آقا دکتر صدریا عزیز بزرگوار جانم روشن شد ، مشعوف شدم ، لذت جان بردم ... کلام ، دغدغه ، صداقت و عشق شما را با پوست و گوشت و جان و قلبم دریافتم ... در اغلب موارد بسیار دیدگاه و اندیشه شما رو در جریان روزمره زندگی تجربه کردم ، قطعا همه ما تجربه اش کردیم شاید به جهت مشغله های روزمره و غرق شد در پوچی متوجه آنها نشده باشیم ... هر چند در مواردی خارج از معماری با شما تفاوت دیدگاه دارم البته میتواند ناشی از سوتفاهم من باشد ، اما به عنوان کسی ک۶ در سن ۴۶ سالگی نه از سر دغدغه مدرک یا شغل یا تامین اقتصاد ، بلکه به عنوان یک دردمند هویت فردی ، انسانی ، شهری ، و معرفتی تصمیم گرفتم به تحصیل معماری بپردازم ، آرزمندم و می کوشم تا حقایقی که در کلام شما بیان شده یا نهفته بود را درک کنم و بشناسم و به دیگران هم بشناسم ... از شما ، کلامتون و همه تلاشهاتون سپاسگزارم ...
ازکانادا. سلام و درود به پروفسور گرانقدر صدریا. و همه شرکت. کنندگان عالی بود من بهشون بعنوان یک ایرانی افتخار می‌کنم. عالی. مرسی❤️💕💚🩵❤️💕🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷💕❤️❤️💕💕💕🇮🇷🇮🇷🇮🇷💕❤️
باری دیگر استادمجتبا صدریا روشنگر و پویا سخن گفتند. حقایق جو زیستی متفاوت از درو۶ پرستی آیت بنابر این قیاس ارزش های اصولی سوای روستایی اصیل گفتمان های پیش یا پس رفت مدرنیزاسیون و توسعه را پیش میکشد. امیدوارم استاد سخن رانی های بر محور مدرنیزاسیون اجتماعی نگرشی و دلایل شکست متوالی ایرانیان معاصر را بازگو کنند.
Bon discours de Mr. Sadria, malgré les simplifications et quelques clichés, qui sont propres, cela va sans dire, de notre culture commune. C'est dommage que Mr. Sadria s'emprisonne parfois dans des jeux de mots inutiles et des slogans trop simplistes, au lieu de parler des choses de la vie de manière plus nuancée ! On s'attendrait, légitimement, à ce que son expérience de vie et d'études à l'étranger lui donne une vision un peu plus profonde des sujets qu'il aborde du haut de ses titres, mais hélas, ce n'est pas le cas. Ce discours me plonge ce soir dans une mélancolie qui traduit ce malaise que je ressens souvent en parlant avec un certain nombre de mes compatriotes, ayant obtenu des diplômes en Europe ou en Amérique du Nord, je dis bien, ayant obtenu "des diplômes", et non pas tellement du savoir. Quand on fait bien attention à ce que dit Mr. Sadria, à l'exception de quelques phrases sensées, le reste n'est que vanité et orgueil...
اصل در شهرسازی ایجاد رفاه وراحتی برای شهروندان است اگر قرار باشد خیابانها دو متر باشند پس رفت وآمد مردم باید چگونه باشد؟ اصالت با مردم است نه کوچه ها وساختمانها ی قدیمی ،این آقا ۴۸ ساد فرانسه بوده ۳ تا دکترا داره و۳۵ سال مثلا تدریس کرده دلش به حال گوچه های تنگ می سوزه اما برای مردمی که از آن کوچه ها به سختی عبور می کنند دلش نمی سوزد،اسمش استاد دانشگاه است اما ادبیات چاله میدانی دارد،این آقا از آن قماش آدمها است که دلش برای خانه های مخروبه تنگ میشه، ومیخوادمردم در خانه خرابه ها زندگی کنند ودر وقت زلزله همه زیر سقفها ی خراب دفن بشوند
سلام متاسفم براخودمون که یک دانشمندبزرگ باکوله باری از علم وتجربه براسخنرانی دعوت شده ولی ازاول صحبت کردن تا شایدآخربرنامه همش سروصدای صندلی ها وغيره باعث شده که هم حواسها پرت میشه هم شنونده نمیتونه گوش بده.همه کارهامون همینطوری بدون برنامه وبی نظمی هست که به اینجارسیدیم.
این آقای به اصطلاح پرفسور میگه خانه روستائی باید کوچک باشه چرا باید کوچک باشه؟رفاه وراحتی باید برای شهری وروستائی یکسان باشه این آقا آموزش درست نداشته ودر این جلسه فقط حرفهای کوچه بازاری زد وعلم وآموزش به مخاطبان نداد بلکه وقت آنها را تلف کرد
من نه دانشگاه رفتم نه درس خوندم فقط موتوجه شدم این بزرگ مرد داره بادیوار حرف میزنه
واقعا خجالت آوره اين نوع تداركات و برگزاري سخنراني يا جلسه.
آقا دکتر صدریا
عزیز بزرگوار
جانم روشن شد ، مشعوف شدم ، لذت جان بردم ...
کلام ، دغدغه ، صداقت و عشق شما را با پوست و گوشت و جان و قلبم دریافتم ...
در اغلب موارد بسیار دیدگاه و اندیشه شما رو در جریان روزمره زندگی تجربه کردم ، قطعا همه ما تجربه اش کردیم شاید به جهت مشغله های روزمره و غرق شد در پوچی متوجه آنها نشده باشیم ...
هر چند در مواردی خارج از معماری با شما تفاوت دیدگاه دارم البته میتواند ناشی از سوتفاهم من باشد ، اما به عنوان کسی ک۶ در سن ۴۶ سالگی نه از سر دغدغه مدرک یا شغل یا تامین اقتصاد ، بلکه به عنوان یک دردمند هویت فردی ، انسانی ، شهری ، و معرفتی تصمیم گرفتم به تحصیل معماری بپردازم ، آرزمندم و می کوشم تا حقایقی که در کلام شما بیان شده یا نهفته بود را درک کنم و بشناسم و به دیگران هم بشناسم ...
از شما ، کلامتون و همه تلاشهاتون سپاسگزارم ...
ازکانادا. سلام و درود به پروفسور گرانقدر صدریا. و همه شرکت. کنندگان عالی بود من بهشون بعنوان یک ایرانی افتخار می‌کنم. عالی. مرسی❤️💕💚🩵❤️💕🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷💕❤️❤️💕💕💕🇮🇷🇮🇷🇮🇷💕❤️
سپاس از نظر شما 🍀
۳۰ ساله منتظر شنیدن همچین حرفهایی از معماران و شهرسازان هستم. البته باید بگم این نهضت در اروپایی از ۴۰ سال پیس آغاز شد.
باری دیگر استادمجتبا صدریا روشنگر و پویا سخن گفتند. حقایق جو زیستی متفاوت از درو۶ پرستی آیت بنابر این قیاس ارزش های اصولی سوای روستایی اصیل گفتمان های پیش یا پس رفت مدرنیزاسیون و توسعه را پیش میکشد.
امیدوارم استاد سخن رانی های بر محور مدرنیزاسیون اجتماعی نگرشی و دلایل شکست متوالی ایرانیان معاصر را بازگو کنند.
بزرگوار❤️😍💐💫
🎉🎉
عالییییییییییییییی بود
Bon discours de Mr. Sadria, malgré les simplifications et quelques clichés, qui sont propres, cela va sans dire, de notre culture commune. C'est dommage que Mr. Sadria s'emprisonne parfois dans des jeux de mots inutiles et des slogans trop simplistes, au lieu de parler des choses de la vie de manière plus nuancée ! On s'attendrait, légitimement, à ce que son expérience de vie et d'études à l'étranger lui donne une vision un peu plus profonde des sujets qu'il aborde du haut de ses titres, mais hélas, ce n'est pas le cas. Ce discours me plonge ce soir dans une mélancolie qui traduit ce malaise que je ressens souvent en parlant avec un certain nombre de mes compatriotes, ayant obtenu des diplômes en Europe ou en Amérique du Nord, je dis bien, ayant obtenu "des diplômes", et non pas tellement du savoir. Quand on fait bien attention à ce que dit Mr. Sadria, à l'exception de quelques phrases sensées, le reste n'est que vanité et orgueil...
🎉🎉
زیبا بود ❤ ولی تصویر برای دقایق آخر گیر میکنه
سپاس از نظر شما
دقایق پایانی فیلم‌برداری با مشکل فنی مواجه شده بود، پوزش 🍀
اصل در شهرسازی ایجاد رفاه وراحتی برای شهروندان است اگر قرار باشد خیابانها دو متر باشند پس رفت وآمد مردم باید چگونه باشد؟ اصالت با مردم است نه کوچه ها وساختمانها ی قدیمی ،این آقا ۴۸ ساد فرانسه بوده ۳ تا دکترا داره و۳۵ سال مثلا تدریس کرده دلش به حال گوچه های تنگ می سوزه اما برای مردمی که از آن کوچه ها به سختی عبور می کنند دلش نمی سوزد،اسمش استاد دانشگاه است اما ادبیات چاله میدانی دارد،این آقا از آن قماش آدمها است که دلش برای خانه های مخروبه تنگ میشه، ومیخوادمردم در خانه خرابه ها زندگی کنند ودر وقت زلزله همه زیر سقفها ی خراب دفن بشوند
سلام متاسفم براخودمون که یک دانشمندبزرگ باکوله باری از علم وتجربه براسخنرانی دعوت شده ولی ازاول صحبت کردن تا شایدآخربرنامه همش سروصدای صندلی ها وغيره باعث شده که هم حواسها پرت میشه هم شنونده نمیتونه گوش بده.همه کارهامون همینطوری بدون برنامه وبی نظمی هست که به اینجارسیدیم.
دانشگاهتون یه سالن یا آمفی تئاتر درست درمون نداره ؟میکروفون چطور؟
برای فضای خودمانی و گفتگو محور تصمیم بر این شد این جلسه در یکی از آتلیه‌ها برگزار بشه. میکروفون هم روی میز هست و با تصویر سینک شده
از هرزه پوشی معلومه دانشگاه آزاد از اخلاق و... هست!
این آقای به اصطلاح پرفسور میگه خانه روستائی باید کوچک باشه چرا باید کوچک باشه؟رفاه وراحتی باید برای شهری وروستائی یکسان باشه این آقا آموزش درست نداشته ودر این جلسه فقط حرفهای کوچه بازاری زد وعلم وآموزش به مخاطبان نداد بلکه وقت آنها را تلف کرد
حقیقتنا دلم. براتون سوخت از این عقب افتاد گی
🎉🎉
🎉🎉
🎉🎉
🎉🎉
🎉🎉