ریحانه و سجاد ـ داستان واقعی ـقسمت اول
Vložit
- čas přidán 29. 06. 2022
- ریحانه و سجاد ـ داستان واقعی
داستان عاشقانه با پایان غم انگیز
SUBSCRIBE to Afghanistan Magazine !
goo.gl/scEXFf
LET'S CONNECT!
/ afghanistanmagazine
/ afghanistanmagazine
#AfghanistanMagazine
#RameshArman
#داستان
داستان واقعی
داستان عاشقانه زیبا واقعی
داستان های پند آموز واقعی
داستان های عاشقانه واقعی جدید
داستان های واقعی افغانستان ژورنال
داستان های واقعی و کوتاه
داستان صوتی عاشقانه
داستان عاشقانه واقعی
داستان صوتی
داستان های عاشقانه
داستان های فارسی صوتی
داستان های شاهنامه
داستان های فارسی قسمت جدید
داستان های کودکانه
داستان های هزار و یک شب
داستان های فارسی
حکایت های پند آموز
حکایت های پند آموز قدیمی
حکایت های پند آموز کوتاه
حکایت های پندآموز برای کودکان
حكايت هاي پندآموز
دکلمه شعر
دکلمه های عاشقانه
دکلمه های ناب
دکلمه های غمگین
دکلمه اشعار مولانا
دکلمه غمگین
رمان عاشقانه
رمان صوتی
قصه های پند آموز
قصه های کوتاه
قصه های کودکانه
قصه های فارسی
قصه های فارسی جدید
قصه های کودکانه صوتی
قصه های کودکانه جدید
قصه های عاشقانه
قصه های عاشقانه واقعی
قصه های عاشقی
قصه های عاشقانه کوتاه
داستان هاي عاشقانه
afghan magazine
afghanistan magazine
افغان مگزین
افغانستان مگزین
حکایت های پند آموز
داستان های فارسی
داستان واقعی
قصه های پند آموز
قصه های کوتاه
قصه واقعی
منتظر نشر قسمت بعدی. لطفاً زود. نشر کنید
رامش جان نازنین خواهش است هر چی زود تر قسمت دوم را نشر کنیند .🙏🙏🙏😍😍😍🥰🥰🥰
درد جدای بیسار سخت است 😓😓😓
قسمت بعدی لطفآ
خدارا شکر که هردو یکدیگر را دوست دارند ریحانه و سجاد بسیار خوش استم .
سلام رامش عزیز داستان جالبی است منتظر قسمت دوم هستم جان سپاس..
لطفا قسمت دوم ره زودتر بانین
توبه کردیم خداجان دخترا همیشه مرد های زن دار را پیدا میکند. واقعین بد است بس کنید دخترا
سلام رامش جان نازنین شکر که آواز زیبای تانرا شنیدم و صحتمند استیند .🙏🙏🙏💝💝💝🌸🌸🌸
لطف نموده بخش دیگر را زود تر نشر کنید تشکر
از زبان خودش داستان را بخوانيد خيلي لذت دارد اي قسمي هيچ داستان واقعي معلوم نميشه
سلام خوب است
منطزر قسمت دوم
سلام خوب هستی رامش جان
مام میخوایم داستان خوده به نشر برسانم
سجاد سجاد سجاد بسیار خسته کننده بود.
thanks ramish lala for these beauful stories,but why you post this much late 🥺😕we really miss yoir voice and stories.♥️🥺🥰
Iam the first person because you said it 😂😂😂😂😂😂😂😂
اوه خدایا سجاد نامزد بود ؟ چقدر درد ناک بود این خبر .💔💔💔💔🥲🥲🥲🥲
😔🙄🙄
با عرض معذرت مثل سجاد نامرد هاي زياد و مثل ريحانه لوده هاي بسيار است
خدایا عروسی سجاد است ؟ چقدر غم انگیز بود این حالت به ریحانه جان اوفففف چقدر درد ناک و غم انگیز است این شب ها و روز ها .💔💔💔😭😭😭😭
❤😊😊😍😍👍👍👍
👍
کمنت پنجم
اولین بیننده
خيلي داستان خسته كن ايقدر ريحانه و سجاد گفتي كه توبه همو را از زبان خود نفر بخان تا اينكه اي قسمي بخواني
خوب چه کارش کنه نفر سوم فریستاده از دیگاه خود نویشته وتعریف کرده
@@salemgholami9212 ني اينها هم داستان ها را باز نويس ميكنند داستان هاي قبلي بشنو چقدر لذت ميبري اما اي داستان خيلي اذيت كرد مرا
@@Marojan1
شاید حق با شما باشد بهرحال حال کاریش نمیشه همین که نشر میکنه دمیش گرم 👍
@@salemgholami9212 ها من هم منتظر داستان هايش ميباشم اما خوب شايد بنظر خودش عالي باشد ولي شنونده را اي قسم اذيت ميكند
@@Marojan1
به خاطر این مسائل های کوچک خودت رااذیت نکن اگر بخاطر همچون مسائل خودت را اذیت کنی باز با بقیه نابسامانی های زندگی چکار میکنی بیخیال بابا
سلام درود بر همه
منتظر قسمت بعدی هستیم ببنیم عاقبت این دو جوان عاشق بل آخره به کما به پایان رسید...
همی قسمت اولش خو چندان چیزی نبود هیچ درست نفامیدم که ای داستان از نظر کدام شخص نوشته شده چون خیلی جاها ضمایر شخصی تبدیل میشد و همو لذت داستان میرفت. و فکر میکنم ای داستان خود دختر ریحانه نوشته اما بر مخاطب قسمی نشان میته که گویا نقل کننده داستان دوستش باشه ای ده زیاد جاهای داستان خود بخود معلوم بود. و دگه ایکه کاملا ای دختر با شخصیتش سرم بد خورد که "3" سال با یک مرد زن دار رابطه داره و ده آخر هم میگه نی حق شه بتی مه خودم زن استم خوش ندارم.. چی و چیکار. یک شخصیت بیمار سجاد بود که مثل ترسوها نه ده رابطه مانده میتانست نه رفته میتانست وازو بدتر که ای دختر گفت مه مغرور بودم همی غرور همی قسم دخترا باز ده اینطو جاها مالوم میشه که خوده دست پاک هرقسم آدم نکنن