محمدعلی مقدم‌فر - منطق‌الطیر عطار نیشابوری - با شرح و معنی - جلسه سوم - عذر طوطی و طاووس و جواب هدهد

Sdílet
Vložit
  • čas přidán 30. 07. 2024
  • از زمستان سال 1393 تا اواسط تابستان 1394، محمدعلی مقدم‌فر، مدیرعامل شرکت انتشاراتی فکرروز، و مجری پروژه ملی «کتابخانه ادبیات فارسی»، سلسله دروسی را در خصوص متون کهن زبان فارسی آماده کرد
    اینک دروس مربوط به «منطق‌الطیر» نوشته فریدالدین عطار نیشابوری را با معنی و شرح، دنبال می‌کنیم
    مقدم‌فر معتقد است: عبور از سنت به سوی مدرنیته، با شناخت صحیح از سنت آن جامعه، دقیق و قابل اعتماد خواهد بود. و اگر افراد، به چنین شناختی از سنت خویش دست نیابند، مدرنیته ایشان، صرفا «تقلیدی» از مدرنیته جوامع دیگر خواهد بود
    بر اساس همین تفکر، از سال 1377 تا اسفند 1389، به همراهی دوست صمیمی‌اش، شادروان کاظم برگ‌نیسی، مشغول آماده‌سازی «کتابخانه ادبیات فارسی» بود
    در این کتاب‌ها، برای اولین بار، تمامی ابیات با دقت هرچه تمام‌تر، اعرابگذاری شد، و در پاره‌ای از آن‌ها، لغات دشوار، و معنی ابیات نیز ارایه گردید، بدین امید که هر فارسی‌زبانی، فارغ از نوع تخصص‌اش، به راحتی بتواند این کتاب‌ها را بخواند
    برای تهیه «کتابخانه ادبیات فارسی» به اینستاگرام ما مراجعه فرمایید
    اینستاگرام: fekre_ruz?...
    ➖➖➖
    💛 برای پیوستن (سابسکرایب) به کانال فکرروز بر روی لینک زیر کلیک فرمایید 💛
    / @fekreruz9004
    ➖➖➖
    :لینک‌های مرتبط
    محمدعلی مقدم‌فر - منطق‌الطیر عطار- با شرح و معنی جلسه چهارم عذر بط و کبک و داستان سلیمان و نگین
    • محمدعلی مقدم‌فر - منط...
    ➖➖
    محمدعلی مقدم‌فر - مصیبت نامه عطار نیشابوری - بدون شرح و معنی - جلسه سوم- رفتن سالک فکرت نزد اسرافیل
    • محمدعلی مقدم‌فر - مصیب...
    ➖➖
    محمدعلی مقدم‌فر - الهی‌نامه عطار نیشابوری - بدون شرح و معنی - جلسه سوم - داستان زن صالحه (3)
    • محمدعلی مقدم‌فر - الهی...
    ➖➖
    محمدعلی مقدم فر - داستان‌های منطق الطیر عطار نیشابوری - عذر طوطی - داستان خضر و دیوانه
    • محمدعلی مقدم فر - داست...
    ➖➖
    محمدعلی مقدم فر - داستان‌های منطق الطیر عطار نیشابوری - عذر طاووس - داستان آدم و خلاصی از بهشت
    • محمدعلی مقدم فر - داست...
    ➖➖➖➖➖➖➖➖
    🔷TimeStamps Chapters :فهرست زمان‌بندی بخش‌های مختلف ویدیو
    ➖➖➖➖➖➖➖➖
    00:00 intro
    00:23 شرحی دقیق و مجمل درباره شخصیت روانشناسانه طوطی
    02:32 بهانه طوطی: طلب عمر طولانی
    طوطی آمد با دهان پرشکر
    در لباس فستقی با طوق زر
    پشه گشته باشه‌یی از فر او
    هر کجا سرسبزی‌یی از پر او
    در سخن گفتن شگرریز آمده
    در شکر خوردن پگه‌خیز آمده
    گفت هر سنگین‌دا و هر هیچ‌کس
    چون منی را آهنین سازد قفس
    من در این زندان آهن مانده باز
    زآرزوی آب خضرم در گداز
    من نیارم در بر سیمرغ تاب
    بس بود از چشمه خضرم یک آب
    سر نهم در راه چون سودایی‌یی
    می‌روم هر جای چون هرجایی‌یی
    چون نشان یابم ز آب زندگی
    سلطنت دستم دهد در بندگی
    13:30 پاسخ هدهد به بهانه طوطی
    هدهدش گفت ای ز دولت بی‌نشان
    مرد نبود هر که نبود جان‌فشان
    جان ز بهر این به کار آید تو را
    تا دمی درخورد یار آید تو را
    آب حیوان خواهی و جان دوستی
    رو که تو مغزی نداری پوستی
    جان چه خواهی کرد بر جانان فشان
    در ره جانان چو مردان جان فشان
    15:35 حکایت دیوانه (ابراهیم خواص) و خضر و توضیحی درباره کاربرد کلمه دیوانه
    بود آن دیوانه عالی‌مقام
    خضر با او گفت ای مرد تمام
    رای آن داری که باشی یار من
    گفت با تو برنیاید کار من
    زان که خوردی آب حیوان چند راه
    تا بماند جان تو تا دیرگاه
    من در آنم تا بگویم ترک جان
    زان که بی جانان ندارم برگ آن
    چون تو اندر حفظ جانی مانده
    من به نو هر روز جان افشانده
    بهتر آن باشد که چون مرغان ز دام
    دور می‌باشیم از هم والسلام
    19:36 شرحی دقیق و مجمل درباره شخصیت روانشناسانه طاووس
    24:36 بهانه طاوس: بازگشت به بهشت گمشده
    بعد از آن طاووس آمد زرنگار
    نقش پرش صد چه بلکه صدهزار
    چون عروسی جلوه کردن ساز کرد
    هر پر او جلوه‌یی آغاز کرد
    گفت تا نقاش غیبم نقش بست
    چینیان را شد قلم انگشت دست
    گرچه من جبریل مرغانم ولیک
    رفت بر من از قضا کاری نه نیک
    یار شد با من به یکجا مار زشت
    تا بیفتادم به خواری از بهشت
    چون بدل کردند خلوت‌جای من
    تخت‌بند پای من شد بای من
    عزم آن دارم کزین تاریک‌جای
    رهبری باشد به خلدم رهنمای
    من نه آن مردم که در سلطان رسم
    بس بود اینم که در دروان رسم
    کی بود سیمرغ را پروای من
    بس بود فردوس عالی جای من
    من ندارم در جهان کاری دگر
    تا بهشتم ره دهد باری دگر
    32:08 پاسخ هدهد به بهانه طاووس
    هدهدش گفت ای ز خود گم کده راه
    هر که خواهد خانه‌یی از پادشاه
    گوی نزدیکی او این زان به است
    خانه‌ای از حضرت سلطان به است
    خانه نفس است خلد پرهوس
    خانه دل مقعد صدق است و بس
    حضرت حق است دریای عظیم
    قطره‌ای خرد است جنات النعیم
    قطره باشد هر که را دریا بود
    هرچه جز دریا بود سودا بود
    چون به دریا می‌توانی راه یافت
    سوی یک شبنم چرا باید شتافت
    هر که داند گفت با خورشید راز
    کی تواند ماند از یک‌ذره باز
    هر که کل شد جزو را با او چه کار
    وان که جان شد عضو را با او چه کار
    گر تو هستی مرد کلی کل ببین
    کل طلب کل باش کل شو کل گزین
    39:46 حکایت آدم و خلاصی از بهشت
    کرد شاگردی سوآل از اوستاد
    کز بهشت آدم چرا بیرون فتاد
    گفت بود آدم همی عالی‌گهر
    چون به فردوسی فرو آورد سر
    هاتفی برداشت آوازی بلند
    کی بهشتت کرده از صد گونه بند
    هر که در هر دو جهان بیرون ما
    سر فرو آرد به چیزی دون ما
    ما زوال آریم بر وی هرچه هست
    زان که نتوان زد به غیر دوست دست
    جای باشد پیش جانان صدهزار
    جای بی جانان کجا آید به کار
    هر که جز جانان به چیزی زنده شد
    گر همه آدم بود افکنده شد
    اهل جنت را چنین آمد خبر
    که اولین چیزی دهند آنجا جگر
    اهل جنت چون نباشد اهل راز
    زان جگر خوردن ز سر گیرند باز
    #منطق‌الطیر#عطارنیشابوری#آموزش‌زبان‌فارسی

Komentáře • 11