معنای عزت نفس، مصطفی ملکیان

Sdílet
Vložit
  • čas přidán 18. 07. 2020
  • عزت نفس و ویژگی های آن، مصطفی ملکیان
    مصطفی ملکیان/ درباره عزت نفس و ویژگی های آن/ درسگفتار سنجه های روانشناختی نظام های اخلاقی/ موسسه پرسش/ تابستان 1391
    سخنرانی مصطفی ملکیان درباره معنی عزت نفس
    عزت نفس و معانی آن
    خود عزت نفس يعني انسان نزد خودش عزيز باشد؛ در اينجا بحثهاي فراواني بين فيلسوفان و روانشناسان هست كه عزت نفس چه ويژگيهايي بايد داشته باشد، كه من چكيدة آنها را بيان مي‌كنم. فيلسوفان و روانشناسان معتقدند عزت نفس اين مؤلفه‌هاي زير را بايد داشته باشد و هرچه انسان از اينها بيشتر برخوردار باشد عزت نفسش هم بيشتر خواهد بود:
    1️⃣ انسان به‌جد خواستار اين باشد كه ديگران حقوقش را محترم بدانند. ممكن است بپرسيد كه آيا ممكن است كسي هم باشد كه خواستار چنين چيزي نباشد؟ پاسخ اين است كه در مقام نظر نه، اما در مقام عمل بسياري از انسانها چنان زندگي مي‌كنند كه گويي بدشان نمي‌آيد كه گاه ديگران حقوقشان را محترم نشمارند. مثلاً وقتي كسي با كس ديگري شوخي‌اي مي‌كند كه او نمي‌پسنند اما ملاحظة او را مي‌كند و واكنش مناسب نشان نمي‌دهد، با اين كار عملاً دست او را در اين كار كه تجاوز به حقوقش است باز مي‌گذارد و او هر دفعه ممكن است جلوتر هم بيايد. خانم ناتالي براندن، از بزرگترين روانشناسان و به تعبير بعضي مرشد همة كساني كه در سلامت روان كار مي‌كنند، در كتابش با عنوان سلامت روان مي‌گويد كه اكثر تعرضاتي كه به حقوق انسان مي‌شود را خود انسان با رفتارش (گفتار يا كردار) مجوز آنها را داده است و گويي به زبان حال به ديگري گفته است كه من آنقدر قوي نيستم و بنابراين تو مي‌تواني به حقوق من تجاوز كني. من اگر با خانم براندن موافق نباشم كه انسان در اكثر رفتارهايش اين گونه است، اما معتقدم كه انسان در بسياري از رفتارهايش اين طور است، خيلي دوست دارم كه اين موارد را در زندگي خودمان هم پي‌گيري كنيم و به صرف يادداشت آنها اكتفا نكنيم.
    2️⃣ انسان در عين حال كه معتقد است كه وضع موجودش كاملاً مطلوب نيست، جداً معتقد باشد كه مي‌تواند به سوي وضع مطلوب‌تر حركت كند. به عبارت ديگر انسان معتقد باشد كه مي‌تواند بهتر از اينكه هست باشد و اگر اين طور شد در واقع گويي دو چيز را پذيرفته است: يكي اينكه وضع فعلي‌اش بهترين وضع نيست و ديگر اينكه آنقدر حقير نيست كه قدرت جنبيدن نداشته باشد.
    3️⃣ انسان معتقد باشد كه مي‌تواند و بايد به خود تكيه كند و نه به هيچ موجود ديگري، چه طبيعي و چه ماوراءطبيعي. كساني عزت نفس دارند كه به غير خود تكيه نمي‌كنند. سابقة اين مطلب به اپيكور بازمي‌گردد. انسان فقط هنگامي به خود تكيه نمي‌كند كه براي خود در مقام نظر عقلانيت و در مقام عمل آزادي قائل نباشد، با اينكه همة انسانهاي به اندازة كافي براي بهبود زندگي خود از عقلانيت و آزادي بهره برده‌اند، پس وقتي انسان عقلانيت تشخيص و آزادي عمل به مقتضاي تشخيص دارد معنا ندارد كه انسان به موجود ديگري تكيه كند؛ انسان وقتي به كس ديگري تكيه مي‌كند كه يا در دانايي يا در توانايي و يا در هر دو در خود احساس ضعف مي‌كند. انسان براي بهبود زندگي‌اش محتاج آزاديهاي زيست‌شناختي، روانشناختي، جامعه‌شناختي و تاريخي است، كه همه را به قدر كفايت داراست، نه اينكه صد در صد واجد آنها باشد، اما به مقداري كه لازم است داشته باشد دارد. اين را براي اين مي‌گويم كه استدلال كساني كه انسان را از تكيه بر خودش بازمي‌دارند اين است كه عقل انسان كامل و صد در صد نيست، بله اين سخن درست است، اما انسان به مقداري كه براي بهبود زندگيش لازم است عقلانيت دارد.
    ⬅️ تكيه بر خود وقتي حاصل مي‌شود كه چهار نكته محل توجه قرار گيرند:
    اول اينكه هدف يا اهدافي كه براي زندگي خود تعيين كرده‌ايم از عقلانيت كافي برخوردار باشد؛
    دوم اينكه ابزارهايي كه براي رسيدن به آن هدف يا اهداف انتخاب كرده‌ايم از عقلانيت كافي برخوردار باشد؛
    سوم اينكه برنامه‌ريزي‌اي كه براي رسيدن به آن هدف يا اهداف داريم از عقلانيت كافي برخوردار باشد؛
    و چهارم اينكه توانايي لازم براي اجراي آن برنامه‌ريزي را داشته باشيم.
    سه نكتة اول به عقلانيت مربوط مي‌شود و نكتة آخر به آزادي. اگر اين چهار چيز در انسان باشد معلوم مي‌شود كه نبايد به ديگران تكيه كند. از سوي ديگر مسلم است كه انسان يك‌هزارم آنچه را كه براي زندگي‌اش نياز دارد را نمي‌تواند خود فراهم آورد و بايد دست نياز به سوي ديگران دراز كند، اما نكته اينجاست كه، به قول روانشناسان، «دادوستد» غير از تكيه است؛ انسان نيازهاي فراواني به ديگران دارد و ديگران هم همين طور. دو فرق عمدة دادوستد و تكيه اين است كه اولاً در تكيه انسان فقط گيرنده است و دهنده نيست، اما در دادوستد هم گيرنده است و هم دهنده؛ ثانياً دادوستد در ناحية وسايل است، اما تكيه ممكن است در ناحية هدف زندگي باشد. بنابراين، بايد توجه داشته باشيد هر وقت كه سروكارتان در باب هدف زندگي شد نبايد چيزي از كسي بخواهيد، والا با عزت نفس شما جور درنمي‌آيد.بعضي از روانشناسان گفته‌اند تا كسي هر سة اين مؤلفه‌هاي عزت نفس را نداشته باشد عزت نفس در او پديد نمي‌آيد. به اصطلاح قدما، اين سه مؤلفه علي وجه الجمعيه تأمين عزت نفس مي‌كنند نه علي وجه البدليه. من اين بحث را در جاي ديگري گفته‌ام و نمي‌خواهم وارد آن شوم، اما خودم معتقدم كه انسان به هر اندازه كه از هر كدام از اين سه مؤلفه برخوردار باشد عزت نفس خواهد داشت. البته شكي نيست كه ممكن است اهميت اين سه مؤلفه در زندگي ما به يك اندازه نباشد. من خودم معتقدم كه مؤلفة اول از همه مهم‌تر است و چه‌بسا بتوان گفت كه مؤلفه‌هاي دوم و سوم از مؤلفة اول قابل استخراج‌اند.
    🌂روانشناسی اخلاق ،جلسه ۴۰

Komentáře • 15

  • @mohamadmomen
    @mohamadmomen Před 16 dny

    عالی

  • @user-ts5ip6jy9j
    @user-ts5ip6jy9j Před 4 měsíci

    استادعزیزآرزوی طول عمروسلامتی برایتان دارم

  • @esmatramezankhani2578

    از بیان شیوای شما و آگاهی شما بسیار می آموزیم

  • @jafarsadeghi2425
    @jafarsadeghi2425 Před rokem

    درود..متشکرم زیبا بود

  • @afsanemobini4462
    @afsanemobini4462 Před 2 lety

    ممنون از اشتراک گذاشتنتون

  • @fatememoosavi8321
    @fatememoosavi8321 Před 2 lety

    استاد عزیز همیشه پایدار باشین

  • @nadiatavakoli4911
    @nadiatavakoli4911 Před 2 lety

    ممنونم عالی بود

  • @jafarsadeghi2425
    @jafarsadeghi2425 Před rokem

    امید که بتونیم عمل کنیم

  • @khalldd
    @khalldd Před 4 měsíci

    ناتانین برندن گرد پای فروید هم نیست

  • @alirezaahmadi3420
    @alirezaahmadi3420 Před 2 lety +2

    ناتانیل براندن مرد است نه زن😬

    • @ariapsy
      @ariapsy Před měsícem

      درسته ولی حالا بچسبیم به اصل مبحث بنظرم😅