Video není dostupné.
Omlouváme se.
داستان همسرم اصلا به روز نیست ، واقعی و ارسالی از طرف شما ، تک قسمتی ، پادکست و ولاگ فارسی
Vložit
- čas přidán 27. 12. 2022
- سلام دوستای عزیزم با داستان همسرم اصلا به روز نیست ، که تک قسمتی هم هست در خدمتتون هستم که واقعا ارزش شنیدن داره ، پیشنهاد میکنم از این پادکست و ولاگ فارسی حتما دیدن کنید ❤️❤️❤️
.
دوست های خوشگلم ممنون میشم اگر از ویدیو خوشتون اومد ویدیو رو لایک کنید و نظراتتونو برام کامنت بزارید و اگر دوست دارید هر وقت ویدیو میزارم متوجه بشید رو لینک زیر بزنید 👇 و سابسکرایبم کنید ☺️ و بعد از زدن گزینه سابسکرایب زنگوله کنارشم بزنید و گزینه همه رو فعال کنید 😍 👇
/ @roozmareginarges
از کانال آشپزی هم دیدن کنید دوستان 👇👇👇
/ nargesghasemi
لیست داستان های جذاب و پربازدید که پیشنهاد میکنم حتما نگاه کنید دوستای گلم 👇👇👇
داستان مادربزرگم :
• داستان مادربزرگم
داستان ترسناک و واقعی زندگی لعیا :
• داستان ترسناک و واقعی ...
داستان واقعی شهلا :
• داستان واقعی شهلا
داستان های کوتاه و تک قسمتی :
• داستان های کوتاه و تک ...
داستان واقعی زیور خانوم :
• داستان واقعی زیور خانوم
#داستان
#داستان_واقعی
#پادکست
داستان
داستان های فارسی
داستان های فارسی جدید
داستان ترسناک
داستان ترسناک واقعی
داستان ترسناک واقعی جن
داستان ترسناک واقعی کوتاه ایرانی
داستان صوتی
داستان صوتی ایرانی
داستانهای صوتی ایرانی
داستان واقعی
داستان واقعی ایرانی
پادکست
پادکست فارسی
پادکست فارسی تاریخی
پادکست فارسی عاشقانه
پادکست فارسی کتاب صوتی
پادکست ایرانی
قصه های فارسی
قصه های عاشقانه
قصه های عاشقانه واقعی
قصه های ترسناک
قصه های ترسناک واقعی
قصه های غمگین
داستان های غمگین عاشقانه و گریه دار
داستان های عاشقانه غمگین واقعی جدید
داستان های زیبا و آموزنده
داستان های زیبا و با مفهوم
پیشنهاد میکنم از داستان تک قسمتی « طلاقِ اهل سنت » هم دیدن کنید 👇
czcams.com/video/6M-H3DyjdG4/video.html
اگر موبینا قبول میکنه ازدواج کن
Good
آقا آرمان زنت رو طلاق بده و بیشتر از این با اعصاب و روان خودت بازی نکن...
@@maryambayat4906
دوست عزیز همسر بودن و ازدواج کردن فقط یه کلمه نیست یعنی تعهد و وفاداری و پذیرفتن مسئولیت....به خصوص که فرزند هم دارن و مسئولیت این بچه هم هست ، نمیتونن فقط به خودشون فکر کنن
شما که نمیتونی بری در مدرسه ی بچه ت بایستی و جای بچه ی خودت یه بچه ی خوشگل تر و زرنگ تر رو دستشو بگیری ببری بگی این بهتره، ازدواج هم همینطوره .... این آقا فقط بخاطر یک احساس نمیتونه همه چیو زیر پا بزاره ..... اول تکلیف زندگیش رو با همسرش باید روشن کنه با هم مشاوره برن و روی رابطه شون کار کنن اگر باز هم نتونستن بسازن جدا بشن یه مدت به خودشون زمان بدن که همه چیو فراموش کنن و بعد به دنبال گزینه ی ازدواج باشن ، از وسط این ازدواج پاشو بزاره تو یه ازدواج دیگه ؟! چون یه زمانی اونم می خواسته ؟
همین رفتارو برای همسرش هم می پسنده ؟؟؟
هرگز به فکر رفتن با مبینا نباش و سعی کن تا میتونی جایی که اون هست تو نباشی و بشین بی خجالت و رو دربایستی با همسرت در مورد خواسته هات صحبت کن در مورد همه چی و اگر کاری میکنی اصلا احساس اینکه بدبختی نکن به حرف های زندگی خراب کن مادر و خواهرت هم گوش نده تمام تلاشتو بکن که با کمک یک مشاور زندگیتو درست کنی چون مشکل بزرگی نیست و به هیچ عنوان زندگیتو با هیچ کس مقایسه نکن بیشتر از هر چیزی این مقایسه کردن خطا هست .همه ی زندگی‌ها مشکلات خاص خودشونو دارن و با صبر و صحبت و تحمل و خوشبینی حل میشن مشکلات شما هم مشکلتون اینقدر بزرگ نیست فکر نکنید مثلاً اگر با مبینا بودی بهتر بود اصلا اینطور نیست شاید با اون بودی ی مشکل دیگه داشتی زندگی جمع کوچیک و بزرگ تفاوت‌ها تضادها و خیلی چیز های دیگست حرف بزنید حرف حرف حرف حرف زدن با مهر و محبت و خوشی شما هم اینقدر فکر نکن اگر زنت نپرسه چرا دیر اومدی یا زود اومدی براش مهم نیستی هجده سال سنی زیادی نیست که ی دختر زندگی شروع کنه و مثل ی خانم پخته رفتار کنه بچسب سفت و سخت به زندگی و خودتونو عادت به صحبت کردن کنید فکرهای پلید هم دور کنید بازم تآکید میکنم حرف بزنید حرف بزنید قشنگ حرف بزنید مشاور یادتون نره
احسنت به شما
راهنمایی عاالی
درست گفتی
ممنون ازنظر خوبتون مرحبا❤
این اشی بود که مادر آقا آرمان پخته جالبه خودش هم ایراد میگیره
الهی جانم
چقدر بعضی مردا سرنوشتای تلخی دارن
لعنت بر اون پدر و مادر که بچه شون رو انداختن تو چاه...
اعتقادات و مذهب و اینا تهش این ظلم میشه
همه ما ایرنی ها توی چاه مدفون اسلام افتادیم و به هزار جهت قربانی این آيین شیطانی هستیم. ما برای یک جفت کفش بیشتر دقت میکنیم تا برای انتخاب همسر. چرا دختر و پسر نباید با هم علناً رفت آمد کنند تا انتخاب درستی بکنند؟ برای اینکه در اسلام زن ارزش انسانی نداره و تبدیل شده به یک آلت تناسلی. این چه بیماریه که ۱۴۰۰ سآل گریبان ما بد بخت ها را گرفته و ازش هم دست ور نمیدایم؟
Låtfan akhlag ra ba mazhab gati nakonid !!
آقا آرمان جدی و محکم با همسرت صحبت کن هم در مورد پوشش و خانه داری و آشپزی بگه چه توقعاتی از زندگی داره و با همسرش به مشاور مراجعه کنه
من واقعا از انسان تنبل چه زن و چه مرد متنفرم... یا ازدواج نکنید و اگر ازدواج کردید باید بدونید که زندگی مسیولیت و کار و زود بیدار شدن می خواد بعضی زن ها مگس دهنشون و نمی تونن کیش کنن و شل و وارفته هستن و نفرت برانگیز
وای آرمان جان چقد خوب وو مهربونی خدا حفظت کنه ک ایقد فهمیده هستی کلا انسان‌های با شعور موفقن
سلام داستانتونو خوندم اقای محترم به نظر من اثلا و به هیچ عنوان به اون خانم فکر نکن وبرای همیشه از ذهنت بیرونش کن و هر جا هست به هیچ عنوان شما نرو چرا فکر میکنی اگه دوباره ازدواج کنی حالت بهتر میشه از قدیم گفتن اوای دهل شنیدن از دور خوش است شما ظاهره قضیه رو میبینی شاید بعد از ازدواج با اون خانم دچار مشکلات خیلی حادتری شدی بعد از اون خانمت خیلی زود میفهمه و افسرده و ممریض میشه اون وقت علاوه بر خانه داری مادری هم نمیتونه بکنه بچت این وسط خیلی اسیب میبینه کلا مشکلاتت چند برابرمیشه بعدم والا این غذا ی خوب درست نکردنو ریختو پاش بودنه خونه واینا که تو این دور زمونه مشکل بزرگ و حل نشدنی نیست که شما به خاطرش هم زندگیتو به هم بزنی هم خانمت افسرده مریض بشه هم فرزندت اسیب ببینه این مشکلات به خدا دورو بر مام زیاده مشکلات بزرگ اینه الان که خیلی زیاد شده و همه ازش مینالن این هست که خانم ما همش یا مهمونیه یا ارایشگاهه یا سالنه ورزشه یا داره خیانت میکنه یواشکی یا معتاده یا با دوستای بدی معاشرت میکنه اینا مشکلات اقایون الان هست شما که خدا رو شکر همسرت وفاداره
نشسته سر زندگیشو بچش طفلک سافو ساده هم هست و بهتم گیر نمیده شبم میای خونه سین جیمت نمیکنه بگه تا حالا کجا بودی هی غر بزنه به خدا شما باید هزار بارم خدا رو شکر کنی بشین سر زندگیت فقط وفقط باهاش صحبت کن که حتما باید بریم پیش مشاور که کمکت کنه بهتر به زندگیمون برسی ومادر بهتری برای بچمون باشی و مطمن باش ان شاالله زندگیت بهتر میشه
دقیقا موافقم حتی ایشون از لحاظ مالی خوبه میتونه یک کسی رو استخدام کنه هفته دو روزی بیاد کارای خونه رو بکنه
😂به نظر من آقای آرمان درین دوره زمانه بهترین زن گیرت اومده با وجود مشکلاتی که داره از نگاه خانه داری اونقدر مشکل زیادی نیست از اینکه مادرت ازش ایراد میگیره بهتر بود که مثل یک مادر باشه صحبت میکرد راه درست خانه داری را برایش یاد میداد چون خودش انتخاب کرده بود به خاطر پسرش الحنم دیر نشده باشه صحبت کن دنبال روبینا نرو چون مرد دو زنده دم خوش نزنه ودل این زنیکه که هیچوقت بهت گیر نامیده را نشکن به امید که زندگی خوب داشته باشی
سامان جون یه عقد موقت ،شش ماهه بکن و ببین چه حال و روزی دا ی ، اگه خوشحالی که ادامه بده بعنوان زن دوم. و اگه نه خب شما که چیزی از دست ندادی.
برگرد به زن و بچه ت
قید و بندهای دین و مذهب و خانوادگی هیچ کاری برات نمیکنه، و پس فردا که پیر شدی فقط حسرت میخوری.
معمولاً پسرهايي كه از خانواده هاي خيلي بسته و سنتي ميان اگر يه دختري با پوشش و رفتار آزادتر از خودشون ببينن ناخودآگاه جذبش ميشن و خيلي جدي فكر مي كنن عاشق شدن. اين كه آقاي آرمان ميخوان با زندگي فعليشون چه كنن انتخاب خودشونه. اما اگر با يه مشاور صحبت كنن احتمالاً بهشون خواهد گفت كه حسي كه به مبينا خانم دارن ربطي به عشق و علاقه واقعي نداره. ايشون متأسفانه به حدي در خواب و خيال به سر مي برن كه فكر مي كنن دختري با اون مشخصات حاضره همسر دوم بشه، در حالي كه همون موقع هم كه مجرد بودن بعيد بود با اون جو خانوادگي و مشخصات مادر و خواهر شانسي در مورد اين دختر داشته باشن. اين مدل تخيلات و انتظارات غيرواقعي از زندگي قطعاً تأثيرات مخربي روي روابط زناشويي ميذاره و به همسرشون احساس ناكافي بودن ميده. به همه اين ها انتقادات مادر و خواهر و حتي شوهرخواهر!!! همسر رو هم اضافه كنيد كه عملاً همسر جوان ايشون رو فلج كرده و جوري اعتماد به نفسش رو گرفته كه از عهده يك خريد ساده يا سوپ پختن براي بچه برنمياد. شايد يك روانشناس خوب بتونه به سميرا خانم براي درمان افسردگي و ترميم اعتماد به نفسش كمك كنه، اما قبل از اون آقاي آرمان بايد به دنياي واقعي برگرده و مسئوليت خودش رو در تمام مشكلات زندگيش بپذيره.
آفرین بهترین کامنتی که خوندم، خیلی منطقی و درست گفتید
منم بهتون افرین میگم خیلی خوب و کامل گفتین👍🌺
Harfe shoma !! Nazare man ham hast !!100%
اقای ارمان شما مرد بسیار خوبی هستین خیلی صبر و تحمل بالائی دارین .من جای شما باشم با همسرم صحبت میکنم و بهش فرصت میدم خودشو عوض کنه فوت و فن شوهر داری و خونه داری رو یاد بگیره و اگر قبول نکنه من اذدواج مجدد میکنم حالا با هر کسی .اینجوری در جریان قرار میگیره یا برای زندگیش سعی و تلاش میکنه یا اینکه شما و زندگیشو شریک میشه با دیگری ،و وقتی مادر و خواهرتون ایراد میگیرن بهشون بفرمائید این زن سلیقه و انتخاب خودتونه منو بدبخت کردین پس لطفا سکوت کنید بیشتر از این زجرم ندین،
با ازدواج دوم زندگی خودتون و به جهنم تبدیل نکنید ، بهترین راه صحبت جدب با همسرتون هست ، باهاش خیلی جدی در مورد همه چیز صحبت کنید و بهش بگید در صورت تغییر نکردن به جدایی فکر خواهید کرد ، با کمی تهدید مطمین باشید در رفتارشون تغییری خواهند داد
با درود فراوان نرگس جان و آقای آرمان❤️🌺🙏من چقدر ناراحت شدم از اینکه خانواده آقا آرمان به سره بچه خود آوردن😢 اصلا ما ایرانیان عادت داریم در همه چیز دخالت کنیم حالا اینگار خودشون میخواهن با اون شوهر یا زن زندگی کنن😡😡😡کی ما باید یاد بگیریم😡من خیلی دلم میخواهد یک حرفهای دیگری به خانواده آرمان آقا بزنم ولی درام خودداری میکنم😡من به جای آقا آرمان بودم دروه خانوداه را یک خط بزرگ قرمز میکشیدم، الان هم شما نمیتونید خانمتون را عوض کنید چون اون همین بوده و هست. زن دوم هم خوب درست نیست، حالا یا اشکار یا پنهانی. به نظره من شما با خانمتون به پیش مشاور بروید، و بگذارین خانمتون ببینن که شما واقعا تحمل این برایتون مشکل هست و شما از ایشون بخواهین باید به خودشون یک تکونی بدهن و گرنه شما ایشون را ترک میکنید نه اینکه ایشون را طلاق میدهید بلکه خرج ایشون و دخترتون را میدید ولی با خانم مبینا ازدواج میکنید. من فکر نکنم که سمیرا جان ناراحت بشوند، اگر نه ایشون واقعا باید تعغیر بکنن.
ولی من در اصل نمیدونم چرا در ۲۰۲۲ چرا ایرانیان هنوز مثل ۵۰۰ سال پیش فکر میکنن. ما اصلا نمیتونیم در زندگی فرزنداندانمان دخالت کنیم بعد از ۱۸ سالگی. بچه‌ها باید اشتباه بکنن زمین بخورن تا بتونن بلند بشوند و تجربه درا بشوند. من اصلا به این اعتقاد ندارم که از تجربه‌ای ما یاد بگیرن. شاید هم چون من ۳۳ از ایران خارج بودم به طوره دیگری فکر میکنم.
ولی خواهش میکنم که این همه در زندگی فرزندانمان دخالت نکینیم، کسی کاری به زندگی دیگری داشته باشه.
❤❤
کاملا حق با شماست من هم که در ایران زندکی میکنم کاملا با افکار سما موافقم واقعا این مدل زندگی که یک مادر برای پسرش بخواد تصمیم بگیره در این دوره زمانه مسخره است واقعاااااا
شما باید با مشاور صحبت کنین، اینجا ما از سر دلسوزی احتمالا نظر بدیم، یه عده حق رو به خانمتون میدن، یه عده هم جانب شما رو میگیرن
سلام نرگس جانم ممنونم بابت وقت و بازگو کردن این داستان،من نمیدونم چرا همیشه پدر مادرا فک میکنن که همه چی رو میدونن من خودم بر خلاف میل خانواده ازدواج کردم و الان خدا رو شکر زندگی خیلی خوبی دارم.اگه کامنت منو میبینی آقا آرمان خواستم بگم خیلی جدی با خانمت صحبت کن مشکلات رو بگو و بعدش با هم برین پیش مشاور ،چون شما حرفی نمیزنی خانمت فک میکنه همه چی اوکیه و شما مشکلی با این زندگی ندارین
سلام امیدوارم با مشاور صحبت کنید و خانمتون رو حتما ببرین پیش مشاور تا حتما و قطعا تغییر رفتار بدن.
و اما شرم باد بر این مادر و خواهر که اگر دلسوز شما بودن تا الان خواهرانه خانم شمارو به اونجور که دوست دارین راهنمایی میکردن، پس خواهر و مادر رو رها کنین.
اما به هیچ عنوان به فکر ازدواج مجدد نباشین که بنظرم به آرامش نمیرسین.
عوض کردن رفتارهای خانمتون خیلی راحتتره با کمک کارشناس.
اگر نشد بعد راههای دیگه …..
به نظر من حتما با مبینا ازدواج کن چون خوشبخت میشوی
@@mehriirani511به دور از وجدانه
آقای آرمان محترم، ممنون از داستان جالب و اموزنده اتون، من پیشنهاد میکنم حتما پیش مشاوره برین و سعی کنین زندگی خودتون رو گرم کنین و سعی کنین عشق رو خودتون بسازید. ، اگر دیدین واقعا نمیشه بعدا به جدایی فک کنین چون مشخص هست که انسان بسیار با اخلاقی هستین اگر خدای ناکرده بدون تلاش برای برقراری عشق از همسرتون جدا شین ممکنه بیشتر ناراحت بشین. درسته همسرتون بی کس هست ولی باید خودشون رو رشد بدن و با استانداردهای شما هماهنگ بشه، حتما پیش مشاور برین، شما هم مجبور نیستین تو این شرایط بمونین
با آرزوی بهترین ها.
چقدر صدای شما دلنشین و دوست داشتنی هست.
به نظر من قبل از صحبت با مشاور بهترین راه از نظر من اینکه با همسرتون حرف بزنید و بهش بگید به چه دلایلی به فکر همسر دوم افتادید، من مطمئنم که همسرتون با یه تلنگر تغییر خواهد کرد
afarin
اقا ارمان مگه خواستن شوهرت بدن که به زور بوده از خودتون شروع کنید ببینید چه ضعف های شخصیتی داشتین که باعث شده دچاراین مشکلات بشین اول خودتون برید مشاوره روی خودتون کارکنید زندگی برای شما جریان داره بعدازاین رو باقدرت ادامه بدین موفق باشید برادرعزیز
بدبختانه ما انسانها رو از روی ظاهرشان قضاوت میکنیم ک کلا کلا اشتباه ووواییییی
توی این دنیا هیچی سر جاش نیست یک خانم دوست داره همسرش براش خرج کنه ولی نمیکنه یکی مثل سمیرا خانم
امان از دست این مادرهای فضول وو قورقووورو😂
با درود خدمت نرگس بانو و همچنين اقاى ارمان،به نظر من مادر و خواهرهاى شما نه تنها به فكر شما نبودند كه به فكر اينده خودشون بودند كه روى عروس مسلط باشند😳لطفا قبل از هر گونه اقدام ابتدا با تحكم با سميرا خانم صحبت كنيد ومدرى بهش فرصت بديد اگر در رفتار ايشان تغييرى حاصل شد چه خوب وگرنه حق يك زندگى بهتر رو از خودتون دريغ نكنيد 😊به اميد روزهاى خوش براى شما🙏
ممنون از این داستان، به نظر من کار خانه و آشپزی چیزهایی نیست که آدم بخاطرش زندگیشو خراب کنه، ایشون خداروشکر وضع مالی خوبی دارند به جای تشکیل یک زندگی موازی با هزاران درد سر، بهتره یک کمک را برای کارهای خانه استخدام کنند و سعی کنند به سمیرا خانم نزدیکتر بشوند با ایشون بیشتر دوست باشند و وقت بگذارند تا خوبی های ایشان را بیشتر ببینند، سمیراخانم شاید از مشکل افسردگی رنج میبرند و با یک تراپی بتوانند بهتر شوند، براشون آرزوی موفقیت دارم
همسر شما افسردگی داره و کمبود اعتماد بنفس
حتی اگر برای خودتون مهم نباشه (که هست) به خاطر اینکه مادر بچه‌تون هست کمکش کنید که درمان بشه
به هیچ وجه به مبینا خانوم فکر نکنین
شما فقط چیزی که تو زندگی خودتون نقص داره رو میبینید توی ایشون و فک میکنین دیگه با ایشون زندگیتون گل و بلبل خواهد بود
به هر حال دیدن این خانوم مانع این هست که شما روی رابطتون کار کنید
و اینکه تعجب کردم که بعد از این همه وقت تازه الان دارین به مشاور فکر میکنین
لطفا هر چه زودتر این کارو انجام بدین
شما خصوصیات اخلاقی خیلی خوبی دارید
خانوم شما هم خوبی های زیادی داره
و علاوه بر اون شما الان بچه دارین
خانومتون اگر نه به عنوان همسر شما حداقل به خاطر مادر بچه ی شما بودن لازمه که درمان بشن
حیف این زندگیه
تلاش کنین
همیشه میکردین ولی شاید یکم جهتش باید عوض بشه که مشاور خوب حتما کمتون میکنه
شما از همون اول صورت مساله رو پاک کردید الانم با ازدواج دوم خودتون رو بیچاره ترو داغونتر میکنید سعی کنید به هر روشی که هست همسرتون رو اصلاح کنید شاید اذیت بشید اما شدنیه
اگه همینطور ک آرامان خان میگی که سیمرا بی خیاله دیر زود اومدن یا هیچ واکنشی ب شوهرش و بچش نداره شاید هیچ فرقی هم براش نداره ک زن دیگه ایی بگیری ، گفته باشم😂😂😂😂❤
نرگس خانم از قدیم گفتن کبوتر با کبوتر باز با باز آخر زندگی نمی سازن 🌹
و با تشکر فراوان از فرستنده ی این داستان بسیار زیبا و آموزنده آقا آرمان 🙏🌹
به نظرم این داستانم مثل شب سراب بود باید بامداد خمارم شنید قطعا خانوم ایشونم زندگیشو دوست نداشته که اینقدر دلسرد بوده
تاوان اشتباه آقا آرمان رو که نباید سمیرا خانم پس بده
ایشون به آقا آرمان اعتماد داره و صبوری می کنه
به ضعف های خودش واقف هست بنابراین گذشت زیادی داره
ضمن اینکه مبینا خانم هم می تونن زندگی بهتری رو داشته باشه و به عنوان همسر دوم نباشه
ازدواج دوم دردسرهای خودش رو داره
به قول حافظ شیرازی
الا یا ایهّا الساقی اَدِر کاَساً و ناوِلها که عشق آسان نمود اول ولی افتاده مشکل ها
درود نرگس جان 🙏🌹❤️
واقعا از نظر والدین مفهوم خوشبختی بچها رو می‌خواهیم رو درک نکردم ، برخی از والدین انگاری چون ما رو ناخواسته بدنیا میارن این حق رو ب خودشون میدن بجای راهنمایی و مشاوره ، دخالت میکنند بخصوص درک میکنم جناب آرمان در چ موقعیتی هستند در بین بستگان مادری رو داریم دقیقا خودش برید و دوخت و.......... امیدوارم ک همه ب این آگاهی برسیم ک همه حق زندگی داریم و بجای دخالت های بی مورد دوستان راهنمایی کنیم ....
پدر و مادرای ما دهه شصتی ها مهارت عجیبی تو بیچاره کردن بچه هاشون داشتن
خسته نباشید نرگس جون عالیییی روایت میکنید عزیزم 💝💝💝💝
خانومتون مقصر نیست شما مقصری اگر ازش با جدیت بخواهین درست میشه اون متوجه دلسوزیتون شده و این اشتباه محضه
نرگس خانم خیلی ممنون از زحمتهایی که میکشید.
I am obsessed with your stories! I listen to them while driving or cooking and sometime before I fall asleep.
بزرگوارید🙏🏻
با درود فراوان حضور نرگس بانوی گرامی
خسته نباشید دست شما درد نکنه .
سلامت باشید🙏🏻
سلام نرگس جون ممنون بابت داستان زیباتون،خداصبربده به این اقا
سلام نرگس جون💕ممنون از شما💋💋💐💐💐💐💐💐
ارزوی موفقيت دارم برای اقا ارمان و همسرشون 🤲🤲🤲
سلام نرگس جون مثل همیشه عالی 💋
سلام و خسته نباشی نرگس بانو ...
سلام نرگس عزیزم ممنون از تعریف این داستان با صدای دلنشینت دلم خیلی برای آقا آرمان سوخت به نظر من ایشون باید با خانمشون صحبت کنن واون خواسته هایی که مد نظر شون هست به خانمشون بگن وبرن پیش مشاور بهترینها رو برای آقا آرمان از خداوند منان خواستارم برای شما هم همینطور نرگس جون ❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹
به هیچ عنوان این ظلم رو درحق بچه وهمسر وحتی خودتون نکنین ،قطعا ته تهش پشیمونیه
مشاور برای چیه دوست عزیز؟!!!
اول یک مشاور حاذق پیدا کنین و جلسه اول خودتون برین باایشون صحبت کنین ومشکل رو درمیان بذارین ،بعد دوستانه وبا مهربانی ازهمسرتون بخواین باشما همراه بشن
قطعا مشاور کمک خواهد کرد .
یکیم اینکه خواسته دلتون رو بی رو دربایستی به همسرتون بگین. قطعا جواب میگیرینر،مگراینکه همسرتون مشکل روحی وافسردگی داشته باشن که دراین صورت هم حداقلش اینه که بموقع به داد ایشون رسیدین .( بخاطر دخترتون هم که شده حتما اینکاررو بکنین )
موفق وشادکام باشین .
به نظر من آدم یک بار زندگی میکنه و دیگه فرصتی نداره که دفعه ی بعد جبران کنه. پس چرا بسوزه و بسازه و زندگی بر وقف مراد طرف مقابل باشه. البته به نظر من شما و همسرتون هر دو نیاز به مشاوره دارید چون باید حرفهای همسر شما هم شنیده بشه یک طرفه نمیشه پیش قاضی رفت شاید ایشون هم خاسته هایی داشته باشند برای تعقییرشون و اون خاسته ها برآورده نشده. ولی اگه زندگی براساس گفته های شما پیش میره ، بهتره با همسرتون صحبت کنید و تصمیمتون را برای ازدواج مجدد بیان کنید و یه فرصت معلومی برای تعقییر همسرتان بدهید. و اگه پیش مشاوره میرین که مشکل اساسی برسی میشه. به عنوان یک خواهر همزبان امیدوارم بهترینها براتون رقم بخوره و از نرگس جون هم ممنونم بابت بیان زیباشون❤ من المان زندگی میکنم نرگس جون و واقعا خیلی سرم شلوغه ولی همیشه وقت واسه گوش دادن داستانهای شما میزارم😊
ممنون نرگس جون 😘😘
اصلا شاید سمیرا هم موافق جدایی باشه کسی نمیدونه
سلام نرگس جون ممنون از داستان قشنگی که تعریف کردید . به نظر من سمیرا. خانم بیماری روحی دارند . ممکن هست افسرده باشند . خوب میشد که سمیرا خانم به یک روانشناس مراجعه کنند . ممکن هست که بیماری که سمیرا خانم دارند ژنتیک باشد . آقا آرمان هم باید جرات کنند و با سمیرا خانم این مساله را در میان بگذارند . چون یک فرزند دارند بهتر هست اول مشکل سمیرا خانم حل بشود . شاید سمیرا خانم هم از این حالتی که دارد رنج میبرد ولی کاری نمیتوانم انجام دهد برای اینکه نمیداند که مشکلشچه چیزی هست . انشاالله آقا آرمان هم خوشحالی را بدست می آورند . موفق باشید 🙏❤️❤️❤️
یا کلا انسانها از تکی زندگی کردن بیشتر لذت میبرن و همیشه خوشحالن ولی متاسفانه دخترا ها و پسر های ما رو ب جبر وو زور تن ب ازدواج میدن، ک چی باید احترام والدین رو نگه داری وو خفه خون و دست ب سینه
وای چقدر اعصاب خورد کن بود این زندگی
اشتباهات مطلق آرمان، سمیرا و مادر شوهر کلی حرص خوردم از دستشون 😬😮💨
تشکر نرگس جان . چقدر شال قشنگی پوشیدین. واقعا حیف این آقا چقدر با مسئولیت و مهربان . انشاءالله مشکلتون حل بشه . بنظرم حق با شماست شما اگه بتونین با همسرتون حرف بزنین و راضی باشن به عشق اولتون برسین خیلی بهتره تا پنهانی .من هرگز همچین پیشنهادی نمی‌دادم به عنوان یک زن ولی شما با خیلی از کمبودها طرفین و این انصاف نیست کارای ساده زندگی رو همسرتون که وظیفه ش هست رو نمیتونن ولی آخرش هم به قول بعضی دوستان که کامنت دادن با مشاور هم صحبت کنین و بعدش همسرتون .
😔😔😔😔😔
🙄😕
دست گلت درد نکنه نرگس جان
با ازدواج مجدد زندگیتون بدتر میشه
بارها داستانهایی شنیدیم که ازدواج مجدد زندگی رو بدتر کرده.
چیزی که با شیر به سر آدم بیاد،با مرگ از سرش در میره.اما شما سعی کنید از مشاورین خوب کمک بگیرید.و خانومتون و ببرین مشاوره و بهش بگین رفتارشو اصلاح کنه.شاید اگر بدونه شما بفکر تجدید فراش هستین حس حسادت زنانه باعث تغییرات اساسی تو رفتارش بشه.
انشاالله موفق باشید✌️🥰
نرگس جون عزیز خسته نباشید عاااااالی 🥰
لطفا از زبان آقایان باز هم بگذارید🙏🙏🙏
و با كمك روانشناس كلي از انتظاراتشون بر طرف ميشه، البته مشاور خيلي زياد هست اما حرفه اي و كار بلد كم. بايد بدونن كه از چه كسي دارن كمك ميگيرن
با درود به نرگس عزیز وآرزوی سلامتی و پیروزی روزافزون. به نظرم آقای آرمان باید جدی با همسرشون صحبت کنن وایشون را پیش مشاور ببرن خیلی امکانش زیاد که این خانم افسردگی مزمن داشته باشن اگر کمکی شد و همسرشون بهتر شد که خوب آپا اگر نه باید به فکر خودشون باشن چون جوان هستن وحق زندگی دلخواه خود را دارن امیدوارم که هرچه زودتر مشکلشون حل بشه🤲🌹🌹🌹🌹
والا خیلی سخته خدابداتون برسه داداش اگر آدما رو ازظاهرشون قضاوت نکنیم خوبه اما زمان را نمیشه به عقب برگردوند ولی بهتره سعی کنین که موبینا خانم را اصلاً نبینین به همین زندگي که عادت هم کردین ادامه بدین بهتره به دو خانه اشاره کردین به دردا توت اضافه میشه يعني قوذ بالا قوذ بازم خودتون بهتر میدونین انشالله که هرچه بخير تون باشه
بادرود نرگس بانو ی عزیز.سپاس فراوان از بیان زیبایتان .به نظر من آرمان برود با مبینا صحبت کند تا به آرزویش برسد .وگرنه غم واندوه همیشگی خواهد داشت .
آرمان جان صبورتر باش زندگی صد سال اولش سخته نه نرگس گلی جون😂
آقا آرمان به نظر من همسرت افسردگی داره، ببرش دکتر، ببین مشکلش چیه! آدم هرچقدر هم دست و پا چلفتی باشه بعداز یه مدت باید سعی کنه برای حفظ زندگی یه تغییراتی در خودش ایجاد کنه
سلام نرگس خانم چقدر عکس با کلاه تان خوشگله. آرزوی سلامتی و موفقیت برایتان دارم 😍
لطف دارید گلم 🌹🌹🌹🌹
آرمان جان اول با همسرات راجع ب این بی اهمیتی خصوصی صحبت کن و نترسونش بذار با خیال راحت بات درد دل کنه ، موفق باشید
سلام عزیزم اگه امکان داره ومشکل برطرف شد میشه قسمت دوم جا ری مادرم شدم را قرار بدید اگه امکان داره
بنظر من بهترین کار اینه که با همسرتون جدی صحبت کنید و حتی طرز فکرتون رو با ایشون در میون بزارید، منظورم مبینا خانوم نیست، کلا به همسرتون بگید که احساس خوشبختی نمی کنید و خسته شدید که یک تنه همه کارها رو انجام میدهید و به همسرتون بگید که تو این فکر حتی هستید که ازدواج دوم داشته باشید، شاید این صحبت‌ها باعث بشه که ایشون به خودشون بیایند و سعی بیشتری برای زندگی با شما بخواهند انجام بدهند، و مشاوره با یک متخصص هم می تونه راهی باشه که کمکتون کنه، بنظر من رو راست بودن در زندگی زناشویی خیلی بهتره. موفق و پاینده باشید
اون بچه هم در این محیط بیشتر آسیب میبینه و الگوش میشه ک خیلی هم خوب نیست گفته باشم😂😂😂😂😂 نگی کسی چیزی نگفت عزیزم برات بهترین ها رو آرزو دارم پسرم❤❤❤
بهتره شما با خانمتون صحبت کنین بهش بگین که شما تو این زندگی خوشحال نیستین و باید سعی کنه خودش را عوض کنه و شما هم بهش کمک کنین تا رفتارش را عوض کنه. چون شما وقتی بچه دارید دیگه همه چیز دل و احساس شما نیست بچه هاتون اولویت دارند شما از اول با این خانم خوشحال نبودین نباید بچه دار میشدید. فکر کنم اگر با خانمتون رو راست باشین و بهش بگین اگر اخلاقش را عوض نکنه کارهایش باعث میشه که شما دنبال زندگی دیگه ای بروید به احتمال قوی سعی میکنه خودش را عوض کنه و همانطور که شنوندگان دیگر گفتن مشاور شاید بتونه کمکتون کنه. خانم شما باید کاملا اخلاقش را عوض کنه که امکانش خیلی کمه مگر اینکه بودنه شما را از دست میده. موفق باشید.
سلام عزیزم خوبی نرگس خانم گل خوبی عزیزم
خسته نباشید گلم ممنون از داستان قشنگت 💕💕💕💕👍
متشکرم سلامت باشید 🌹🌹🌹🌹
سلام آقا ارمان عزیز پسر گلم از نظر من با هسمرت اول صحبت کن هرچه هم که هيچی نمی‌فهمه معذرت میخوام مثل قلمراد
ولی جوان هستی این چهار روز زندگی
زندگی کن برو با مبینا حرفهات بزن
عشق خودت کن عزیز دلم
مگر آدم میخواد چقدر عمر کنه برو به عشقت برس ب نظر من موفق باشید پسرم
👍
آقای آرمان دوست عزیز برای دل خودت زندگی کن عمر تو همین هست که داره میگذره خودتو حروم نکن ،به نظرم به اندازه کافی به سمیرا خانم فرصت دادی اون خودش باید از این زندگی و مرد خوبی که سرراهش قرار گرفته مراقبت میکرد شما خیلی انسانی تا الان صبوری کردی
بنظر من بهترین نقشه را داری ، فقط بعد از اینکه نظر مبینا را در مورد نقشه ت پرسیدی اول با خانمت همه چی را درمیان بذار. هیچی را یواشکی انجام نده . احساساتت را با صداقت همونطور که اینجا گفتی با خانمت درمیان بذار و بگو که میتونه سر زندگی ش بمونه بچه ش را بزرگ کنه و هیچی ازش کم نمیذاری و یا اینکه آزاده که طلاق بگیره . طلاق را برای چنین مواقعی گذاشتن.
خانم نجمه عزیز سلام عرض میکنم خدمدت شما...من در وحله
اول از خداوند طلب صبر و شکیبائی برای شما و همسرتپن میکنمامیدوارم که هر چه زود تر
به آرامش برسید ...ولی اکثر خانواده ها تقریبأ یک چنین مشکلاتی را دارند واقعأ در این شرایط بد کشور ما همه جوانان میگن ما اینجا جای رشد نداریم
کا باید بریم یک‌کش چه ر خارجی شما و همسرتون از دست بچه ها دلگیر نباشید براشون دعا کنید که خوشبخت باشند قلبتون را با بچه ها صاف کنید چون اگر
شما از بچه ها دلگیر باشید ...در آینده بچه ها احسال خوشی و شادی نمیکنند شما مادر و پدر هستید قلبتون را باید از بچه ها راضی کنید خاوند خم دل شما را هزاران بار شادتر حواهد کرد
آمین..🤲
دمت گرم ارمان خان
سلام نرگس خانم ممنون از زحمات شما بابت داستانهای قشنگ تون و بهتر از همه نحوه گویش تون خیلی خودمونی انگار توی خونه مون پیشمون نشستی و سرگذشت زندگی مردم برامون تحریف میکنی پاینده باشی و استوار
سلام. امیدوارم که آقا آرمان بتونه راهنمایی کامل رو بگیره که راه خطا نره و باز هم دچار گرفتاری جدیدی نشه، آاقا آرمان همسر شما به خواست شما و خثنواده ات وارد زندگی شما شده و فکر کرده شما اونجوری که هست قبولش کردی، البته شما با صبر و شکیبایی و با درستی باهاشون زندگی کردید و سعی کردید که باب دل خودتون بارش بیاری اما موفق نشدین، اما هیچکدام از دلایلی که آوردین دلیلی بر این نیست که شما بخوایین یک زن وارد زندگیش کنید که شما به آرزوتون برسید، آرزوی شما مبینا و کل حرکات و رفتار و پوشش ابشون بوده، اما اگر وارد زندگیت میشد صد در صد دلیل بر خوشبختی شما نمیشد، همین بی حجابی و شیوه ی معاشرتش در آینده برای شما آزار دهنده میشد، چون هیچ انسانی دوست نداره همسرش با دیگران خیلی باز و خودمونی باشه و صد در صد این یک مشکل میشد براتون، البته رفتار خونواده تون هم خیلی رابطه رو بدتر میکرد و صد در صد نیست که ایشون مثل همسرت سکوت میکرد در برابرشون و درست حسابی به حسابشون میرسید. برادر گلم انسانها رفتارسون عین دو روی سکه هست، یه روی سکه برخورد بیرون از محیط خونه و اون روی دیگر با همسر و خونواده هست و این رو بدونین که چه بسا مبینا خانم رفتارش با همسرش کاملا متفاوت با جمعی بوده که شما تجربه اش کردید،ای کاش تحقیق میکردی و از همسرش هم میتونستی بپرسی که دلیل جداییش چی بوده،اون وقت یه طرفه به قاضی نمیرفتی.. ادر ضمن میخوام بگم که فکر نکنید دختر عموی شما بی هدف از مبینا و زندگیش به شما گفته، اتفاقا کاملا عمدی بوده و اصلا براش مهم نیست چه ضربه ای به زن و بچه اش وارد میکنه، بلکه فقط به خواهر شوهرش و خوشبختی اون فکر میکنه و میخواد سر و سامونش بده به هر قیمتی. پس شما رو گیر آورده و از درد دلهای شما سواستفاده کرده. برادر اگر از اول با مبینا ازدواج میکردی مسئله خیلی فرق میکرد، اما حالا هر دوی شما متهل بودید و شما همچنان متاهل هستی، هیچ انسانی، مخصوصا یک زن عشق و علاقه و محبتش و همسرش رو با هیچ زنی تقسیم نمیکنه و اگر مبینا وارد زندگیت بشه، زن و بچه ات رو باید کنار بزاری و خونواده ات هم صد در صد، برادر همیسه گفتن مرغ همسایه غازه و امروز این ضربالمثل هم به شما نسبت داده میشه، ولی بدونید که با ازدواج مجدد شما خوشبختی رو به دست نمیاری، شما نیرو و انرزیت رو صرف زن و بچه ات کن، با جدیت با زنت حرف بزن، ازش بخواه که عوض بشه و بهش اخطار بده و حرف دلت و احساست رو بهش بگو و بهش وقت بده یا خودش رو عوض کنه و یا جدا بشین، اما بهش خیانت نکن. مطمئن باش اگر دلی بشکنی تا ابد خیر نمیبینی. به نظرم با کشاور خونواده حرف بزن و همسرت رو هم به اونجا ببر، ازش بخواه که بره.
آرزوی موفقیت رو براتون دارم و امید دارم که با همیاری همسرت به آرزوتون برسید.
نرگس جان خسته نباشی🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖
واقعاً از این همه گذشت آقای آرمان دیگران هم بیاموزند بد نیست چون ایشون با کلی مسائل روبرو هستند
حتماً من جای ایشون بودم مشاوره می گرفتم
تعجب از مادر ایشون که دست پخت خودشون بوده چرا ایراد می گیرند
اول و آخر مشاوره شایدم اون بنده خدا واقعاً چیزی نمی داند
خانم دومی بعداً فکرشان را بکنند
موفق و سلامت و شاد باشید تبریک به تمام مهربونی شما آقای آرمان
خانم نرگس گلم ممنونم از زحماتی که می کشید
🙏✌️👍😍🌹❤️
آقای آرمان ،من معلم بسیار با تجربه ای هستم و از حرف زدنم میفهمید که آدم فروتن انچنانی نیستم ، از صحبتهای جسته و گریخته شما که اطلاعاتی زیادی در مورد همسرتان نیست ، حدس من این است که همسر شما she’s on a autism spectrum ، نمیدونم به فارسی چی میشه میبخشید ، ایشان احساساتشون مثل دیگران نیست چون مثل دیگران احساس نمیکنند و برای همین هم نمیتونند دور و بر خودشونو جمع و جور کنند . کار بسیار سختی است برای این افراد و اگر شما همه چیز رو روش برچسب با اسم بگذارید کارشو ساده‌تر خواهید کرد، مطمئن هستم در ایران میتونید برای اورگانیزه بودن ایشان کمک از افراد متخصص بگیرید. آشپزی هم همینطور ، برای این افراد بسیار گیج کننده است.شما میتونید کمکی که باید از بچگی میشد فقط تا حدی جبران کنید، ولی از نظر احساسی کار یاد گرفتنی است ، صحبت کردن بخصوص در جمع به ایشان حس نگرانی میده و خیلی چیزهای دیگه……..همسر شما شور و شوق را یاد نخواهد گرفت به دلیل همان autism. بسیار متاسف شدم و امیدوارم که راه خود را پیدا کنید و از زندگی لذت ببرید، موفق باشید.
خانوم کلمه بکار گرفتتون عقب ماندگیه و این اشتباهه
منهم همین نظر را دارم
دقیقا، اوتیسم است
احسنت به تشخیصتون
من هم روانشناس هستم و این نظر رو دارن
آدمها هیچ وقت عوض نمیشن هر گونه سعی وتلاش بی فایده س
عجب مادری
اینطوری به خودت ظلم نمی کنی به نظر من میلیون ها آدم دارم طوری زندگی میکنه کار خوبی می کنی من موافقم آدم یکبار به دنیا میاد باید لذت ببره
سلام نرگس خانم عزیز خسته نباشی...آقا آرمان بهتره دقت بیشتری کنی که از چاه به چاله نیفتی چون معلوم نیست وقتی با مبین خانم هم برید زیر یک سقف مشکلی دیگه بیش نیاد
نرگس جانم عزیز مایی تو
خانوم مهربون
با سلام خانم گلم مانا باشید با عزیزانت❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
با درود به نظر من آقا آرمان باید صادقانه با همسرشان صحبت کند هیچ مشاوری نمی تواند شخصیت فرد را عوض کند و اینکه هیچ زنی در زندگی خود را تحمیل نمیکند بهترین راه اینست که با تفاهم از هم جدا شوند و بعد آقا آرمان اقدام به زندگی جدید کند در هر صورت پنهان کاری جز بار دیگر پشیمانی به بار نمی آورد
One cannot build his own home of happiness upon the ruins of someone else. What will happen to that innocent child?
همون بهتر كه با سميرا خانم بدون خجالت صحبت كنيد و ازشون بخواهي تغير رويه بدهند و طبق گفته خودتون پيش مشاور بريد و به اميد خدا سميرا خانم كمي به خودشون بياد لطفا اشتباه نكنيد و اصلا طرف مبينا خانم نريد كه خودتون براي خودتون دردسر درست مي كنيد همون بهتر كه براي بهتر شدن زندگيتون با سميرا خانم همراه شويد
درد شما درد بی دردیه !ازدواج با مبینا چند سال اول بهشت خواهد بود و بعد از اون تا آخر عمر حسرت زندگیه الان وسلامتی زندگی و آرامشتان را خواهید خورد .مشکل شما مخصوصا الان که خدارو شکر میتونید دو تا زندگی رو بچرخونید با یه کمکیار خانه حل میشه .حال شما درد هوسه و بس .مردای زیادی به درد شما دچار میشن و البته اکثرشون وقتی پشیمون میشن که دیر شده .از ته دل براتون دعا میکنم تصمیم درستی بگیرید.
اقا ارمان با جود شخص دیگه تو زندگیتون مشکلاتت را بیشتر میکنین بهتره با خانمتون کلی صحبت کنین و حتما مشاور برین دوتایی امیدوارم همین زندگی را بسازی شخص دوم مطمین باشید ازینی مه هست صددرصد بدتر خواهد شد موفق باشین 🙏🙏
زنده و پاینده باد همه ی مادر وو پدرها که همیشه گل سر سبد خونه هستن❤❤❤❤
چه ربطی داشت ؟ پدر و مادر این آقا که بدبختش کردن؟
شما خودت مادر آقا آرمانی؟؟ هاهاها
@@samilaamany7425
خخخخخخ
بله چه گلی زدن به سر پسرشون
Good
Az in khanevadeh khar moghadas bi vojdan,in agha mahzar ensaniat hastand
بدون شناخت نباید ازدواج کرد البته هیچکس تکمیل نیست ولی من اعتقاد دارم زن و شوهر باید تقریبا ۶۰،۷۰ درصد شباهت ها رو داشته باشن
بنظرم این آقا یا روانشناس بره با سمیرا یا جدابشه این چندسال فرق نکرد.خیلی ها آشپزی بلد نبودند ولی ازدواج کردند یادگرفتند ولی ایشون تکونی نداد
بزرگترین گناه گروگان گرفتن فرزندان است
لطفا قبل از خوندن هیچ قضاوتی یا فک منفی در مورد مردم نکنیم ممنون میشم ک اینقد فهمیده هستیم🤛🤛
خانم نرگس, عزیز دست و دلتون سلامت با قصه های قشنگی که با انرژی و بیان زیباتون میزارین
ضمناً آقای آرمان, محترم که واقعاً این داستانی که از خصوصیات, اخلاقی, خودتون گفتید اینا یعنی مردانگی که البته یک اشکالاتی هم بود که اونم نداشتنه تجربه بود
میتونستین اونو به کلاس آشپزی بفرستید و قطعا چند تا چیز یاد می‌گرفت و اگه هنوز مشکلات بود میتونستین سمیرا عزیز رو حتماً حتماً به روانکاو میبردین و از متخصصین کمک میگرفتین و الانم دیر نیست قطعاً باید ریشه‌یابی بشه تا مشکلات واقعاً برطرف بشه
و اما مسعله خیلی خیلی مهم الان اون بچه ای هست که به مادر,خوب و پدر, خوب نیاز داره چون اون بچه باید بهترین دوران, کودکی رو داشته باشه
شاید الان عمق, زندگی, فرزندتون رو دقیق ندونین اما چند سال که بگذره و بعد از رسیدن به آرزوهای خودتون تازه متوجه میشین که در حق, بچه تون کوتاهی کردین
شخصاً اعتقادم اینه که هر زن و شوهری یا بچه‌دار نشین یا اگه بچه‌دار شدین شصت هفتاد درصد, وقتتونو قاعدتاً باید برای بچه صرف کنید تا هم خودتون از داشتنش لذت ببرین و هم دنیای, بهتری داشته باشیم
اون بچه به مادر, خوب نیاز داره در نتیجه با خانمتون به متخصص مراجعه کنید و اگه مشاوره اول کاری نتونست کنه مشاوره دیگه برین و پا پس نکشید چون چه بخواهید و چه نخواهید شما مسیولیت دارید
خیلی از زن و شوهرها طلاق گرفتن اما اگه بچه داشتن ، مراقب, احساسات, بچه هستن
در واقع قدم, اول اینه که با سمیرا عزیز مشاور برین و بعد قدمهای بهتره بعدی رو بزارین
به امید, سلامتی و موفقیت و زندگی, زیبا
🌈🍀
شما کلا در زندگی سریع کوتاه میایید و خودتان را با زندگی وفق میدهید هر چند زندگی بر خلاف میلتان باشد شما باید از خودتان شروع کنید و اخلاق خودتان عوض کنید و سعی کنید در زندگی سریع کوتاه نیایید و کمی روی خواسته هایتان پافشاری کنید
بهتره بجای همسر دوم ازیک گرامی برای کارهای خانه در نظر بگیرید چون با آمدن همسر دوم زندگی بدتری پیدا میکنید فکر نکنید که همه آدمها خوشبختند
If you marry Mobina at the same time you are married to Samira, you commit the second mistake in this story. The first mistake was to allow your family to choose a wife for you. Divorce Samira, pay her enough to rent a place and to live with her baby and marry Mobina (if she wants to marry you). Samira can go back to here town where things are more simple and every thing is cheaper. She will find a husband in here town. It sounds like she won't be able to live in the city by herself.
What is his baby's mistake to lose a dad and raise by a disfunction mother.
U summed up so easily. This is his mistake, and he needs to own it. Life is not easy to no one.
وقتی فارسی گوش میدی فارسی تایپ بکن مثله من هممون خارج از کشور هستیم
@@rayblox4859 agreed 👍
بايد حتما برن زوج تراپي
Stay married, your child is important. I really can not tell you what to do more.
آدم واقعا متاسف میشه وقتی میبینه هنوزم که هنوزه چقدر مردهای ایرانی راحت به چند همسری فکر میکنن و راجع بهش حرف میزنن واقعا خجالت آور و تاسف باره
همیشه باید سخنان دوطرف رو شنید شاید ایشون هم از نظرسمیرا خانم مشکلاتی دارند که ایشون دلگرم به زندگی نیستن هرکس میتونه جوری حرف بزنه که حق با اون نشون داده بشه واین که چون ایشون به مبینا نرسیدن درذهنشون یه آدم رویایی ساختن برای خودشون بعضی چیزها از دور قشنگه
طبق تجربه هایی که تو زندگیم داشتم ودیدم
شما آدم بد به پستت نخورده هنوز برادرمن کسانی رو دیدم که خانم هایی سرراهشون قرارگرفته که آرزوی چنین همسری مثل شما رو دارن ببخشید که اینجور میگم ،من حق رو به شما هم میدم ولی نمیتونم سمیراخانم وبچتون رو درنظر نگیرم شاید شما فکر میکنیدکه زیاد برای ایشون اهمیتی نداره حتما باایشون صحبت کنید
نرگس جون خیلی ممنون از داستانهای قشنگت ایندفعه هم مثل همیشه عالی بودی.
کسیکه حاضر نیست برای بالابردن خودش یکقدم برداره، کسیکه بعنوان یک زن خانه دار نه میتونه خرید کنه نه آشپزی کنه، کسیکه بعبارتی میگه من همینم که هستم وهزینش تو باید بدی ، ادم خطرناکیه. کسیکه خودشو بموش مردگی میزنه ومیگه نمیتونم چون براش « نمیدونم ونمیتونم» اسونترین انتخابه و بخاطر شوهروزندکیش نمیجنگه اما بلده گریه کنه و بگه من بیکسم ، بنظرمن لیاقت همراهی وهمگامی رو نداره، مگه ادم چندسال زندگی میکنه که بخاطر دیگران باج بده. اگر این خانم یه تکونی بخودش میداد قطعا میشد گفت خوب داره سعیشو میکنه ولی طبق انچه که اینجا شنیدیم خیلی راحت طلب تشریف دارن وگرنه خانمهای کارمندی هستن که با هزارزحمت کمک خرج شوهروزندکیشون هستن به بچه هم میرسن و اگر یکنوع غذا رو بلد نباشن بدنبالش هستن که یاد یگیرن و اسباب اسایش خودشون وخانوادشون رو فراهم کنن و شریک زندگی هستن نه وبال گردن همسر. من بودم بجای این اقا رک ورو راست مینشیتم بهشون التیماتم میدادم میگفتم من بهت یه فرصت میدم وگرنه برای همیشه خدانگهدار ولی همچنان پدر بچه هستم ولی دیگه عمرمو بیشترازاین دو دستی پیش کش شما نمیکنم
کاملا موافقم با نظرتون. به نظر بنده این حس آقا آرمان اسمش عشق نیست بیشتر دلسوزیه.
کاملااااااااا حق با شماست موافقم