سلام رامش برادر همیشه خوش باشی همرای فامیل تان یکی از علاقمندان سر سخت برنامه های تان هستم همیشه منتظر داستان های تان میباشم که چی وقت داستان نشر میکنن .😊
سلام به شما رامش جان و به شنونده های عزیز ! من مخالف تصمیم تان نیستم از اینکه تا داستان های ادبی پخش کنید نظر نیک است . ولی ، اگر متوجه شده باشید آن داستانهایکه به زبان عامیانه تر برایتان ارسال میشه و شما هم به نشر میرسانین جالب تر و جذاب تر است چون با جزیات کامل مینویسن . نظر بنده است . موفق باشید.
تشکر رامش جان من داستان را دوست دارم بخاطری صدای رامش جان رامش جان همان داستان عشق آتشین مهلوم نشد که با کردن چی کار ها باهم عروسی کردن یا بچه رفت که رفت❤
بیسار داستان غمگین بود بر یک دختر بیسار سخت است که روهای خود را قربانی کند و بیدونی پرسان از دختر اورا به عروسی میکند حالی ان پدر که این کار یا دختر خود کند چی خواهید کرد زمان که دختر خود را از دست بدهند 😞😞😞
واقعا عالی نوشتی افرین به نویسنده اش و تشکر از لالا رامش❤
سلام رامش جان نازنین شکر جور و صحتمند استیند .🙏♥️😍
ای چیقه غمگین بود افففف خداوند ایتو پدر ها را حدایت کند لالا 🤲😣😣😣
تشکر لالا رامش
خیر بیبینی لالا جان
رامش جان تصمیم بسیار عالی گرفتید که از این بعد داستان های ادبی را هم نشر میکنید، تشکر!
چقدر درد ناگ😢😢😢😢
بسیار عالی نوشته شده
اما راناحت کننده است که واقعیت جامعه ما است
لالا رامش بسیار کار خوب میکنی برای جوانان نسل ما ❤
رامش جان ای رقم داستان خوان هیچ دل چسب نیست همو رقم مثله سابق بخوانن بهتره
😢😢😢😢😢
به به واقعا استعداد دختران و پسران جوان ما قابل قدر است .👌🥰😍🧿🇦🇫
سلام رامش برادر همیشه خوش باشی همرای فامیل تان
یکی از علاقمندان سر سخت برنامه های تان هستم همیشه منتظر داستان های تان میباشم که چی وقت داستان نشر میکنن .😊
😭
صدای تان رسا باد لالا رامش جان 🥰
اوففف تماما واقعیت های جامعه ما است . اما افسوس دختران ما چیزی کرده نمی توانند واز خود دفاع کرده نمی توانند .💔😭🥲🤲
😭😭😭😭
بلی بسیاری دختران جوان ما بدین منوال زندگی کرده اند و بلاخره دفن خاک شده اند . اما کجاست گوش شنوا . واقعا دردناک و غم انگیز است .😭😭😭
«هرگز گمان نمیکردم که آدمیزاد
ممکن است از انگشتانش (حلقه ازدواج)هم به دار آویخته شود.🌱
سلام پدر آرمیتا جان فکر کنم ریزش کردین انشاالله زودتر خوب شوید
نی تازه از خواب بیدار شده بودم.
❤❤❤❤❤
سوم شدم ❤❤❤❤
ای دگه چی رقم آخرش زنده ماند دختر یا مرد
دلم خو تکه تکه شد برش😢
چی گونه برای شما ارسال کنم داستان خودم را
سلام به شما رامش جان و به شنونده های عزیز !
من مخالف تصمیم تان نیستم از اینکه تا داستان های ادبی پخش کنید نظر نیک است . ولی ، اگر متوجه شده باشید آن داستانهایکه به زبان عامیانه تر برایتان ارسال میشه و شما هم به نشر میرسانین جالب تر و جذاب تر است چون با جزیات کامل مینویسن .
نظر بنده است . موفق باشید.
❤❤❤
اول شدم
😂 من پس ماندم
ههههههههه
😂😂
تشکر رامش جان من داستان را دوست دارم بخاطری صدای رامش جان رامش جان همان داستان عشق آتشین مهلوم نشد که با کردن چی کار ها باهم عروسی کردن یا بچه رفت که رفت❤
لالا رآمش چگونه داستان خود را برای تان بنوسیم و بفرستم؟؟؟
از طریق فیسبوک افغان مگزین ، اینستاگرام و یا هم ایمیل افغان مگزین میتوانید بفرستید 😊
چیقسم میشه؟؟
خوب داستان است اما نوسينده زياد افسون افسون كرده
❤️🩹❤️🩹
سلام داستان زندگیمون رو چطور براتون بفرستیم؟
از طریق فیسبوک افغان مگزین ، اینستاگرام و یا هم ایمیل افغان مگزین میتوانید بفرستید 😊
دقیقن خودم هم سوال کردم ؟
بیسار داستان غمگین بود
بر یک دختر بیسار سخت است که روهای خود را قربانی کند و بیدونی پرسان از دختر اورا به عروسی میکند حالی ان پدر که این کار یا دختر خود کند چی خواهید کرد زمان که دختر خود را از دست بدهند 😞😞😞
داستان ها ره باید به خود اینستاگرام افغانستان مگزین بفرستیم
میشه کی برم بگوین دختر به چی است خی