشکی برای افرادی که تخصص لازم در آن حوزه را ندارند مناسب نیست و این‌مطالب اگر هم قرار است توضیح داده شوند بهتر است توسط کسانی توضیح داده شوند که تخصص لازم در آن حوزه را دارند، در این مورد خاص، مثلا یک نورولوژیست.
۲. در اوایل ویدیوی قبلی فرمودید مباحث تفکر را در دو ویدیو و از دیدگاه دو دانشمند، لیکاف و داماسیو، توضیح خواهید داد ولی بجز همان یکی دو جمله من دیگر چیزی از لیکاف نشنیدم.
۳. شما در ۱۵ دقیقه اول ویدیو کامنت نویسان را به بی اطلاعی متهم می کنید و می فرمایید شما باید امکان انجام تحقیقاتی در حد داماسیو را داشته باشید تا بتوانید نظریات او را بفهمید و راجع به آنها صحبت کنید (یا چیزی با این مضمون). این جملات بنظرمن با روح کانال شما که تفکر انتقادی و پرسشگری را تشویق می کند سازگار نیست.
۴. توضیحات شما در باره تفکر بیشتر شبیه مفهوم رفلکس یا ری اکشن است که بصورت غریزی اتفاق می افتد، هرچند میفرمایید که منظور داماسیو از تفکر همین رفتار اتوماتیک است. بنظر من این اتفاق به این خاطر می افتد که شما تفاوتی بین تفکر سطح پایین و تفکر سطح بالا قائل نمی شوید (higher order vs. Lower order).
۵. شما تفکر را با زبان مقایسه می کنید که باز هم بنظر من دارای اشکال است. زبان وقتی اتوماتیک شد کاملا حافظه-محور است ولی تفکر سطح بالا، که من در کامنت قبلی ام به مواردی از آن اشاره کرده بودم، هر چند بعنوان بن مایه نیازمند حافظه است، ولی در عین حال همواره نیازمند توجه دقیق و تمرکز دائمی است. از سوی دیگر، همه افراد جامعه در نهایت از نظر زبانی به یک حد تقریبا یکسانی می رسند ولی تفکر اینگونه نیست.
دوست عزیز ضمن تشکر از شما طولانی نوشتید و به نکات متعددی اشاره فرمودید. در ابتدای ویدیوی بعدی به مطالبی که مطرح فرمودید پاسخ خواهم داد. موفق باشید
@@drbagheri.critical.thinking thanks