Eshghe Mamnoo - Episode 07 - عشق ممنوع - قسمت 7 - دوبله فارسى
Vložit
- čas přidán 26. 01. 2021
- Eshghe Mamnoo - Episode 07 - عشق ممنوع - قسمت 7 - دوبله فارسى
• Eshghe Mamnoo - Episod... ⬅ برای تماشای تمام قسمت ها لینک را کلیک کنید.
فیروزه اولین قدم ها را برای آزار دادن سمر برداشت؛ او از خبرنگاران برای انتشار اخبار خصوصی آنها استفاده کرد. عدنان و سمر هم به همراه خانواده به مزرعه عمه رفتند و این اولین سفر کوتاه، بهانه ای شد که همه دور هم جمع شوند. لمیز که از ازدواج عدنان و تغییراتی که قرار است در عمارت بیفتد ناراحت است، تصمیم دارد که بعد از این همه سال از پیش آنها برود. این خبر از همه بیشترنهال را ناراحت کرد. عدنان هم در تلاش است که علت این تصمیم ناگهانی لمیز را بفهمد تا شاید بتواند او را از این کار منصرف کند...
خلاصه داستان سریال عشق ممنوع دوبله فارسی
عدنان یکی از ثروتمندان شهر است که سالها پیش همسرش را از دست داد، او که عاشق همسرش بود همچنان تنهاست و همه عشقش را به دو فرزندش نهال و مراد می دهد. عدنان در عمارت با شکوه خود به همراه فرزندانش، پرستار بچه ها لمیز خانم و تعدادی آشپز، کارگر و راننده زندگی می کند. مهند پسر جوان فامیل هم به عمارت می آید تا با آنها زندگی کند.
از آن سو، مالک بی که یکی دیگر از تجار معروف شهر بود، به تازگی فوت می کند. همسرش فیروزه که زنی بسیارجاه طلب بود، برای رسیدن به عدنان، نقشه هایی در سر دارد. او دو دختربه نام های سمر و بیسان دارد. بیسان که در گذشته با مهند رابطه ی عاشقانه داشت، حالا با پسر یکی از ثروتمندان شهر ازدواج می کند. عدنان هم دلباخته سمر می شود و سمر با وجود اختلاف سنی برای رهایی از یک سری مشکلات که مادرش به وجود آورده بود، با عدنان ازدواج می کند. داستان از آنجا شروع می شود که در عمارت علاوه بر فرزندان عدنان بی که مخالف وجود سمر بودند، مهند هم زندگی می کند. عشق پنهانی بین سمر و مهند به وجود می آید و زندگی همه را تحت تأثیر قرار می دهد، این عشق ممنوع برای عشق های دیگران هم مشکلاتی ایجاد می کند...
برای تماشای سریالهای ترکی با دوبله ی فارسی، کانالهای ما را سابسکرایب کنید
@OTV Drama
@OTV Gold
@OTV Plus
@Eshghe Mamnoo عشق ممنوع
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram : / otvfarsi
Telegram : t.me/+UMVWB4NFWCEyZGVk
Facebook : / otvfarsiofficial
@Forbidden Love - العشق الممنو @Eshghe Mamnoo عشق ممنوع @turkish serial @Turkish Drama HD العربية @farsi dubbed serial @Beren Saat @Bihter Yöreoglu @Kivanç Tatlitug @Behlül Haznedar @Nebahat Çehre @Firdevs Yöreoglu @Hazal Kaya @Nihal Ziyagil @Ilker Kizmaz @Nihat Önal @Nur Fettahoglu @Peyker Yöreoglu @Selçuk Yöntem @Adnan Ziyagil @Zerrin Tekindor @Deniz Decourton - Zábava
czcams.com/video/ThYxzSEquVo/video.html ⬅ برای تماشای تمام قسمت ها لینک را کلیک کنید.
من از دیدن این سریال سیر نمیشم هر قدر هم تکراری باشه ممنون از شما
دقیقا عالی عالی عالی عالی عالی
دقیقا منم نگاه میکنم که فقط حرص بخورم😂😂
عزیزان قصه زندگی محند هم خیلی دردناکه......
چون قصه زندگیش دردناکه باید رو همه بره کیرشو بگیره تودست ویا علی برو که رفتی خوبه اگه این جوره اکثر قصه زندگی دردناکی دارن تو واقعیت باید روهمه برن اینا خیلی خطرناکن چون قصه زندگیشون دردناکه وای وای
عدنان خوب میدونه لمیس چرا میخواد بره اما خودشو میزنه به اون راه 😂
خیلی منتظر این سریال بودم تشکر زیاد از شما
این نهال هم کمترین چیزی مطابق میلش نباشه فوری غش میکنه!
بهترین سریال تاریخ ترکیه
بیشتر از سی بار این سریال رو دیدم و هر بار چیزهای جدیدتر و بیشتر متجه میشم.. اصلا توی این قصر زندگی میکنم و برم ترکیه برای این قصر میرم..
تو حتمأ سخت عاشقی
دقیقا من. چندمین باره دارم این سریالو میبینم..با این سریال زندگی میکنم.
اولین بار سال ۸۹ دیدم و چه ذوقی داشتم هرشب واسه شروعش
Man ham
از مردا بعیدههه درمورد این سریال همچین حرفی بزنن
وای خوش به حالت 🤔 😮چه جوری وقت میکنی که بیشتر از سی بار ببینی من اولین بار است که این سریال رو می بینم آنهم اگر وقت پیدا کنم که روز یه قسمت رو ببینم در صورتی که همه قسمت هاش هم دریوتیوب موجود است 😞
خيلى ممنون ❤️❤️❤️
دوستان توجه داشته باشید:،
فیروزه اصلا دعوت نشد به مزرعه،
چه زود داره آماده میشه...
خیلی زیبا اس این سریال ممنون کی گذاشتن
فیروز سمر خوب میشناسه ها😂😂
نهال سریال داستان ما رو خیلی قشنگ بازی کرده بود
🎉🎉🎉❤
😘😘😘😘😘
تنکیو
حیف سمر
محند چقدر شاد اس در این قسمت ها
این سریال عالیه
چقدر عجیب و دیدنی است این سریال سمر همون فاطمه گل و نهال همون فریحا و مهند همون قدیر سریال فرجام اس 🥰
عالی دستتان درد نکند
ممنون
فیلم خیلی خوشگل تشکر میشه بدین
آرایش میکنم این فیلم خیلی خیلی خوشگل تشکر
تو تمام قسمتهای سریال جایی که سمر باید رک و راست حرف بزنه لال میشه!
❤❤❤
حالا اگر من جای ثمر بودم از عدنان میپرسیدم چرا با لمیس ازدواج نکردی 😁🤦
لمیس ب عنوان پرستار بوده حتما برا عدنان درست نبوده
دقیقا ..
تشکر🌹
🇦🇫🇬🇷🟦⚫💸💍🧸🎄🌈🏰🍓🍿⚘🦋😇💌
فيروز ❤❤
مهند هوسباز با احساسات همه دخترا بازی میکنه و بعد ولشون میکنه
Sepase faravan az zahemate shoma 😍👌🙏🙏💐
خدایی راست گفتند دودلز کندو بلند میشه عشق پیری . سیب ممنوعه.
عزیزم سریال شربت زغالخته
ماشالا به سرعت نور خبر اینور و اونور میکنن😅😅😅😅😅😅😅
❤❤❤😂
روزنامه نکاران تو ترکیه چقدر بیکار و بدون خبر موندن که درباره خانواده عدنان مطلب مینویسند خیلی مسخرست
واقعا،فقط مونده نهال شب بخوابه و رونامه نگران بیان پشت پنجره و عکس بگیرن و فردا نهال روزنامه رو بخونه و حرف معروف:چقدر چرتوپت میگن😂
دوستان یه سریال مث همین جذاب باشه معرفی میکنید لطفا🙏
سریال روزی روزگاری خیلی قشنگه پیشنهادمیکنم ببینی حتما
از همینجا سمر باید پای مادرش رو از زندگیش بکشه بیرون.
چقدر از لمیز متنفرم
مشكل خط چشم و مدل موهاشه
كوزى گونى و ببين كه حسابى ازش متنفر شى 😅
☆☆☆
نبي اللغه العربيه
نمیدونم سانسور میکنی یهو از قسمت قبلی میپره ب یه جا دیگه
آقا ویدئو هاتون چرا سانسور هستش
ای یو توپاینطوریه
زمانی که فیروزه با ازدواج سمر و عدنان مخالفت کرد عدنان گف من شوکه شدم و انتظار این مخالفت و برخورد رو نداشتم. ینی این آدم انقد در خودش نظر نکرده بود و دلیل این مخالفت رو متوجه نشده بود که از چیه ،بعد میگف همه جوانب رو سنجیدم ازدواج خوبیه ... همچنین عدنان اصلا ادم انعطاف پذیری نبود بنظرم و رفتار خشکش رو تو شب اول ازدواجش با سمر خاهید دید...
موراد خیلی ناز اس
لمیز چکاره است. ؟؟؟
معلم پیانو نهاله
عاشقه بند خدا چکار کنه .
لمیز فقط معلمه ولی اونم به خدمتکارا دستور میده واسم قهوه بیارین بالا و تو اون خونه سر میز خونواده غذا میخوره اصلا قابل درک نیست واسم 🥴
نهال چرا مثل اسکلا راه میره
سمر و محند از همین جای سریال برای هم تیز کردن.. محند فهمید سمر میره مزرعه با سر رفت مزرعه و سمر هم از توی روزنامه اخبار محند رو دنبال میکرد... هنوز با عدنان عروسی نکرده ... محند در این قسمت ها برا مادموازل هم تیز کرده ... نهال دختر مهربونی هست که خانواده و مزدیکانش رو ئوست داره بخصوص پدر و برادرش و مادموازل رو و حتی به خدمتکارهای منزلشون میگه عمو و خاله ... سمر و محند دو تا ادم مغرور هوسباز فریبکار بودن و سمر برای لج کردن با مادرش و برای پیدا کردن یه نوع پدر جدید با عدنان عروسی کرد
دقیقاااا
عدنان پیرسگ هی لمیس رو بچزون
منم دلم برای لویز میسوزه ،صدای شلپ شلوپ قلبش تا اینجا اومد
@@soheylapaknejhad6247 🤣🤣🤣
@Ahrari K مناسب لمیز خانم بود
عدنان بایکی ازدواج کرده هم سن دخترخودش یه پسرجون وهوسباز هم داخل خونه می چرخه وبا چشم به زن عموش اشاره می کنه ودنبال هوس بازی می گرده سمر هم مثل مهند هوسبازه که هردوخوب همدیگه روپیداکردنن مادمازل عالیه دلسوز وفهمیده
چرت ترین سریال 🤮🤮🤮🤢🤢🤢
اگه جرعت داری یک بار دیگه بگو این حرفتو😡😡😡😡😡😡😡😡