با تشکر از ساختن ویدیوهای مفید و تلاش برای ارتقای آگاهی عمومی. نسبت به ارثی بودن کم رویی و پایین بودن اعتماد بنفس بعید می‌دونم که چنین ژنی وجود داشته باشد، به نظرم ما این آسیب را از محیط می‌آموزیم
سلام و عرض ادب وقتی تفکر ناامیدی و منفی نگری مثل کَنه به ذهن مون چسپیده باشه چی؟ مثلاً بخایم دورش کنیم جاش مثبت فکر کنیم ولی هرچه فاصله بگیریم اون خودشو نزدیک تر کنه !؟ بزارید یک مثال بزنم مثلاً من امروز میخوام برم بیرون میخوام رفتارم رو عوض کنم با اعتماد به نفس با مردم صحبت کنم ولی یکی دوتا بد رفتاری یا بی توجهی که ببینم همه اینا تخریب میشه و شاید تا روزها حسرت اینو بخورم که من شاید نمیتونم آدم با اعتماد به نفسی باشم به هر حال خیلی دمت گَرمه داداشی واقعا حرفای دِلو میزنی خیلی کمک میکنی به ما آدمایی که روحیه و امید شون کم شده من آدم با اعتماد به نفسی بودم ولی جریان از جایی بد شد که شش ماه پیش توی دعوا از برادر خانومم خوردم اون توی دلم عقده حقارت شد چهار ماه جوش اون موضوع رو زدم که چیشد که من ازین خوردم دیگه نه احترامی جاش دارم و عزتی اینا توی ذهنم بود همش بعد اونم تا اومدم اون قضیه رو فراموش کنم که اینجور شد که دل نازک شدم ترسو شدم بی اعتماد به نفس شدم خودشما خوب میدونید که وقتی اعتماد به نفس نباشه یا خیلی کم بشه کوچک ترین حرف رفتار یا حتی نگاه هم به آدم خیلی بر میخوره ذهنم یه جوری شده که همش منتظره که یکی بهم بد بگه یا بد رفتار کنه یا بد نگاه کنه وقتی این موضوع پیش اومد بعد ذهنم اولین چیزی که بهم میگه اینه که ببین بهت گفتم این اتفاق میوفته دیدی گفتم که مثلاً باهات بد صحبت میشه دیدی گفتم این اتفاق بد میوفته دیدی گفتم که طرف بهت بد نگاه می‌کنه بد صحبت می‌کنه دیدی گفتم اینجا حرف نزن که توی ذوقت میزنن بی حرف زدن سنگین تری کلاً اینطور میشه که حرفای ذهن اینجوری خستم می‌کنه خیلی از اوقات و باعث استرس ترس شدید دلهره میشه و بعضاً تا صبح نمی‌ذاره بخوابم بعدش حالم که تا این حد بد میشه فکر مرگ و مردن میاد میگه تو چند روز نخوابیدی جوش زدی مریضی فلان میگیری می‌میری هیچ خیری از دنیا ندیدی ازین حرفا باز دوباره احساس ناامیدی و ترس و دلهره میاد از خدا میخوام این چرخه لعنتی رو متوقف کنه و سر هیچکس نیاره البته وقتی که نماز مرتب میخونم حس و حالم بهتر میشه اینو خُدایی میگم به هرحال مُوفق باشی بابت برنامه خوبت ❤
راستی این جمله که گفتید دیگران را دست بالا میگیریم خودمون رو دست کم بارها برام پیش اومده خیلی اوقات سعی کردم که جوری باهاش صحبت کنم رفتار کنم که انگار باهم برابریم ولی دیدم خود طرف خودشو بالا میگیره بالاتر و دانسته تر می‌دونه و به حرفای من زیاد توجه نمیکنه اهمیت نمیده اونجا بود که دوباره اعتماد به نفسم شکسته شد و با خودم گفتم زیاد اَدای با اعتماد به نفس هارو در نیار حرفات خریدار نداره طرف زیر بار تو نمیره اون هنوزم خودشو سر می‌دونه و میخاد با رفتارش بگه تو چیزی نمیدونی . . . خلاصه که بارها اینجور افراد با اینجور موضوعات برام پیش اومده هی خاستم با اعتماد به نفس باشم هی شکسته شد اعتماد به نفسم متأسفانه خیلی از اوقات افراد چنان تحقیر آمیز یا بی توجه باهات صحبت میکنند که همونجا اعتماد به نفست می‌شکنه البته کسی که تازه میخاد خودشو با اعتماد به نفس کنه توی اینجور موارد خیلی خیلی آزرده است آیا برای اینم راه هست ؟؟ اگه باشه خوبه ممنون میشم❤
یه نکته خوبی هم که توی ویدیو اشاره کوچک داشتین این است کسی که اعتماد به نفس نداره در اصل ترس داره مثلاً خودم وقتی با کسی که دعوا کردم ازش خوردم یا کسی که بهم خیلی بد نگاه کرد خیره شد سرم رو پائین انداختم و چیزی نگفتم وقتی دوباره بخام باهاش روبرو بشم میترسم و مطمئناً وقتی که ترس باشه اعتماد به نفس نیست وقتی که اعتماد به نفس نباشه نمیتونی درست صحبت کنی حتی اگه از درون خیلی بارِت باشه هم موقع بیان کردن نمیتونی اونطوری که باید حرف بزنی ولی با سایر کسایی که نمیشناسی بهتر حرف میزنی . . .
مورد دیگه اینکه وقتی کسی که از یک نفر کتک خورده باشه توی دعوا و نتونه به اندازه خوردنش بزنه اونجا احساس حقارت ولش نمیکنه به آسونی مخصوصا اگه طرف مقابل فامیل باشه که همیشه توی مجالس های مختلف باهاش ممکنه روبرو بشی و دوم اینکه وقتی کسی خیلی بهت خیره نگاه کنه و تو سرت رو پایین بندازی بعد حقارت و ترس میاد سراغت بهت میگه خوب الان که سرت رو پایین انداختی ولی اون چشمم رو ازت بر نداشت دفعه بعد هم شیر تر میشه و تو همیشه پیش اوم سرت پایینه جرات دفاع از خودت رو نداری دیگه اگه حرف بزنی هم میزنی خورد و خمیرت می‌کنه ببخشید اُستاد عزیز خیلی متن هام طولانی شد ولی خواهشی که دارم اینه که اول متن هارو همش رو کامل بخونید دوم اینکه همین مشکلات رو خیلی ها دارن ولی از بیان کردنش خجالت میکشن مثلاً خجالت میکشن بگن من توی دعوا خوردم حالا به غرورم خیلی بدجور بر خورده طرفی که ازم حساب میبورد منو زده باشه حقارت در من نهفته شده یا اینکه بگه طرف بهم نگاه می‌کنه من دوست دارم بهش بگم چرا ذول زدی ولی میترسم دعوا نشه و ازون بدتر اینکه توی دعوا خورد و خمیر نشم که بیشتر آبروم بره شاید زورم نرسه اگه زورم نرسه که بدتره کتکم میخورم طرف دفعه های بعد منو ببینه شیر تر میشه و شاید بگه منو دیدی بهم احترام بزار وقتی هم که چیزی نمیگی میبینی احساس حقارت سراغت میاد میگه چرا جواب شو ندادی چرا چرا چرا بی عرضه فلان به امان
این مورد درد خیلی هاست لطفاً وقت کردین متن هارو با دقت بخونید بعد یک کلیپ بابت راهنمایی راه و روش براش بسازین تشکر و سپاس فراوان از شما واقعا خیلی ها این مشکلاتی که توی متن نوشتم رو دارند اما از بیان کردنش عاجز هستند با هیچکی در میان نمیزارن ولی در عوض خیلی خودخوری میکنند لطفاً یک کلیپ بابتش بساز عزیز می‌تونه خیلی خیلی مُفید واقع بشه سپاس فراوان خدا نگهدار
سلام، طاهاجان درباره موضوعی که گفتی حتما سعی کن که از لحاظ ذهنی حلش کنی تموم شه اگه نشد، پیش تراپیست برو که صددرصد حل بشه، پیشنهاد من به تو اینه که هم خودتو هم برادر خانم تو ببخش که آرامش پیدا کنی🌹
با تشکر از ساختن ویدیوهای مفید و تلاش برای ارتقای آگاهی عمومی.
نسبت به ارثی بودن کم رویی و پایین بودن اعتماد بنفس بعید می‌دونم که چنین ژنی وجود داشته باشد، به نظرم ما این آسیب را از محیط می‌آموزیم
ممنونم از لطفت!
بله محیط به شدت تاثیر میذاره تو کم رویی و خجالتی بودن!! اما ارث بی تاثیر نیست
کوتاه و مفید
ممنونم امیرجان🙏
وای ممنون لطفآ بیشتر در این باره ویدیو بسازید 🙏🏻
خوشحالم که مفید بوده🌹 چشم حتما🙏
زیادتم خجالتی نیستم یک کار می‌کنم اما میخواهم قدمی بر دارم از طرف شوهر یا مادر این حرف بر من گفته می‌شود تو خجالتی هستی تو هیچ کاری کرده نمیتانی 😢😢😢
آیا درنگرایی با خجالتی بودن قابل جمع است؟
ینی فردی علاوه بر درونگرایی ،کم رو هم هست
اره ممکنه ادم هم درونگرا باشه هم خجالتی
😂😂😂من درگیر این خجالت هستم
هممون به یه شکلی درگیر خجالت هستیم
سلام و عرض ادب وقتی تفکر ناامیدی و منفی نگری مثل کَنه به ذهن مون چسپیده باشه چی؟ مثلاً بخایم دورش کنیم جاش مثبت فکر کنیم ولی هرچه فاصله بگیریم اون خودشو نزدیک تر کنه !؟ بزارید یک مثال بزنم مثلاً من امروز میخوام برم بیرون میخوام رفتارم رو عوض کنم با اعتماد به نفس با مردم صحبت کنم ولی یکی دوتا بد رفتاری یا بی توجهی که ببینم همه اینا تخریب میشه و شاید تا روزها حسرت اینو بخورم که من شاید نمیتونم آدم با اعتماد به نفسی باشم
به هر حال خیلی دمت گَرمه داداشی واقعا حرفای دِلو میزنی خیلی کمک میکنی به ما آدمایی که روحیه و امید شون کم شده
من آدم با اعتماد به نفسی بودم ولی جریان از جایی بد شد که شش ماه پیش توی دعوا از برادر خانومم خوردم اون توی دلم عقده حقارت شد چهار ماه جوش اون موضوع رو زدم که چیشد که من ازین خوردم دیگه نه احترامی جاش دارم و عزتی اینا توی ذهنم بود همش بعد اونم تا اومدم اون قضیه رو فراموش کنم که اینجور شد که دل نازک شدم ترسو شدم بی اعتماد به نفس شدم خودشما خوب میدونید که وقتی اعتماد به نفس نباشه یا خیلی کم بشه کوچک ترین حرف رفتار یا حتی نگاه هم به آدم خیلی بر میخوره ذهنم یه جوری شده که همش منتظره که یکی بهم بد بگه یا بد رفتار کنه یا بد نگاه کنه وقتی این موضوع پیش اومد بعد ذهنم اولین چیزی که بهم میگه اینه که ببین بهت گفتم این اتفاق میوفته دیدی گفتم که مثلاً باهات بد صحبت میشه دیدی گفتم این اتفاق بد میوفته دیدی گفتم که طرف بهت بد نگاه می‌کنه بد صحبت می‌کنه دیدی گفتم اینجا حرف نزن که توی ذوقت میزنن بی حرف زدن سنگین تری کلاً اینطور میشه که حرفای ذهن اینجوری خستم می‌کنه خیلی از اوقات و باعث استرس ترس شدید دلهره میشه و بعضاً تا صبح نمی‌ذاره بخوابم بعدش حالم که تا این حد بد میشه فکر مرگ و مردن میاد میگه تو چند روز نخوابیدی جوش زدی مریضی فلان میگیری می‌میری هیچ خیری از دنیا ندیدی ازین حرفا باز دوباره احساس ناامیدی و ترس و دلهره میاد از خدا میخوام این چرخه لعنتی رو متوقف کنه و سر هیچکس نیاره البته وقتی که نماز مرتب میخونم حس و حالم بهتر میشه اینو خُدایی میگم به هرحال مُوفق باشی بابت برنامه خوبت ❤
راستی این جمله که گفتید دیگران را دست بالا میگیریم خودمون رو دست کم بارها برام پیش اومده خیلی اوقات سعی کردم که جوری باهاش صحبت کنم رفتار کنم که انگار باهم برابریم ولی دیدم خود طرف خودشو بالا میگیره بالاتر و دانسته تر می‌دونه و به حرفای من زیاد توجه نمیکنه اهمیت نمیده اونجا بود که دوباره اعتماد به نفسم شکسته شد و با خودم گفتم زیاد اَدای با اعتماد به نفس هارو در نیار حرفات خریدار نداره طرف زیر بار تو نمیره اون هنوزم خودشو سر می‌دونه و میخاد با رفتارش بگه تو چیزی نمیدونی . . . خلاصه که بارها اینجور افراد با اینجور موضوعات برام پیش اومده هی خاستم با اعتماد به نفس باشم هی شکسته شد اعتماد به نفسم متأسفانه خیلی از اوقات افراد چنان تحقیر آمیز یا بی توجه باهات صحبت میکنند که همونجا اعتماد به نفست می‌شکنه البته کسی که تازه میخاد خودشو با اعتماد به نفس کنه توی اینجور موارد خیلی خیلی آزرده است آیا برای اینم راه هست ؟؟ اگه باشه خوبه ممنون میشم❤
یه نکته خوبی هم که توی ویدیو اشاره کوچک داشتین این است کسی که اعتماد به نفس نداره در اصل ترس داره مثلاً خودم وقتی با کسی که دعوا کردم ازش خوردم یا کسی که بهم خیلی بد نگاه کرد خیره شد سرم رو پائین انداختم و چیزی نگفتم وقتی دوباره بخام باهاش روبرو بشم میترسم و مطمئناً وقتی که ترس باشه اعتماد به نفس نیست وقتی که اعتماد به نفس نباشه نمیتونی درست صحبت کنی حتی اگه از درون خیلی بارِت باشه هم موقع بیان کردن نمیتونی اونطوری که باید حرف بزنی ولی با سایر کسایی که نمیشناسی بهتر حرف میزنی . . .
مورد دیگه اینکه وقتی کسی که از یک نفر کتک خورده باشه توی دعوا و نتونه به اندازه خوردنش بزنه اونجا احساس حقارت ولش نمیکنه به آسونی مخصوصا اگه طرف مقابل فامیل باشه که همیشه توی مجالس های مختلف باهاش ممکنه روبرو بشی
و دوم اینکه وقتی کسی خیلی بهت خیره نگاه کنه و تو سرت رو پایین بندازی بعد حقارت و ترس میاد سراغت بهت میگه خوب الان که سرت رو پایین انداختی ولی اون چشمم رو ازت بر نداشت دفعه بعد هم شیر تر میشه و تو همیشه پیش اوم سرت پایینه جرات دفاع از خودت رو نداری دیگه اگه حرف بزنی هم میزنی خورد و خمیرت می‌کنه
ببخشید اُستاد عزیز خیلی متن هام طولانی شد ولی خواهشی که دارم اینه که اول متن هارو همش رو کامل بخونید دوم اینکه همین مشکلات رو خیلی ها دارن ولی از بیان کردنش خجالت میکشن مثلاً خجالت میکشن بگن من توی دعوا خوردم حالا به غرورم خیلی بدجور بر خورده طرفی که ازم حساب میبورد منو زده باشه حقارت در من نهفته شده یا اینکه بگه طرف بهم نگاه می‌کنه من دوست دارم بهش بگم چرا ذول زدی ولی میترسم دعوا نشه و ازون بدتر اینکه توی دعوا خورد و خمیر نشم که بیشتر آبروم بره شاید زورم نرسه اگه زورم نرسه که بدتره کتکم میخورم طرف دفعه های بعد منو ببینه شیر تر میشه و شاید بگه منو دیدی بهم احترام بزار وقتی هم که چیزی نمیگی میبینی احساس حقارت سراغت میاد میگه چرا جواب شو ندادی چرا چرا چرا بی عرضه فلان به امان
این مورد درد خیلی هاست لطفاً وقت کردین متن هارو با دقت بخونید بعد یک کلیپ بابت راهنمایی راه و روش براش بسازین تشکر و سپاس فراوان از شما واقعا خیلی ها این مشکلاتی که توی متن نوشتم رو دارند اما از بیان کردنش عاجز هستند با هیچکی در میان نمیزارن ولی در عوض خیلی خودخوری میکنند
لطفاً یک کلیپ بابتش بساز عزیز می‌تونه خیلی خیلی مُفید واقع بشه سپاس فراوان
خدا نگهدار
سلام، طاهاجان درباره موضوعی که گفتی حتما سعی کن که از لحاظ ذهنی حلش کنی تموم شه اگه نشد، پیش تراپیست برو که صددرصد حل بشه، پیشنهاد من به تو اینه که هم خودتو هم برادر خانم تو ببخش که آرامش پیدا کنی🌹