سرگذشت تاجگل قسمت پایانی عجیب و باورنکردنی | داستان های عاشقانه
Vložit
- čas přidán 4. 07. 2024
- خلاصه قسمت پایانی : من تاجگل سبیل کلفت عمارت… پایانی عجیب و باور نکردنی…
قسمت بعدی فردا ساعت ۲ ظهر
لینک پلی لیست داستان تاجگل
• تاج گل دختر فصلیه
لینک پلی لیست کامل داستان شوکا
• سرگذشت شوکا دختر عروس ...
____________
لینک قسمتهای آپلود شدهی نازگل
(پلی لیست)
• سرگذشت نازگل و خان و ه...
____________
لینک پلی لیست داستان سریالی گلگون
• سرگذشت گلگون و دو براد...
___________________
سلام به کانال خودتون خوش اومدید عزیزانم 😍
اگه از داستان خوشتون اومده حتما کانال و سابسکرایب و زنگوله رو هم بزنید و برای دوستانتون بفرستید. توی کامنتها نظراتتونو برام بنویسید🥰
ساعت پخش هر روز ساعت ۲ بعدظهر🥰
____________________
🟢لایک و کامنت : ویدیوهای جذابتر و بیشتر 🟢😍🥰😍
#رمان_فارسی
#رمان
#داستان_فارسی
#داستان_صوتی_عاشقانه
#داستان_واقعی
#قصه_قدیمی
#داستان_شب
#داستان_دری - Zábava
با سپاس فراوان از طراوت عزیز خسته نباشی خانمی واقعا داستان بسیار زیبایی بود و بسیار زیبا تعریف کردی❤❤🎉🎉
سلام درسته که تاج گل داغدیده شد ولی شخصیت درونیش مثل خانم بزرگ بود وگرنه تجربه های تلخ وشیرین زندگی ادم رو افتادهتر میکنه انشاالله که خداوند قلبی مهربان باسرشتی مهربانتر نصیب همه انسانها بکنه امین❤❤❤❤❤❤❤🤲🏽🤲🏽🤲🏽🤲🏽🤲🏽🤲🏽🌴🌲🌴🌲🌴🌲🌴🌲🌴🌲🌴🌲🌴🌲🌴🌲🌴🌲🌴🌲
❤❤❤❤❤❤❤❤❤
عزیزم. چقدر زیبا روایت کردین. ممنونم❤
باسلام با کمال تاسف تاج گل خانم نباید مثل مادر شوهرش رفتار می کرد.
ای دادتاج گل دوباره کارهای مادربزرگ تکرارکرد
الهی بگردم تاج گلو چقدر مهربونه با اینکه مادرشوهرش انقدر بهش بدی کرد بازم نمیتونه ناراحتیشو ببینه
❤❤❤❤❤❤ خیلی ممنون از داستان خوب و زیبا و عالی مرسی 🎉🎉🎉🎉🎉🎉
وای عجب داستانی ....چه عجیب !!! کاش چنین نبود ...😢 میدونی سر دادن کاش و کارهای زندگی فقط و فقط آه و حسرت و ناله بی جواب به دنبال داره .....غمگین بسر رسید...غصه خوردم ...خدا رحم کنه به باز ماندگان و رحمت کنه رفتگان رو😢😢😢
یا خدا چی شود چه غم انگیز تموم شد
مگه گلی شوهر نداشت
واویلاچقدسختی تویک روزبسه تابچشوازدست داد😢😢
سلام و درود خدمت شما سپاسگزارم ❤🙏😍🌹
سلام بانو خوش صدا بابت داستان های فوق العاده زیبای ❤❤❤واین خانم بزرگ میخادچجوری جواببده🎉🎉❤❤❤❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉مثل همیشه عالی عالی بود ممنون از داستان قشنگت عزیزم 😂😂😂😢😢😢
❤❤خداقوت
زحمت کشیدید
ممنون طراوت جون🌸🌸🌸🌸
مثل همیشه عالی ❤❤❤
مادرش مهتاج رو نمیبینی
Beautiful ❤
داستان نویس آخرش را خیلی بد نوشت نیازی نبود مادر ارسلان را آنقدر بد و ستمگر نشان دهی همان جا تاج گل با اردلان و شوهرش و برمیگشت شهر پسرهاش را بدنیا میاورد و بزرگشان میکرد و سرو سامان میداد داستانه دیگه
وای که نمیدونی چقدر صدا و تعریف کردن داستانت عالی است ضمن اینکه داستان هم قشنگ بود ممنون دختر خوش الحان
❤❤
❤❤❤
زیبا گل دختر ❤❤❤
سلام❤درودفراوان بہ خواهرعزیزوخوش صداۍمن❤موفق وپایدارباشۍدوست گرامۍ❤
🌹🌹👍👍👍👍👍👍👍👍🌹🌹👏👏👏👏👏👏👏👏🌹🌹👌👌👌👌👌👌👌👌👌🌹🌹
وای آخرش چقدربدتموم شد 😢😢😢😢
سلام بانوخوش صدا❤❤❤❤❤❤❤❤ممنون بابت داستان های فوق العاده زیبای تون ❤❤❤❤❤❤❤واین خانم بزرگ میخادچجوری جواب بده 🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉وای ازدست انسانهابد❤❤❤❤❤❤❤❤بهترین داستان بود❤❤❤
ببخشید اوتول چیه؟ منظورتون موتوره؟ خسته نباشید عالی بود❤
اوتول یعنی ماشین
چطور این تاج گل خانم هیچ نظری نداره فقط فرمانبره اخرش مث بادکنک میترکه
بدبخت تاج گل چقدر زجر کشید از دست نامادری ،مادر شوهر ،جاری ،مادر جاری ووو
خوب انسان که از فولاد ساخته نشده .