مطالعه آنلاین کتاب انسان عاقل، مرجع زدودن خرافات و جهل از اندیشه docs.google.com/viewer?url=ht... www.aqeedeh.com/view/book/985.... استاد محمد صالح پردل Mohammad Saleh Pordel
خدایا ترا دوست دارم، وازتو بخشش میخواهم. که من وقتی صحبت های خوب وپرازاارزش. این استادی مهربان خوب وخوش صحبت را میشنوم صدها بار توبه میگویم وبه تو در هر برنامه آن من بشما نزدیک تر میشوم. خداوند مهربان رحمان وعزیزم این استناد وشیخ پر صحبت خوب را با خانواده اش همراهانش در لطف خود ورحمت خودت داشته باشید 🌹🌷🌸امین یاربلعالمین 🌸🌹🌷🌸🌹🌷
ای کاش چی می شد افغانستان امروز جنگ نمی بود آقای شیخ محمد صالح پردل به افغانستان میآمد وماراهم نصیحت میکرد ومابیدار میشدیم ازخواب غفلت تشکر از شما و رییس انجمن علمی شما ماراازدعای خیر خود فراموش نکنید💗💗💗💗💗
برخداتوکل کن .من خودم این دوران روگذراندم وفقط به خدا توکل کردم ونا امید نشدم والحمدلله خدا تمام مشکلات رابرداشت وبعداز ان قدر راحتی رادانستم وخودم را در کارهایی که تخصص من نبود گیر ننداختم والان باقناعت دارم بازن وبچه ام زندگی میکنم
جزاك الله كل الخير كثيرا في دنيا والآخر بارك الله فيكم تقبل الله منا ومنكم صالح الأعمال الحمدلله على نعمة الاسلام والمسلمين والمجاهدين في كل مكان اللهم آمين يارب العالمين والصلاة والسلام على سيدنا محمد صلى الله عليه وسلم
خداوند از شما راضی باشه واقعا مردمانی خوشبختی اند که شما رو دارند خداوند امثال تونو زیاد کند میشه شماره تماس شیخ صاحب رو کسی به من لطف کند ممنون میخواهم صداشونو بشنوم وواز نزدیگ خدا بخواهد ملاقات کنم ایشون رو برادر شما محمد نجیب از مکه مکرمه
ارزش ده بار مطالعه را دارد ۔ #مرگ_من خواب بودم نیمه شب در بسترم سایه ای افتاد ناگه بر سرم خواب بر چشمم هنوز تحمیل بود سر بلند کردم که عزرائیل بود رنگ از رخسار گلگونم پرید آب پیشانی به دامانم چکید دست و پایم سست، تن خیس از عرق خِس خسی در سینه، جانم بی رمق التماسش کردم و گفتم: امان گفت: امر است از خدای آسمان زندگانی بر سرت پایان گرفت از تو باید این دقیقه جان گرفت گفتمش: مال و منالم مال تو تا رها یابم من از چنگال تو گفت: نه، هنگامه ی هجران توست آنچه داری سهم فرزندان توست سالها از عمر خود دادی هدر از گناهان کاش میکردی حذر آن همه فرصت چه کردی تا کنون حال فرصت از کفَت آمد برون کن وداع با خانمان و زندگی رَو به عُقبی با چنین شرمندگی گفتم أشهد، جان من تسلیم شد روح من دست ملَک تقدیم شد سخت جانم را برون آورد مَلَک نالهام افتاد در گوش فلک لاشه ای دیدم زمن در بستر است چشمهایش بسته و گوشش کر است صبح شد دیدم عیال و خانمان آمدند بر بسترم گریه کنان دخترم می زد به صورت: کای پدر زود بستی از میان بار سفر آن طرف تر خواهرم خون میگریست داد می زد این مصیبت چیست؟ چیست؟ یک نفر آمد لباسم را درید آن دگر گفتا که تابوت آورید غسل میّت دادنم خویشان من در کفن پیچیده کردند جان من سوی قبرستان روان کردند مرا اهل منزل صد فغان کردند مرا زین پس از آنان سرایم دور بود بعد از اینها منزل من گور بود بردَنم در قبر نهادند در لحد قبر شد منزلگه من تا ابد خاک را بسیار بر من ریختند خود دعایی کرده و بگریختند آن زمان من بودم و تنگی گور ظلمتی گسترده بی یک ذره نور ناگهان آمد صدای گفتگو دو مَلَک، مغضوب دیدم روبرو گفت برخیز ای فلان ابن فلان لحظهی پرسش رسیده ست این زمان اولین پرسش: بگو ربّ تو کیست؟ دومین پرسش: بگو دین تو چیست؟ سومین پرسش: که بود پیغمبرت؟ کو نماز و روزه، حجّ اکبرت؟ مانده بودم در جواب آن دو من مهر خاموشی مرا بُد بر دهن رَبّ...؟؟ نمیشناسم نکردم طاعتش دین..؟؟ نکردم پیروی یک ساعتش بی جوابم چون بدیدند آن زمان برسرم کوبید با گرزی گران آنچنان گرزی که آتش در گرفت شعله هایش گور من را بر گرفت وامصیبت، این چه حال است ای خدا ناگهان آمد به گوشم این ندا: بنده ی من: حُبّ دنیا داشتی عمر جاویدان به خود پنداشتی حُبّ عیش و نوش و ثروت بود تورا پیروی از نفس و شهوت بود تورا بر نماز خویش کاهل میشدی روزه میآمد تو غافل میشدی دست یاری با شیاطین داشتی بی خیالی از برِ دین داشتی غافل از یاد خدا بودی،کنون از عذاب سخت کی آیی برون در غل و زنجیر کردند پای من پس نشان دادند به من مأوای من یک در از دوزخ برایم باز شد ناله و درد و فغان آغاز شد ضجّهها کردم خدایا الأمان شعله ای برخاست بند آمد زبان آه، دیدم ناله ام بی حاصل است دیدم آنجا منزل این جاهل است آرزو کردم که: ای کاش این زمان بر بگردم ساعتی را در جهان تا تن از دوزخ دمی راحت کنم بی نهایت سجده و طاعت کنم آرزویم بود این، اما چه سود راه برگشتی برای من نبود.
اقای پردل اجرتان با خدا ،التماس دعا داریم .
جزاکم الله خیر 🥰
Худо шумора нигахбон боша Огой Пурдил
درپناه خداوند باشید استاد گرامی
حفظ الله خداوند نگهدارتان باشه
ده عمرت برکت جانم هستی استاد مهربان خداوند ج سایته ایچ از سر مسلمان گم نکنه افتخار ما مسلمان ها استی استاد مهربان
شیخ پردل محترم معلو مات تانیک دنیا تشکرDankegot
الله سبحان الله کریم الله بی مثل بی مانند توبه نسوح نصیبمان بگرداند استغفرالله..استغفرالله..استغفرالله..استغفرالله رب اعظیم.....
الله پاک جنت الفردوس نصیبتان بگرداند استاد شیخ گرامی الله پاک با انبیا شمارا محشور بگرداند آمین یارب العالمین
ربنا...ربنا اتنا فی دنیا حسن وفی آخرت حسن وقنا عذاب النار....آمین یا رب العالمین...
خداوند ج سايه استاد محترم را از سر ما دور نكند❤️❤️❤️❤️❤️
الله کریم بهترین نقطه جنت فردوس نصیب خودت واعضای فامیل محترم شما بکند!
برادر دینی من دیدارما امید دارم در جنت فردوس باشد! ان شاالله
محترم عالم بزرگوار خداوند خىروبرکت نصىب تان در
دنىا واخرت نما ىد من از امرىکاه مجلسهاى تان مىبىنم به دلى جانم جزب مىگرددﷲ ج برکت نصىبت گرداند
ماشاءالله بسیار عالی است جناب شیخ سخنانت الله پاک حفظت کند شما ستاره گان راه حق هستین .
خداهمه ماراهدایت فرماید
خدایا ترا دوست دارم، وازتو بخشش میخواهم. که من وقتی صحبت های خوب وپرازاارزش. این استادی مهربان خوب وخوش صحبت را میشنوم صدها بار توبه میگویم وبه تو در هر برنامه آن من بشما نزدیک تر میشوم. خداوند مهربان رحمان وعزیزم این استناد وشیخ پر صحبت خوب را با خانواده اش همراهانش در لطف خود ورحمت خودت داشته باشید 🌹🌷🌸امین یاربلعالمین 🌸🌹🌷🌸🌹🌷
ماشا ء الله خیلی زیبا عمرشان دراز
الحمدلا 1000000 بار شکر
ده عمرت برکت جانم استی استاد مهربان
ای کاش چی می شد افغانستان امروز جنگ نمی بود آقای شیخ محمد صالح پردل به افغانستان میآمد وماراهم نصیحت میکرد ومابیدار میشدیم ازخواب غفلت تشکر از شما و رییس انجمن علمی شما ماراازدعای خیر خود فراموش نکنید💗💗💗💗💗
خداوند حفظ مان کند
Мошоаллоҳ суханҳои беҳтарин
استاد محترم اله این صحبت هایت جقدر عالیست جهان سپاس خداوند خیرت بده😭🙏🙏
توروخدا برام دعا کنید خیلی خیلی محتاج دعا هستم دوستان
خداوند متعال مهربان خیرت بته برادری خوبی ما استاده محترم
ماشا ء الله جزاکم الله خیر
دوستان برشکسته شدم شرمنده زنو بچم شدم برام دعا کنید خدا نجاتم بده و دوباره کاسبی پر رونق بهم بده خیلی دلتنگم
برخداتوکل کن .من خودم این دوران روگذراندم وفقط به خدا توکل کردم ونا امید نشدم والحمدلله خدا تمام مشکلات رابرداشت وبعداز ان قدر راحتی رادانستم وخودم را در کارهایی که تخصص من نبود گیر ننداختم والان باقناعت دارم بازن وبچه ام زندگی میکنم
جهان سپاس جناب استاد
ماشاالله بسیار زیبا گفتی استادمحترم
ماشاء الله ❤️☝️
جزاك الله خيرا كثيرا يااا شيخ ❤️✋
tamam kanka aşkım canım benim gibi bir durum çok
استاد بزرگوار خداوندم شما را د ر امن و پنا خود داشته باشد
خدا حفظت کنه ااااااااااااستاد
Sahar😁 Norozi
جزاکم الله خیرالجزا حفظ کم الله
عالی بود استاد محترم
جزاك الله كل الخير كثيرا في دنيا والآخر بارك الله فيكم تقبل الله منا ومنكم صالح الأعمال الحمدلله على نعمة الاسلام والمسلمين والمجاهدين في كل مكان اللهم آمين يارب العالمين والصلاة والسلام على سيدنا محمد صلى الله عليه وسلم
ماشاالله
الله اکبر
سبحان الله👍🤲🤲🇦🇫🇨🇦
ان شاءالله موفق باشید هموطن عزیز 🌷🌷🌷
سلام علیکم خواهر شمابه دعای شما ضرورت دارد لطفا هرکسی که این بیام را خوند برایم دعاکنید تا خداوند باک اولاد بخیر دنیا و اخرت نصیبم کند
الله متعال مشکل شما و تمام امت مسلمه را حل کند
ماشاالله
جزاک الله خیرا
درود بر شما واقعا خیلی زیبا و عالی بیان نمودید ..... سلامت باشید
ya ALLAH forgive me and thanks shikh salah pordel dear my teacher
خداوند خیر برکت نصیبت تان گرداند
درپناه خداوند باشین جناب شیخ
درود 🌹
Mashallh
mashaalloh
ماشاءالله
Allah o Akbar.
دورد خداوند بر شما جناب شیخ صاحب
سبحان الله سبحان الله☝️☝️☝️☝️☝️☝️🕋🕋🕋🕋😭😭😭😭🤲🤲🤲 🤲🌹🌹🌹🌹❤❤❤❤🇦🇫🇦🇫🇦🇫 ممنون تشکر
jazakAllahu Khair
ALAMDOLILAH
خبر و برکت ببیید
در پناه خداوند باشید استاد
در پناه الله باشید استاد بزرگوار
Ма ша Аллах
خداوند از شما راضی باشه واقعا مردمانی خوشبختی اند که شما رو دارند خداوند امثال تونو زیاد کند میشه شماره تماس شیخ صاحب رو کسی به من لطف کند ممنون میخواهم صداشونو بشنوم وواز نزدیگ خدا بخواهد ملاقات کنم ایشون رو برادر شما محمد نجیب از مکه مکرمه
ای الله ای ارحم راحمین آرزوهای مراد دل جوانان مارا برآورده بگردان ای ذلجلال والاکرام آمین یا رب العالمین...
17:40
ایا امکان دارد ادرس انترنتی استاد را برایم بدهید؟ خیلی میخواهم با ایشان به تماس شوم لطفا در این زمینه همکاری نمایید لطفا!
i want also please
خداوند حافظ جان شیخ پردل باشه
Tahmina Jurat саломалекуи
Tahmina Jurat саломалекуи
ى
ارزش ده بار مطالعه را دارد ۔
#مرگ_من
خواب بودم نیمه شب در بسترم
سایه ای افتاد ناگه بر سرم
خواب بر چشمم هنوز تحمیل بود
سر بلند کردم که عزرائیل بود
رنگ از رخسار گلگونم پرید
آب پیشانی به دامانم چکید
دست و پایم سست، تن خیس از عرق
خِس خسی در سینه، جانم بی رمق
التماسش کردم و گفتم: امان
گفت: امر است از خدای آسمان
زندگانی بر سرت پایان گرفت
از تو باید این دقیقه جان گرفت
گفتمش: مال و منالم مال تو
تا رها یابم من از چنگال تو
گفت: نه، هنگامه ی هجران توست
آنچه داری سهم فرزندان توست
سالها از عمر خود دادی هدر
از گناهان کاش میکردی حذر
آن همه فرصت چه کردی تا کنون
حال فرصت از کفَت آمد برون
کن وداع با خانمان و زندگی
رَو به عُقبی با چنین شرمندگی
گفتم أشهد، جان من تسلیم شد
روح من دست ملَک تقدیم شد
سخت جانم را برون آورد مَلَک
نالهام افتاد در گوش فلک
لاشه ای دیدم زمن در بستر است
چشمهایش بسته و گوشش کر است
صبح شد دیدم عیال و خانمان
آمدند بر بسترم گریه کنان
دخترم می زد به صورت: کای پدر
زود بستی از میان بار سفر
آن طرف تر خواهرم خون میگریست
داد می زد این مصیبت چیست؟ چیست؟
یک نفر آمد لباسم را درید
آن دگر گفتا که تابوت آورید
غسل میّت دادنم خویشان من
در کفن پیچیده کردند جان من
سوی قبرستان روان کردند مرا
اهل منزل صد فغان کردند مرا
زین پس از آنان سرایم دور بود
بعد از اینها منزل من گور بود
بردَنم در قبر نهادند در لحد
قبر شد منزلگه من تا ابد
خاک را بسیار بر من ریختند
خود دعایی کرده و بگریختند
آن زمان من بودم و تنگی گور
ظلمتی گسترده بی یک ذره نور
ناگهان آمد صدای گفتگو
دو مَلَک، مغضوب دیدم روبرو
گفت برخیز ای فلان ابن فلان
لحظهی پرسش رسیده ست این زمان
اولین پرسش: بگو ربّ تو کیست؟
دومین پرسش: بگو دین تو چیست؟
سومین پرسش: که بود پیغمبرت؟
کو نماز و روزه، حجّ اکبرت؟
مانده بودم در جواب آن دو من
مهر خاموشی مرا بُد بر دهن
رَبّ...؟؟ نمیشناسم نکردم طاعتش
دین..؟؟ نکردم پیروی یک ساعتش
بی جوابم چون بدیدند آن زمان
برسرم کوبید با گرزی گران
آنچنان گرزی که آتش در گرفت
شعله هایش گور من را بر گرفت
وامصیبت، این چه حال است ای خدا
ناگهان آمد به گوشم این ندا:
بنده ی من: حُبّ دنیا داشتی
عمر جاویدان به خود پنداشتی
حُبّ عیش و نوش و ثروت بود تورا
پیروی از نفس و شهوت بود تورا
بر نماز خویش کاهل میشدی
روزه میآمد تو غافل میشدی
دست یاری با شیاطین داشتی
بی خیالی از برِ دین داشتی
غافل از یاد خدا بودی،کنون
از عذاب سخت کی آیی برون
در غل و زنجیر کردند پای من
پس نشان دادند به من مأوای من
یک در از دوزخ برایم باز شد
ناله و درد و فغان آغاز شد
ضجّهها کردم خدایا الأمان
شعله ای برخاست بند آمد زبان
آه، دیدم ناله ام بی حاصل است
دیدم آنجا منزل این جاهل است
آرزو کردم که: ای کاش این زمان
بر بگردم ساعتی را در جهان
تا تن از دوزخ دمی راحت کنم
بی نهایت سجده و طاعت کنم
آرزویم بود این، اما چه سود
راه برگشتی برای من نبود.
ماشاالله
جزاک الله خیرا
ماشاءالله
استاد محترم براى من دعا کنىد خواهش مىکنم