دوست دختر و دوست پسر واسه پدر مادرا عادی شده؟ گپ خودمونی با شما ❤️

Sdílet
Vložit
  • čas přidán 26. 11. 2023
  • یه گپ خودمونی با شما راجب گیرای الکی که مامان باباها میدن.
    گروه تلگرامی ما:
    t.me/twomt
    یادتون نره سابسکرایب کنید کانال رو❤
    .کانال اصلی: ‪@TwoMT‬ .
    روشیمن: ‪@RoshiMan1‬
    بچه ها یادتون نره که واسه حمایت از من حتما ویدیو رو لایک کنید و نظراتتون هم تو کامنت واسم بنویسید

Komentáře • 505

  • @Mohamad_kia5555

    Thanks!

  • @anita_ab

    من خانوادم نرمال بودن و واقعا زیاد گیر نمیدادن چیزی که واقعا تو زندگی دوستام دیدم این بود که خانواده هایی که تا یه سنی خیلی محدود میکنن و بعدش یهو ازاد میکنن بچه رو بدترین اسیب میزنن بهش چون بعدش طرف هم بلد نیست که از خودش محافظت کنه هم دوست داره همه جا بره و همه چیزو تجربه کنه و نمیتونه خوب و بد درست تشخیص بده

  • @ehsanetemad5301

    نمیشه گفت که پدر مادر های ما بدون هیچ دلیلی سخت گیری میکردن،مهم ترین دلیلش هم این بود که اونا نسبت به ما در سن های نوجوانی تجربه ی بیشتری داشتن و اون دوران را خودشون گذرانده بودن و نسبت به جامعه اون زمان آگاهی بیشتری داشتن تا یک پسر یا دختر هفده یا هجده ساله،من با اینکه خودم رشته تحصیلیم در هنرستان برق و الکتروتکنیک بود و مهندسیش را گرفتم یا از سنین پایین شروع به گرافیک کردم و دیجیتال آرتیست و موشن دیزاینر شدم و سن وسالی ازم گذشته و تو دهه ی چهارم زندگیم هستم پدرم نه با رشته ی برقم کنار اومده و نه با گرافیست بودنم ولی سعی کردم جوری برخورد کنم که هیچوقت احترام های دو طرفمون از بین نرود،این نکته را هم بگم که پدر و مادر های ما سعی میکردن جوری ما را تربیت کنن که خودشون با اون سبک زندگی بزرگ شده بودن و به هیچ عنوان هم مقصر نیستند،این نظر شخصی من هستش که خانواده ها هرچند وقت یکبار بشینن با هم بحث و درد و دل کنن و از مشکلاتشون بگن و با هم حلش کنن

  • @Mastane310

    خدا رحمت کنه مامانمو،من اون موقع خیلی چاق بودم یعنی من تا سن 25 سالگی وزنم تا 150 کیلو رسید،مامانم خیالش راحت بود ازم چون یا خونه بودم میخوردم یا میرفتم بیرون فقط برا خوردن،خدا رحمتش کنه اخه من 19 سالم بود مادرم از دنیا رفت،منم دیگه همش مثل یه زن خونه بودم تو خونه و تفریحم این بود برم سر کلاسا دانشگاه به این فکر کنم نهار یا شام برا پدرم و داداشم چی درست کنم،من اصلا نتونستم زیاد بگردمو اینا اخه چون چاقالو بودم اصولا دوستی نداشتم و اگرم داشتم و اونا دوست پسر داشتن اصولا منو نمیبردن با خودشون،چون دوست پسراشون میگفتن اون دوست تپلتپ نیار با یکی دیگه بیا،و هر کسی هم که منو میدید مسخره میکرد،دیگه تو سن 25 سالگی مصمم شدم لاغر کردم و بعد ازدواجو اینا،کلا من همیشه تنها بودم چون تپل بودم و این خیلی بده و الان بچه های تپل رو میبینم بیشتر بهشون توجه میکنم چون میدونم چی میکشن و بهشون انگیزه میدم که هیییچ ایرادی نداره تپلی و تو بهترین و زیباترین تپل دنیایی و همه دوستت دارن و تازه تپلا مهربونن ،نکنین این کارو خیلی گناه دارن تپلا،😞

  • @mr.chiru63

    طنین گفت اگه محدودیت کمتر بود میتونست توی زندگیم اتفاقات خوبی بیفته.باور کنید دلم گرفت،منم برای خودم همین رو متصورم که اگه کمتر گیر میدادن و اذیتم نمیکزدن میتونست اتفاقات بهتری برام بیفته

  • @SuSa.Daniel.Melbourne

    اِ اِ اِ اِ😮🙃😶🧐 نمی‌دونستم که طنین و آرمان دختروپسرخاله هم‌ان. تازه با این ویدیو اواسط حرفای بچه‌ها بود که یهو، طنین برگشت گفت که آرمان پسرخاله‌شه چ ماماناشون خواهرن (طنین و آرمان)، جالب بود واسم.

  • @Honey_soliiiiiii67

    پدر مادرهای ماهم براساس اون چیزی که یاد گرفتن و فکر میکردن بهترینه انجام دادن و شاید آگاهی های الان و اون موقع داشتن برا ما هم فرق می‌کرد ولی مقصر نیستن❤

  • @Amir_r64

    خداییش بعضی وقتها محدودیت های الکی و بی اساسی که پدر مادرا میزاشتن باعث یکسری خطاها و اشتباهات بچه‌ها میشد ، مثلاً من خودم تا دوران راهنمایی چیزیکه توش خیلی محدود بودم این بود که اصلاً اجازه نمیدادن با دوستام جای دورتر از محلمون برم و این برام عقده شده بود ، دوم راهنمایی بودم مبصر کلاس باهام اوکی بود و غیبت نمینوشت منم از فرصت استفاده میکردم و یه رفیق داشتم که همیشه وامیستادم سر راهش و مثل شیطان گولش میزدم بیا امروز نریم مدرسه 😅 ، ینی فقط عاشق این بودم که بریم پارکهای دور و بزرگ ،یه روز پارک ملت یه روز پارک ساعی و... ولی دقیقاً دو روز مونده به آخر مدرسه و امتحانات که برای آخرین بار مدرسه رو قرار بود بپیچونیم رفتیم پارک ساعی و من دو روز قبلش یه تیشرت ازون خفنا که اون دوران تازه مد شده بود بلند بود و عکسدار خریده بودم و با هزارتا اصرار که میخوایم واسه روز آخر عکس بگیریم و اینا اجازه گرفتم بپوشمش و خلاصه...دوباره سر راه دوستمو، جیم فنگو پارک ساعیو ...اونجا از بس اون تیشرته حس خوشتیپی و خفن بودن بهم داده بود رفتم مخ یه دختره رو بزنم و همینکه شروع کردیم صحبت و دو قدم نرفته بودیم که گرفتنمون و چشمتون روز بد نبینه 😢 منکرات بغل پارک ساعیو ، زنگ زدن به خانواده اونم تازه ساعت ۲ ظهر بعد کلی ترس و استرس واسه خودمو نگرانی خانواده و ...دیگه بگا رفتیم خلاصه دیگه ،ولی الان که فکر میکنم میبینم همش اون محدودیت‌ها باعث بود و اگه دوبار اجازه داده بودن با دوستام برم پارک و اینا هیچوقت اون کارو نمیکردم و چه بسا اگه نمیگرفتنم و لو نمیرفتم و ادامه میدادم کار به جاهای بدتری کشیده میشد .

  • @user-xr5iy7wt5n

    من برعکس شما بابام گیر میده و مامانم گیر نمیده من ۱۰ سالم امیدوارم همیشه سلامت و خنده از روی لب هایتان نره❤❤❤❤🎉

  • @kimiaaa_.

    تنها کسایی که باعث میشن چند دقیقه بدبختیامو یادم بره 🥲❤️

  • @user-yd2ej3wp3t

    خانواده هایی که با بچه هاشون خیلی دوستن و با دختزش مادر میره پسر بازی یا پسره رو میاره یواشکی خونه و ... اصلا خوب نیست به هیچ عنوان نمیشه بعدا جمعشون کردو ... خدا بهتون فرزند بده بعدا میفهمید که واقعا هیچ کنترلی روی هیچ چیزی نیست و خیلی بتونی تلاش کنی ۱۰ درصد تاثیر گذاری ... بقیش خدا داده خودش نگهدارشون باشه....

  • @niayesh_f926

    چقدر موضوعاتی که برای گپ خودمونی انتخاب میکنید قشنگ و جالبه🥲❤

  • @s.khaldiyan

    مرسی طنین جان از این دورهمی اموزنده برای نوجوانها و جوانها . من یک مادر هستم یک دختر ۲۲ ساله و یک پسر ۱۷ ساله دارم تا این لحظه هیچ وقت بهشون فشار نیوردم حتی برای یکبار و خیلی هم با همدیگه صمیمی هستیم با من بیشتر از پدرشون . از همون بچگی طوری رفتار کردم که صمیمی ترین دوستشون من باشم بابت هرچیزی اول با من صحبت میکنن و حتی میشه گفت رفیق پایه شون منم دوست دارن رفیق دارن ولی بیشتر با خودم رفاقت دارن من هیچوقت نهی نکردم. همیشه وقتی راجب یک موضوعی نظرمو میخوان سریع جبهه نمیگیرم و نمیگم نه نباید این کارو کنید برعکس میگم مادرجان اگه این کارو کنی ۸۰ درصد اخرش اینجور یا اونجور میشه و اگر انجامش ندی بعد ها متوجه میشی چقد بجا تصمیم درست گرفتی حالا تصمیم با خودت هر کدوم و میخوای انجام بده و هر تصمیمی بگیری مطمعن باش من پشتت هستم هرجا کم اوردی نترس برگردی پشتتو نگاه کنی منو میبینی . همچی با دعوا و جبهه گرفتن و تهدید و نهی کردن درست نمیشه ما باید بذاریم بچه هامون خودشون تصمیم بگیرن انتخاب کنن زمین بخورن اشتباه کنن تا یاد بگیرن درس بگیرن و ما پشتشون باشیم هرجا خوردن زمین بلندشون کنیم و بگیم نترس ما اینجایم تنها نیستی ... ❤❤❤💯💯💯

  • @hamidmalekjani8648

    هرچی درد و بدبختی داشتیم یادمون اوردین😂😂😂😂😂😂 خسته نباشید بچه ها عالی بود

  • @amirhosseinmemarian4115

    چقدر موضوع گپ خودمونی عالی بود

  • @MahmoodFaraji-jv4cu

    از وقتی هم ک فهمیدیم چی ب چیه؛دیگه درگیر کار و زندگی شدیم و کمک خرج خانواده شدیم ولی نسل الان نگاه میکنم و حسرت میخورم😢😢

  • @user-kn8eb6eh8s

    به خدا گیر هست پدر منو در آوردن انقدر گیر میدن فقط هم اینکه با دوستات تنها بیرون نرو

  • @-p-R
    @-p-R  +3

    الان که دیگه پدرمادرا ازبچه ها اجازه میگیرن که برن جایی😂😂😂😂موضوعتون بسیارعالی بود ❤❤❤❤

  • @m.a66
    @m.a66  +2

    عذاب وجدان برای من تــوو این سه سالی که دیگه بـابـام رو ندارم ، خیلی تلخ معنا گرفت و تلخ تر اینکه بعدش متوجه شدم تنها حامیِ واقعیه زندگیم رو از دست دادم و آرزومه فقط چند لحظهٔ دیگه بتونم حسش کنم و دستها و پاهاشو ببوسمو بهش بگم منو ببخشه😥

  • @user-ql3sp8yw5g

    روشنک و آرمان خیلی مهربون و روراست واقعی هستن.