نعي ايراني حزين 😭الحاج محمود كريمي

Sdílet
Vložit
  • čas přidán 28. 08. 2024
  • اسلام عليك يا سيدتي ومولاتي

Komentáře • 21

  • @user-hp4mo7gi1k
    @user-hp4mo7gi1k Před měsícem +2

    محمود كريمي يخليك تعيش اجواء عاشوراء

  • @user-sj8iv1xu2q
    @user-sj8iv1xu2q Před 10 měsíci +6

    آآآآه لن ولم انساك حتى اخر انفاسي ياحسين انت في قلبي بل سكنت روحي قبل ان اخلق آهات زينب وصلت عالم الذر فحزنت ارواحنا وبكت عليك ياسيدي وعندما نفخ الله من روحنا بقت آلامك تعيش بين انفاسنا لن انساك يامولاي عيناي تبكيك حزنا.. اشكر الله الذي رزقني آلمك

  • @user-gi1rc8kz9r
    @user-gi1rc8kz9r Před 23 dny

    ياحسين ❤😢

  • @user-zy4oh4cb3s
    @user-zy4oh4cb3s Před 11 měsíci +3

    ابجي من سمع صوتك ❤❤

  • @user-gn2mt7om5q
    @user-gn2mt7om5q Před 11 měsíci +2

    والله حصرتني دمعة 😢😢😢

  • @amakidpnamjad8232
    @amakidpnamjad8232 Před měsícem

    ساعد الله قلبك ياسيدتي ومولاتي 😢😢

  • @user-jw3zg8cg8w
    @user-jw3zg8cg8w Před 2 lety +4

    لايوم كيومك يااباعبدلله

  • @user-vh3lz3zq9x
    @user-vh3lz3zq9x Před 5 měsíci +1

    ولله لن ننسا حسناه ❤

  • @user-tr4ov6ti8b
    @user-tr4ov6ti8b Před rokem +1

    يا حسين

  • @Akm82A
    @Akm82A Před rokem +1

    لبيك ياحسين

  • @mohammedalmosawe7672
    @mohammedalmosawe7672 Před 3 měsíci

    😢

  • @akilabdulkarim2178
    @akilabdulkarim2178 Před 8 měsíci +1

    المتن
    بابا...
    یه گوشه خواب بودم خیلی آروم
    ولی پیچید تو گوشم صداشون
    نمی‌بردن اگه گوشواره‌هامو
    خودم می‌بخشیدم به دختراشون
    گذشت و گم شدم توی بیابون
    آخه از قافله جا مونده بودم
    یکی اومد برم‌گردوند
    بابا
    ولی کاشکی همونجا مونده بودم
    بد اخلاقن چقد مردای شامی
    به جای قلب سنگه تووو دلاشون
    با این دستای سنگینی که دارن
    دلم می‌سوزه واسه بچه هاشون
    جوری زد چشام تاره هنوزم
    یه جوری زد قدم از درد خم موند
    جای دستش یه کم بهتر شد اما
    جای انگشترش رووو صورتم موند
    تو روی نیزه و من روی ناقه
    تو چشمات باز و من دستام بسته
    چقد شکل همیم بابا نگا کن
    منم مثل تو دندونام شکسته
    النگوهامو تووو بازار فروختن
    دیگه فرقی به حال من نداره
    ولی ای کاش اینجوری نمونن
    آخه مال یتیم خوردن نداره....
    شاعر : حامد تجری

  • @user-vh3lz3zq9x
    @user-vh3lz3zq9x Před 5 měsíci

    مولاي يا حسين

  • @user-js1zx8xi5h
    @user-js1zx8xi5h Před rokem +2

    🇮🇷😓🖤 🇮🇶

  • @user-lm8bp3ik5w
    @user-lm8bp3ik5w Před rokem +1

    😔😔

  • @user-lf4tk7ne3n
    @user-lf4tk7ne3n Před 7 měsíci

    💔

  • @user-lm8bp3ik5w
    @user-lm8bp3ik5w Před rokem

    ضيم

  • @wi_fi7947
    @wi_fi7947 Před rokem +1

    اريد كتابه بالغه الفارسيه

    • @akilabdulkarim2178
      @akilabdulkarim2178 Před 8 měsíci +1

      ​@komail2009
      المتن
      بابا...
      یه گوشه خواب بودم خیلی آروم
      ولی پیچید تو گوشم صداشون
      نمی‌بردن اگه گوشواره‌هامو
      خودم می‌بخشیدم به دختراشون
      گذشت و گم شدم توی بیابون
      آخه از قافله جا مونده بودم
      یکی اومد برم‌گردوند
      بابا
      ولی کاشکی همونجا مونده بودم
      بد اخلاقن چقد مردای شامی
      به جای قلب سنگه تووو دلاشون
      با این دستای سنگینی که دارن
      دلم می‌سوزه واسه بچه هاشون
      جوری زد چشام تاره هنوزم
      یه جوری زد قدم از درد خم موند
      جای دستش یه کم بهتر شد اما
      جای انگشترش رووو صورتم موند
      تو روی نیزه و من روی ناقه
      تو چشمات باز و من دستام بسته
      چقد شکل همیم بابا نگا کن
      منم مثل تو دندونام شکسته
      النگوهامو تووو بازار فروختن
      دیگه فرقی به حال من نداره
      ولی ای کاش اینجوری نمونن
      آخه مال یتیم خوردن نداره....
      شاعر : حامد تجری