جلسه پنجم درسگفتار هایدگر ، دکتر عبدالکریمی

Sdílet
Vložit
  • čas přidán 11. 05. 2021
  • بیژن عبدالکریمی
    درس‌گفتار «هایدگر در ایران»
    جلسه پنجم
    درس‌گفتار «هایدگر در ایران» از بیژن عبدالکریمی
    در تاریخ فلسفه، بویژه تاریخ فلسفه ی غرب، بالاخص فلسفه قاره‌ای، همیشه با دو گونه اندیشمند و فیلسوف روبرو هستیم. گروهی از فیلسوفان، نظام ساز بوده و اندیشه های خود را در قالب یک نظام فلسفی عرضه داشته اند و شاید بتوان شروع اینگونه فلسفه پردازی را از ارسطو در یونان باستان دانست که این سبک تفلسف تا به امروز هم ادامه داشته است. اما گروه دیگری هم از فیلسوفان بوده و هستند که اندیشه های خود را نه بصورت نظام فلسفی و نه سیستماتیک (در قالب مدرن) ارائه کرده اند که می توان اینگونه اندیشمندان را بیش از گروه دیگر در تاریخ فلسفه در غرب، مشاهده کرد. به جرأت می توان مارتین هایدگر را یکی از بزرگترین اندیشمندان و فیلسوفان معاصر، که اندیشه های خود را در قالب یک نظام فلسفی منسجم بیان داشت، نام برد. شاید به همین دلیل است که برخی از اندیشمندان از او به عنوان ارسطو معاصر یاد کرده اند. قطعا ورود اندیشه های این فیلسوف و اندیشمند وجودی به ایران آنهم به سبب اهمیت آثار و نوشته ها و همچنین بیان و بینش عمیق او نسبت به مسائل اگزیستانسیل معاصر هم بسیار پر پیچ و خم بوده و همچنین زبان دشوار او.

Komentáře • 7

  • @minoozadesafari8417
    @minoozadesafari8417 Před 2 lety

    مرسی استاد

  • @azizroshanghalb3171
    @azizroshanghalb3171 Před 2 lety +1

    حق نگهدارت 🙏🌹

  • @souriesfahani6783
    @souriesfahani6783 Před 2 lety

    👍💐

  • @arashmoghadam93
    @arashmoghadam93 Před 10 měsíci

    صدا خیلی ضعیفه متاسفانه- درس گفتار عالی است ممنون از استاد

  • @ShahramJazayeri-pr8fz

    با سلام و تشکر جناب عبدالکریمی شما زیبا صحبت میکنید ولی تفکرات خطرناکی در لابلای صحبت‌های شما به شنونده تزریق میشه این که می گویید بر اساس منطق میتونن باشه درست است می توان به شیوه های دیگر نیز به حقیقت نزدیک شد اما باید بدانید که این شیوه ها منحصر به فرد و در قلمرو تجربیات شخصی اشخاص است و قابلیت تعمیم به جامعه را نخواهد داشت درست مانند این است که ما برای انجام کارهایمان می توانیم به قانون استناد کنیم درضمن میتوانیم هم با شیوه های دیگر کارهای ما را انجام دهیم بله اگر ما تنها در یک جزیره زندگی می کردیم می‌توانستیم بدون قانون به هر شکلی که دلمان خواست بیندیشیم و عمل کنیم مشکل اینجاست که ما وقتی اندیشه را مطرح می‌کنیم و قصد داریم آن را به زندگی دیگران تامین دهیم قطعاً می بایست این قابلیت را داشته باشد نمی‌توانیم برای که شیوه های دیگری هم حذف قانون را کنار بگذاریم چرا که استنباط افراد از موضوعات بسیار متنوع و مختلف است و هرچند که قوانین نیز ضررهایی را دارند اما در قیاس با بقیه روش ها بسیار می‌توانند مفیدتر و بی ضرر باشد لذا اینکه شما تاکید دارید که اندیشه غیر از منطق راه های دیگری هم دارد شاید داشته باشند ولی صرفاً در دنیای خصوصی یک فرد و این را نمی توانید تبلیغ کنید و نمی توانید به این دلیل فلسفه را زیر سوال ببرید تجربیات معنوی قابل انتقال به جامعه نیستند هر چند ممکن است خیلی بالاتر از تجربیات عقلانی باشد ولی مشکل آنها این است که نمی توان آنها را به صورت تدوین شده یا قوانین جامعه تزریق کرد باید بدانیم که مسیح وقت یک نفر است و اینکه شما اصرار داشته باشید که به جای فهم کتاب انجیل باید مثل مسیح باشیم امکان پذیر نیست چون در طی هزاران سال فقط یک مسیح تولید شده است بشریت برای برخورداری از عوام مجبور از همیشه راه های میانگین را انتخاب کند راههای حداکثری یا حداقلی لطفاً در تفکرات خود به این موضوع توجه داشته باشید اشکال اساسی اندیشه شما این است چه فکر می کنی که هر چیزی که درست هست قابلیت انتقال به توده را دارد ولی نمی دانید که در عمل کمتر این امکان برای موضوع وجود دارد و ما مجبوریم از یک چیز خیلی درست و غیر قابل تعمیم به یک چیز درست قابل تعمیم به جامعه استفاده کنیم پیروز باشید پیروز باشید و این تلنگر را به خاطر بسپارید به خاطر بسپارید