سپاس از شما برای مطالب مفیدی که به اشتراک می‌گذارید. بی صبرانه منتظر مباحث معرفت‌شناسی وبررسی و تدریس سنت‌های فکری عقل‌گرایی و تجربه‌گرایی هستم. باور به فهم و امر پیشین در اندیشه کانت و تعریف روشنگری رو گویا شما با دیده تردید و انتقادی می‌نگرید. من درک عمیقی از این مباحث و سنت‌های فکری ندارم اما به گمانم حتی اگر به امر پیشین و عقل‌گرایی هم باور نداشته باشید برای تجربه کردن و اکتساب فهم و اندیشه و رسیدن به امر پسین هم نیاز به آن دلیری و شجاعت هست و شاید کانت بی توجه به باور شخصی و سنت فکری ما، لازمه کسب معرفت و اندیشه رو شجاعت و اراده (چون هم برای فهم و هم تجربه نیاز به اراده و شجاعت ومطالعه و.. ) هست. حتی اگر نظر کانت این نبوده باشد به‌نظرم این روش و تفسیر بهتر است نمی‌دانم نطر شما چیست. 🙏🙏
درود بر شما نظر من این است که نمیتوان صرفا به دیگران گفت شجاع باشید و به داخل آب بپرید. باید شنا کردن هم بلد باشند. اختلاف نظری که با کانت دارم در این است که کانت معتقد است بر اساس امر پیشین همه شنا بلد هستند و ما میگوییم باید شنا کردن را بیاموزند. به همین دلیل آموزش عقلانیت و خردورزی را در دستور کار خود قرار دادم.
با عرض ادب و احترام. متاسفم که چرا قبلا با شما آشنا نشده ام تااز دریای معرفت،ادب،علم وخرد شما سهم کوچکی می بردم.سپاس از اینکه معلومات خودتان را بدون هیچ چشم داشتی در اختيار دیگران قرار می دهید. سپاسگزارم
بادرودها کانت در این رساله مد نظرش نه امر پیشن ونه چیز دیگری است او بنیان های اصول مدرنيته را در عبارتی کوتاه بر می شمارد مانند اتونوم بودن ،اندیویدوآلیته، سوبژکتیویته،و..... علت این پرسش .در آن جامعه این بود که افراد دیگر التزامی به سنت نداشتن.وقتی او میگوید جرأت داشته باش وبیاندیش ، مقصود او گذر از اتوریته های دینی است یعنی همان بکن ونکن های دینی است که سدی است محکم برای انديشيدن و بلوغ فکری و بیرون آمدن از صغارت . همان که آرامش دوستدار آن را دینخویی معرفي میکند او مردم عادی را دینی می داند اما نخبگان را دینخو ،دینخویی یعنی نداشتن پرسش . چون دین به تمام پرسش ها پاسخ داده دیگر نیازی به انديشيدن نیست خلاف آنچه را که دین گفته، انجامش صد البته جرأت می خواهد وعواقب آن متهم شدن بدینی، کفر ،وارتداد است _/با مهر ودوستی
سپاس از آقای دکتر گرامی. سوالم این است که نظر شما با توجه به نظر کانت که دانش هر شخص را وابسته به امر پیشین میداند و همچنین ادرکاتش از جهان موضوع تناسخ مورد قبول شماست یا خیر ؟
@@drbagheri.critical.thinking آقای دکتر منظورم اینه که برا اساس نظریه افلاطون که روح را ذاتی کلی و فنا ناپذیر میدونست که با مُردن از بین نمیره و فقط قالبش عوض میشه آیا میشه امر پیشین دانش که کانت ازش صحبت میکنه به همین جابجایی قالب ها ربطش بدیم؟ من این موارد تشابهی صورت ومکان خیلی جاها برام پیش اومده که مکان ها و آدمایی که برای اولین بار دیدم هم برام آشناست و هم اون فرد انگار قبلا سالها میشناختنش. تشکر میکنم از پاسخگویی جنابعالی 🙏🌹
آقای دکتر منظورم اینه میتونیم بین دانش پیشینی که کانت ازش نام برده با همون نظریه افلاطون که روح را فناناپذیر می‌دونه و فقط قالبش عوض میشه، ربطی داد؟ چون ما خیلی مکان ها و افراد ناآشنایی که گاهی میبینیم برامون خیلی آشنا بنظر میرسن. سپاسگزاری میکنم از پاسخگویی جنابعالی 🌹🙏
بسیار علی سپاسگزارم. ا.فوشنجی افغانستان
سپاس از مباحث فلسفی جنابعالی
درود بر شما
درود بر شما
ممنون اززحمات شما . کارتان عالیه . مرسی
🙏
تشکر از شما بخاطر این بحثهای مفید فلسفی
موفق و پیروز باشید
فروتنانه بحثهای مهم فلسفی را به اشتراک می‌گذارید. جای تشکر دارد .
نوروز و سال نو را شادباش میگویم
آقای دکتر بسیار سپاسگزارم از روشنگری تان
🙏
تشکرفراوان ازاطلاعات ودانشی که دراختیارماقرار. میدهید
درود بر شما
I think Baha'i principles including search for truth and respecting oneness of humankind is the key to survival.
Thank you Dr. Bagheri!
Most welcome
درود عزیز متشکرم استفاده کردم ❤❤
سپاس از شما برای مطالب مفیدی که به اشتراک می‌گذارید.
بی صبرانه منتظر مباحث معرفت‌شناسی وبررسی و تدریس سنت‌های فکری عقل‌گرایی و تجربه‌گرایی هستم.
باور به فهم و امر پیشین در اندیشه کانت و تعریف روشنگری رو گویا شما با دیده تردید و انتقادی می‌نگرید. من درک عمیقی از این مباحث و سنت‌های فکری ندارم اما به گمانم حتی اگر به امر پیشین و عقل‌گرایی هم باور نداشته باشید برای تجربه کردن و اکتساب فهم و اندیشه و رسیدن به امر پسین هم نیاز به آن دلیری و شجاعت هست و شاید کانت بی توجه به باور شخصی و سنت فکری ما، لازمه کسب معرفت و اندیشه رو شجاعت و اراده (چون هم برای فهم و هم تجربه نیاز به اراده و شجاعت ومطالعه و.. ) هست. حتی اگر نظر کانت این نبوده باشد به‌نظرم این روش و تفسیر بهتر است نمی‌دانم نطر شما چیست. 🙏🙏
درود بر شما
نظر من این است که نمیتوان صرفا به دیگران گفت شجاع باشید و به داخل آب بپرید. باید شنا کردن هم بلد باشند. اختلاف نظری که با کانت دارم در این است که کانت معتقد است بر اساس امر پیشین همه شنا بلد هستند و ما میگوییم باید شنا کردن را بیاموزند. به همین دلیل آموزش عقلانیت و خردورزی را در دستور کار خود قرار دادم.
@@drbagheri.critical.thinking سپاس از توضيحات شما
Excellent.🥰
Many thanks
Thanks...❤
کاش نوشته ها رو در کانال تلگرام می گذاشتند
به زودی مقالات را در وبسایت منتشر می‌کنیم
very good job, many thanks & appreciate for your great videos
Thank you for your kind words
perfect
Thanks
Perfect 👍
با عرض ادب و احترام. متاسفم که چرا قبلا با شما آشنا نشده ام تااز دریای معرفت،ادب،علم وخرد شما سهم کوچکی می بردم.سپاس از اینکه معلومات خودتان را بدون هیچ چشم داشتی در اختيار دیگران قرار می دهید. سپاسگزارم
بادرودها
کانت در این رساله مد نظرش نه امر پیشن ونه چیز دیگری است او بنیان های اصول مدرنيته را در عبارتی کوتاه بر می شمارد مانند اتونوم بودن ،اندیویدوآلیته، سوبژکتیویته،و..... علت این پرسش .در آن جامعه این بود که افراد دیگر التزامی به سنت نداشتن.وقتی او میگوید جرأت داشته باش وبیاندیش ، مقصود او گذر از اتوریته های دینی است یعنی همان بکن ونکن های دینی است که سدی است محکم برای انديشيدن و بلوغ فکری و بیرون آمدن از صغارت . همان که آرامش دوستدار آن را دینخویی معرفي میکند او مردم عادی را دینی می داند اما نخبگان را دینخو ،دینخویی یعنی نداشتن پرسش . چون دین به تمام پرسش ها پاسخ داده دیگر نیازی به انديشيدن نیست خلاف آنچه را که دین گفته، انجامش صد البته جرأت می خواهد وعواقب آن متهم شدن بدینی، کفر ،وارتداد است
_/با مهر ودوستی
بزرگوارید
ممنون از اطلاعات خوبتون ولى لطفا سعى نكنيد قران و علم رو كنار هم جا بزتيد چون خالص نميتونه باشه مذهب وعلم در مقابل هم هستند نه در كنار هم
سپاس از آقای دکتر گرامی. سوالم این است که نظر شما با توجه به نظر کانت که دانش هر شخص را وابسته به امر پیشین میداند و همچنین ادرکاتش از جهان موضوع تناسخ مورد قبول شماست یا خیر ؟
با درود
سخن کانت درباره ساختمان ذهن را نمیتوان با ایده تناسخ یکی دانست
@@drbagheri.critical.thinking آقای دکتر منظورم اینه که برا اساس نظریه افلاطون که روح را ذاتی کلی و فنا ناپذیر میدونست که با مُردن از بین نمیره و فقط قالبش عوض میشه آیا میشه امر پیشین دانش که کانت ازش صحبت میکنه به همین جابجایی قالب ها ربطش بدیم؟ من این موارد تشابهی صورت ومکان خیلی جاها برام پیش اومده که مکان ها و آدمایی که برای اولین بار دیدم هم برام آشناست و هم اون فرد انگار قبلا سالها میشناختنش. تشکر میکنم از پاسخگویی جنابعالی 🙏🌹
آقای دکتر منظورم اینه میتونیم بین دانش پیشینی که کانت ازش نام برده با همون نظریه افلاطون که روح را فناناپذیر می‌دونه و فقط قالبش عوض میشه، ربطی داد؟ چون ما خیلی مکان ها و افراد ناآشنایی که گاهی میبینیم برامون خیلی آشنا بنظر میرسن. سپاسگزاری میکنم از پاسخگویی جنابعالی 🌹🙏
@@Nora52832 با در نظر گرفتن تفاوت ها شاید بتوان ارتباط برقرار کرد