واااای این داستانه منه موقع خروجم 🥺 فقط انار نداشتم و سوعد نمیرفتم 🥺یه قلم تراش همراهم بود که ۱۵ سال پیش ۳۰۰ هزار تومن خریده بودم . گفتن این چاقوعه گفتم من خطاطم این قلم تراشه . از من اصرار از اونا انکار آخر بیخیال قلم تراشم شدم و اومدم 😭 خدا لعنتشون کنه که ماهارو فراری دادن داغ دلم تازه شد با این کتاب 🥺🥺🥺
طرف مادرش از کرج میخواد بیاد خونه ش آریاشهر حاضر نیست بیاد دنبالش😂😂😂😂 انتظارات عجیبی داری. یا پسر و برادر و پسر خاله و عمو و مادربزرگ و ... نداری یا خیلی کارشون درسته👍👍
تو رو خدا اول داستان خواندن یاد بگیرید بعد داستانی را که نویسنده سالها برای نوشتن آن زحمت کشیده اینطور ساده خراب نکنید.به خدا بیشتر از ۲ دفیقه نمیشه گوش داد.
این کامنت مصداق بارز غر زدن است. گویی خواندن یک نفر وادار کردن باقی به شنیدن، جای اینترنت را محدود کردن یا مانع خوانش دیگران باشد. الحق که بعضی جز اعتراض هیچ کارایی دیگری ندارند.
مردم ایران مردمان عجیبی هستند یک داستان رو که یکی از نویسندگان برجسته معاصر ایرانی نوشته را دو قسمت کرده اند قسمت اول را ۱۵ هزار نفر گوش داده است و قیمت دوم را ببینی فقط ۵ هزار نفر!!! یعنی ۱۰ هزار نفر از این افراد که گوش داده اند( با اغماض از اینکه برخی ممکن است در میانه داستان رها کنند ) احتمالن متوجه ناتمام بودن این داستان نشده اند. ای کاش گوش دادن و دیدن و بوییدن و لمس کردن چشیدن را بهتر آموزش می دادند. بنظر من بنیاد تفاوت ملت‌ها در همین ناتوانی برخی در بکار بردن حواس و توانایی بیشتر دیکر مردمان است. اما افسوس
با دورود فراوان٬ بسیار سپاس از این امکان که برای ما (که خارج از کشور هستیم و دسترسی به کتاب نداریم) بوجود آوردید .
تا وقتی پدر و مادر ها زنده هستن قدر آنها را نمی دانیم که چه فدا کار وزحمت کش هستن دست همه آنها را می بوسم 😘🌹🥀
ممنون از نارسیس عزیز عالی بود.
عالی
از رمانهای اسماعیل فصیح..و منوچهر مطعیی...بخوانید...از ترجمه های ذبیح الله منصوری... لطفن...باز خوانی کنید
واااای این داستانه منه موقع خروجم 🥺 فقط انار نداشتم و سوعد نمیرفتم 🥺یه قلم تراش همراهم بود که ۱۵ سال پیش ۳۰۰ هزار تومن خریده بودم . گفتن این چاقوعه گفتم من خطاطم این قلم تراشه . از من اصرار از اونا انکار آخر بیخیال قلم تراشم شدم و اومدم 😭 خدا لعنتشون کنه که ماهارو فراری دادن
داغ دلم تازه شد با این کتاب 🥺🥺🥺
کاش معمولی میخواندید و ادای افراد را در نمی آوردید و اون صداها و موسیقی واقعن روی اعصاب بود
Tashkoore ferawan az khedmate tan.
Lizat bordom ba gosh daden ba in Dastane kotha, dar Qatare Stockholm.... sepass
پسراش ميمردن بيان دنبالش
طرف مادرش از کرج میخواد بیاد خونه ش آریاشهر حاضر نیست بیاد دنبالش😂😂😂😂 انتظارات عجیبی داری. یا پسر و برادر و پسر خاله و عمو و مادربزرگ و ... نداری یا خیلی کارشون درسته👍👍
تو رو خدا اول داستان خواندن یاد بگیرید بعد داستانی را که نویسنده سالها برای نوشتن آن زحمت کشیده اینطور ساده خراب نکنید.به خدا بیشتر از ۲ دفیقه نمیشه گوش داد.
این کامنت مصداق بارز غر زدن است. گویی خواندن یک نفر وادار کردن باقی به شنیدن، جای اینترنت را محدود کردن یا مانع خوانش دیگران باشد. الحق که بعضی جز اعتراض هیچ کارایی دیگری ندارند.
رو خوانی کتاب خیلی بد
مردم ایران مردمان عجیبی هستند یک داستان رو که یکی از نویسندگان برجسته معاصر ایرانی نوشته را دو قسمت کرده اند قسمت اول را ۱۵ هزار نفر گوش داده است و قیمت دوم را ببینی فقط ۵ هزار نفر!!! یعنی ۱۰ هزار نفر از این افراد که گوش داده اند( با اغماض از اینکه برخی ممکن است در میانه داستان رها کنند ) احتمالن متوجه ناتمام بودن این داستان نشده اند.
ای کاش گوش دادن و دیدن و بوییدن و لمس کردن چشیدن را بهتر آموزش می دادند. بنظر من بنیاد تفاوت ملت‌ها در همین ناتوانی برخی در بکار بردن حواس و توانایی بیشتر دیکر مردمان است. اما افسوس
خانم گوینده چقدر بیحال کتاب را میخوانی
بیحال نمیخوونه نباید کتابی بخوونه بایدمحاوره ای بخوونه
چه داستان مسخره و مزخرفی بود، فقط وقتم تلف شد.