پشت صحنه گزارش؛ علیرضا دبیر، چفیه بر گردن کنار ورزشکار فلسطینی؛ علی ابو رومایلا کیست؟

Sdílet
Vložit
  • čas přidán 16. 05. 2024
  • «علی‌رضا دبیر»، در سفری به استانبول که توام با ناکامی و عدم موفقیت برای کشتی آزاد ایران در انتخابی المپیک پاریس بود، کنار یک ورزشکار فلسطینی ایستاد، با چفیه‌ای به دور گردن و لبخندی پیروزمندانه عکس یادگاری گرفت و در رسانه‌های ایران منتشر کرد.
    رسانه‌های حکومتی ازجمله «ورزش سه»، این ورزشکار را «علی ابو رومایلا»، کشتی‌گیر دسته ۵۷ کیلوگرم فلسطینی معرفی کرده‌ و نوشته‌اند: «این کشتی‌گیر به نمایندگی از مردم و ورزشکاران فلسطین از مواضع فدراسیون کشتی و کمک‌های آن به کشتی این کشور و همچنین مواضع جمهوری اسلامی ایران در دفاع از مردم مظلوم و بی‌دفاع فلسطین، قدردانی کرد.»
    پیام یونس‌پور٬ نویسنده گزارش «علیرضا دبیر، چفیه بر گردن کنار ورزشکار فلسطینی؛ علی ابو رومایلا کیست؟» با حضور در برنامه «پشت صحنه خبر با لیدا ایاز» گفت:علیرضا دبیر از عکس گرفتن با چفیه فلسطین کنار شخصیتی که قرار است به عنوان یک کشتی گیر فلسطینی معرفی شود٬ به دنبال بودجه بیشتر برای خود و شاید هم کمی برای فدراسیون کشتی است. امکانات بیشتری که می‌تواند از محمدباقر قالیباف بگیرد و یا امکاناتی برای تیم رسانه‌ای خودش در ایران یا خارج از کشور و حتی برای دوستانش در آمریکا مهیا کند.
    برای مطالعه متن کامل این گزارش می‌توانید به لینک زیر مراجعه کنید:
    iranwire.com/fa/features/129074
    #علیرضا_دبیر #کشتی_گیر_فلسطینی #ورزش_فلسطین

Komentáře • 4

  • @kevinchegini1468
    @kevinchegini1468 Před 28 dny

    In dadash bayad koon sefid va tanghi dashte bashad choon hich chiz majani nisst va AbuAli ba koonesh pardakht mikoneh va Dabir ham koon kon asst mesl kheyliha

  • @KavehMohamaddi
    @KavehMohamaddi Před měsícem

    ‏‪1:15
    البته من در روایات شنیدم گویا برادر حاتم طائی پس از مرگش میخواسته رهرو راهس باشه و مثل اون فقرا رو اطعام کنه و به عبارتی حاتم بخشی کنه.
    گویا روزی در همون ایام خانم سالخورده‌ای که جهره‌اش و پوشانده بوده برای مرتبه دوم تقاضای غذا میکنه بعد ایستادن در صف و رعایت قوانین؛ طلب غذا که میکنه، برادره نمیده و میگه؛ من چادرت حالا لباست روبنده‌ات تو خاطرم هست که همین مقدار زمان قبلم اومدی و ظرفتو من پر کردم.
    همونجا خانم سالخورده روبنده رو کنار میزنه و میگه من مادرتم. من بارها و بارها با یک لباس مبدل در یک وعده از حاتم طلب غذا میکردم و اون بدون اینکه سرشو بالا بیاره و من و دیگران و ببینه ظروف و پر میکرد.
    جمع کن بند و بساطتو؛ نمیخواد "حاتم بخشی کنی".
    در روایات هست این واژه‌ی سه سیلابی مزبور از همان زمان وارد فرهنگ عرب و بعده ها ما شده گویا.