خوانش شعر «سرگذشت درخت» از هوشنگ ابتهاج
Vložit
- čas přidán 11. 08. 2022
- هوشنگ ابتهاج:
امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه، شاعر و پژوهشگر ایرانی بود. او نخستین اثرش به نام «نخستین نغمه‌ها» را در سال ۱۳۲۵ شمسی منتشر کرد. از آثار دیگر او می‌توان به تصنیف سپیده اشاره کرد. او همچنین در رادیو در برنامه گل‌ها کار می‌کرد و پایه‌گذار برنامهٔ موسیقایی گلچین هفته بود.
_____________________________________
متن شعر:
دانه از آن زمان که در خاک است
با دلش آفتاب ادراک است
سرگذشت درخت می داند
رقم سرنوشته می خواند
گرچه با رقص و ناز در چمن است
سرنوشت درخت سوختن است
آن درخت کهن منم که زمان
بر سرم راند بس بهار و خزان
دست و دامن تهی و پا در بند
سر کشیدم به آسمان بلند
شبم از بی ستارگی، شب گور
در دلم گرمی ستاره ی دور
آذرخشم گهی نشانه گرفت
که تگرگم به تازیانه گرفت
بر سرم آشیانه بست کلاغ
آسمان تیره گشت چون پر زاغ
مرغ شب خوان که با دلم می خواند
رفت و این آشیانه خالی ماند
آهوان گم شدند در شب دشت
آه از آن رفتگان بی برگشت
گر نه گل دادم و بر آوردم
بر سری چند سایه گستردم
دست هیزم شکن فرود آمد
در دل هیمه بوی دود آمد
کنده ی پیر آتش اندیشم
آرزومند آتش خویشم
Behesht
کنده پیر آتش اندیشم ...
❤️❤️❤️👌
عزیزدل مایی
گنجینه ملی ایران
افتخار هویت ایران..
آه از آن رفتگان بی برگشت...
❤❤❤❤❤😊
عالی بود
با تشكر و قدردانى از شما كه از اين استاد و نابغه شعر و ادبيات و فرهنگ فارسى ياد كرديد. او، رفيق سايه از نادرترين شعراى ايران زمين ماست. يادش گرامى باد.
این شعر را باید با طلا نوشت 🇦🇫
چقدر زیبا و در عین حال تاریک دنیای فانی رو به تصویر میکشه
چقدر زیبا تصویر سازی میکنه
فوق العاده است
روحت شاد 🖤❤️
درود به ساىه بزركترىن غزلسرا بعد از حافظ ىادش كرامي باد
بزرگ مرد همیشه جاوید شعر و ادب پارسی یادت همیشه با ماست
از اشتوتگارت آلمان قافلان خلیق
🕴🕺🕺🕺🕺💃💃💃
❤💚💜💛💚💜💛❤
Bozorg mared iran zamin,R.I.P
تو در قلب ملت ایران جاودان شدی . چه خوب است اشعارش با صدای بغضی که در دل داشت همچون فریادی همیشگی جاودان شد . روحت شاد .
❤❤❤
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من توست
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همه جا زمزمه عشق نهان من و توست
این همه قصه فردوس و تمنای بهشت
گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست
نقش ما گو ننگارند به دیباچه عقل
هرکجا نامه عشق است نشان من و توست
سایه زاتشکده ماست فروغ مه مهر
وه از این آتش روشن که به جان من و توست
"هوشنگ ابتهاج"
مرغ شب خوان که با دلم میخواند
رفت و این آشیانه خالی ماند
( این رو به یاد مرتضی کیوان گفته)🌱
فکر می‌کنم برای مرگ همسرش گفته❤
هر کسی از ظن خود شد یار او!
دم شما گرم
LIKE ❤
عالی عالی
سرنوشت درخت سوختن است ...
❤❤
گرچه با رقص و ناز در چمن است
سرنوشت درخت سوختن است🤗🤗💜💜
روحت شاد بزرگ مرد تاریخ
Muhteşem bir lisan, muhteşem bir yorum. Hazırlayanların ellerine sağlık.
❤
👍👍🌺🌺🌺🌸🌸
قدرت کلمات❤
👏👏👏👏
🖤
دادگاه رسمی خیابانی متهم درخت زیتون بود
درختی بسیار کهن را در زمین نشنه گرفتند😢
👌👌
درختی گشن بود به میدان شاه😢
درود ، خسته نباشید ، ممنون بابت تدوین و ویدیو خوبتون .
فقط اینکه پرتوی ستاره ی دور را کرمی ستاره ی نور نوشتید .
موفق باشید .
اکنون بگو ان درختان در کدام چمن رسته اند( نهر اب ودرخت حیات در فردوس برین بنشست)
بمیرم واسه بغضت
آذرخشم گهی نشانه گرفت ...
گه تگرگم به تازیانه گرفت.
میخوای به آری برسی لبخند بزن
این لبخند تو از چی است من ندانم
گفت لبخند مگر لبخندی دارد
از بس کی به من خندیدن گفتم مستم