به بلندای رویایتان سرافرازید. ما ان رویایی را که به تو دادیم جز امتحان وازمایش مردم نبود( اسرا طغیان کبیر. ) چنین گفت زرتشت. انسان والاتر در بازار وجماعت دراز گوش. ( کودکان کودکان را دور کنید ترک کنید این کودکستان را )
ایا با واژه تحقیر اشنا شده اید. سیمرغ فرمانروا زال را چون دایه ای مهربان در آغوش کشید گفت فرزندم. من در انجا چون ابرهای سیاه وحشتناک پدیدار خواهم شد زیرا تو دیگر فرزندانم برای من گرامی وارجمند هستید. ( هیچ کس را تحقیر وکوچک مشمارید )
زن ومرد رادچنین میخواهم یکی را بهر جنگ ودیگری را بهر مادری، شبان روز مادر زمی خفته بود اشکریزان دمی از هشدار باز نایستاده که گرگ ها به گله حمله خواهند کرد. شبان بیم زده دل نگران شد پی بره ی نوزاد دوان. ( رویای خود را چنین حکایت کرد. کودکان کودکان ترک کنید این کودکستان را. )
حقیقت گرا به رویا میپردازد. حقیقت را عریان میبیند. رویای خود را چنین حکایت کرد. خوشا به حال شما که مردم به خاطر من از شما نفرت دارند وشما را طرد میکنند و دشنام میدهند بر علیه تان شهادت دروغ میدهند. قسم به شاهد ومشهود
من فیلمی ایرانی به جز فیلم های تاریخی همیشه خدا فیلمی نیست که آشپزخانه جز فیلم نباشه . معلوم نیست این آشپزخانه محل ملاقات. اطاق کنفرانس. دادگاه . هر چی بخواهی تو آشپزخانه اتفاق مسافته . کمی برید بالا پشت بام برید توی توالت . آلرژی گرفتم . حالم بهم می خوره . 😢😢😢😢
وای چه فیلم زیبایی بینظیربودچرابااحساسات یک نفربازی میکنندچقدردلم برای خالدسوخت
خدا انشالله آدمای که باحساسات انسانها
بازی میکنن به عذاب الهی دچار شن
انشالله الهی امین
فقط اون پسر افغانی نگهبان با اون چشمای براق غمگین وقتی خالد سوال میکنه و اون سکوت میکنه و برای دل ساده خالد غصه میخوره😢
چنین گفت زرتشت. اما چه باک اینان مردمی پیر هستند که به شیوه ی خود میخندند وبه شیوه ی خود درمان میشوند.
هرکسی ذائقه مرگ را میچشد کاش واعظان مرگ شتابان فرا رسند. تو بر کار آنها تعجیل مکن ما حساب ساعت وقت آنها را داریم.
ارزش دیدن داره ؟ لطفا
به بلندای رویایتان سرافرازید. ما ان رویایی را که به تو دادیم جز امتحان وازمایش مردم نبود( اسرا طغیان کبیر. ) چنین گفت زرتشت. انسان والاتر در بازار وجماعت دراز گوش. ( کودکان کودکان را دور کنید ترک کنید این کودکستان را )
ممنون ،پر محتواست.
ایا با واژه تحقیر اشنا شده اید. سیمرغ فرمانروا زال را چون دایه ای مهربان در آغوش کشید گفت فرزندم. من در انجا چون ابرهای سیاه وحشتناک پدیدار خواهم شد زیرا تو دیگر فرزندانم برای من گرامی وارجمند هستید. ( هیچ کس را تحقیر وکوچک مشمارید )
گرچه صد رود است در چشمم مدام زنده رود باغکاران یاد باد امید که باغت از بی ابی خشک شود
زن ومرد رادچنین میخواهم یکی را بهر جنگ ودیگری را بهر مادری، شبان روز مادر زمی خفته بود اشکریزان دمی از هشدار باز نایستاده که گرگ ها به گله حمله خواهند کرد. شبان بیم زده دل نگران شد پی بره ی نوزاد دوان. ( رویای خود را چنین حکایت کرد. کودکان کودکان ترک کنید این کودکستان را. )
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
نقش زال کی بازی میکنه
حقیقت گرا به رویا میپردازد. حقیقت را عریان میبیند. رویای خود را چنین حکایت کرد. خوشا به حال شما که مردم به خاطر من از شما نفرت دارند وشما را طرد میکنند و دشنام میدهند بر علیه تان شهادت دروغ میدهند. قسم به شاهد ومشهود
سناریو در حد پشم
فیلم های ایرانی با اشپزخونه اش خارجی هم همیشه مسواک زدن توشه
با احساسات انسان بازی کردن بدترین است
من فیلمی ایرانی به جز فیلم های تاریخی همیشه خدا فیلمی نیست که آشپزخانه جز فیلم نباشه . معلوم نیست این آشپزخانه محل ملاقات. اطاق کنفرانس. دادگاه . هر چی بخواهی تو آشپزخانه اتفاق مسافته . کمی برید بالا پشت بام برید توی توالت . آلرژی گرفتم . حالم بهم می خوره . 😢😢😢😢
فیلم تاثیرگذار